رمانتیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: برخی خطوط با فاصله آغاز شدهاند |
||
خط ۱۱۱:
در ۱۸۶۰ [[آدولف باختین]] {{آلمانی|Adolf Bastian}} (۱۹۰۵–۱۸۲۶) برای «یگانگی روحی بشریت» به استدلال میپرداخت. او ادعا میکرد که مقایسهای علمی از همهٔ جوامع انسانی آشکار خواهد کرد که دیدگاههای جهانی متمایز، دربردارندهٔ عناصر بنیادی یکسانی است. براساس نظر باختین، همهٔ جوامع انسانی در مجموعهای از «ایدههای اصلی» {{آلمانی|Elementargedanken}} شریکند؛ فرهنگهای متفاوت یا «ایدههای قومی» {{آلمانی|Volkergedanken}} انطباق محلی این ایدههای بنیادیاند.<ref>"Adolf Bastian", Today in Science History; "Adolf Bastian", Encyclopædia Britannica</ref> این دیدگاه راه را برای درک و فهم [[فرهنگ مدرن]] هموار کرد. [[فرانز بواس]] در این سنت پرورش یافت و هنگامی که [[آلمان]] را به سوی ایالات متحده ترک کرد آن را با خود به این کشور آورد.
رمانتیسم منفی
اصطلاح رمانتیسم منفی را «مورس پکام» در شرح بن مایه های ناهمگون و واگرای رمانتیسم وضع کرد و آن را در برابر رمانتیسم مثبت علم کرد. او در مقاله ی «به سوی نظریه ی رمانتیسم» (۱٩٥۱) نوشت:
«... [رمانتیسم منفی] بیان گرایشها، نگرشها، احساسات، باورها و اندیشه های انسانی است که قوالب ثابت مکانیکی را ترک گفته اما از دیدگاه ذوات یکپارچه ی متحرک و زنده به اتحاد دوباره ی اندیشه و هنر خود نرسیده است.»
از این رو رمانتیک منفی گرا «دوره ای از شک، یاس، انزوای اجتماعی و مذهبی و جدایی خرد از نیروی خلاق» را تجربه میکند و «هیچ نوعی از نظم و قاعده حتی از نوع شیطانیش» را درک نمی کند و این شک و یاس را در قهرمانان آثار خود منعکس میکند.
== جستارهای وابسته ==
|