کنانه بن ربیع: تفاوت میان نسخه‌ها

'''کنان بن الربیع''' شوهر سابق [[صفیه دختر حیی بن اخطب|صفیه]] هفدهمین زن [[محمد]] پیامبر اسلام بوده است . وی در ماجرای [[جنگ خیبر]] به اسارت [[مسلمانان]] درآمد و پيامبر «کنانه» را احضار نمود و خواستار تعيين جايگاه صندوق گنج بنی نضیر گرديد. او اصل مطلب را انکار کرد و گفت هرگز از چنين امري آگاهي ندارم. دستور توقيف «کنانه» صادر گرديد و قرار شد در اين باره اطلاعات بيشتري بدست آورند. تحقيقات ماموران براي پيدا کردن جايجای اين اموال آغاز گرديد. سرانجام يک نفر گفت من فکر می کنم که جاي اين گنج فلان نقطه خاص (خرابه) باشد، زيرا من در ايام جنگ و پس از آن، شاهد رفت و آمد زياد «کنانه» به اين نقطه بودم.

پيامبر بار ديگر کنانه را خواست و گفت: می گويند جاي صندوق در فلان نقطه است، اگر در آن جا گنج به دست آيد، شما کشته خواهي شد. او باز خود را به بي اطلاعي زد. به دستور پيامبر حفاري در آن آغاز گرديد، و گنج «بني النضير» به دست سربازان [[اسلام]] افتاد. اکنون بايد کنانه به سزاي اعمال خود برسد، او علاوه بر جرم کتمان چنين امري، يکي از افسران اسلام را ناجوانمردانه ترور کرده بود. يعني سنگ بزرگي را غافلگيرانه بر سر «محمود بن مسلمه » افکنده و او را کشته بود. [[پيامبر]] براي اخذ انتقام و ادب کردن سائراینکه [[يهوديان]] - که بار ديگر با حکومت اسلامي از در حيله و تزوير و دروغ وارد نشوند - او را به دست برادر مقتول داد، و برادر مقتول، «کنانه» را به انتقام برادر خويش کشت.<ref>*ابن هشام، سیره رسول الله، جلد 3 صفحه 337 </ref>

در صحت روایت [[ابن هشام قابل]] تردید استشده‌است. اگراچنانچه محمد بن عبدالله اهل چنین دستوراتی بود، بایدمی‌بایست برای مثال نظایر [[ابوسفیان]] را بعد از فتح [[مکّه]] در مقابل شکنجه‌هایی که بر امثال بلال و [[عمار یاسر]] روا داشته بودند، متقابلاً [[شکنجه]] می‌کرد.

شایان ذکر است که [[المغازی]] [[واقدی]] که کهن‌ترین و مفصل‌ترین [[کتاب]] در مورد غزو‌ه‌های پیامبر اسلام است، هیچ اشاره‌ای به بحث [[کنان ابن ربیع]] ندارد.