بوران (ملکه): تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۷:
== پیش‌زمینه به شاهی رسیدن و اوضاع ایران ==
=== براندازی خسرو پرویز ===
در ۶۲۷، خسرو نامه‌ای به [[شهربراز]]، سپهبد نامی خود فرستاد، که در آن گفته بود او باید نیروهایش را به تیسفون بفرستد. شهربراز از گردن‌نهادن سرپیچی کرد و به آشورستان رفت و در [[اردشیرخوره (شهر باستانی)|اردشیر خوره]] اردویی برپا نمود. خسرو سپس فرخزاد را برای رایزنی با او فرستاد. فرخزاد در نهان علیه خسرو با شهربراز همدست شد.<ref>{{harvnb|Pourshariati|2008|p=۱۴۷}}</ref>
 
یک سال پس از آن، بزرگ‌مالکان ساسانی که از جنگ با بیزانس و سیاست‌های جانگداز خسرو خسته شده بودند، قباد، پسر خسرو، که توسط پدرش به زندان افکنده شده بود را آزاد کردند. خانواده‌های فئودالی عبارت بودند از، خود شهربراز، که نماینده خانواده مهران بود، [[خاندان اسپهبدان]]، که نمایندهٔ آن سپهبد فرخ‌هرمز و دو تا از پسرانش به نام‌های [[رستم فرخ‌زاد]] و فرخ‌زاد بودند. نماینده ارمنیان، [[ورازتیروتس دوم بارگاتونی|ورازتیروتس باگراتونی]] و [[کنارنگ]] هم آخرین نماینده بود.<ref>{{harvnb|Pourshariati|2008|p=۱۷۳}}</ref> در ماه فوریه، قباد به همراه [[اسپدگشنسپ]]، تیسفون را گرفت و خسرو پرویز را به زندان افکند. قباد دوم خود را در ۲۵ فوریه شاه ساسانی خواند و با کمک پیروز خسرو، همه برادران تنی و ناتنی خود را کشت، از جمله پسر عزیزکردهٔ خسرو پرویز و همسرش [[شیرین (همسر خسرو پرویز)|شیرین]]، مردانشاه را. سه روز پس از آن، به [[مهرهرمزد]] دستور داد تا پدرش را بکشد. با موافقت اشراف ایرانی، قباد با امپراتور روم، هراکلیوس صلح کرد و بدین سان همه سرزمین‌های تسخیر شده از بیزانس، دوباره به آنها واگذار شد، اسیران جنگی آزاد شدند و [[غرامت جنگی|تاوان جنگی]] هم پرداخت شد و چلیپای راستین و دیگر اشیاء مقدسی که در سال ۶۱۴ در اورشلیم بدست ساسانی‌ها افتاده بود به بیزانس بازگردانده شد.<ref name="Oman212">{{Harvnb|Oman|1893|p=[http://books.google.com/books?id=N6A-AAAAYAAJ&pg=PA212 ۲۱۲]}}</ref><ref>{{Harvnb|Kaegi|2003|pp=[http://books.google.com/books?id=tlNlFZ_7UhoC&pg=PA178 178], [http://books.google.com/books?id=tlNlFZ_7UhoC&pg=PA189 ۱۸۹–۱۹۰]}}</ref>