امین (خلیفه): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷:
== از ولادت تا خلافت ==
امین در شوال سال ۱۷۰ هجری، در رصافه دیده به جهان گشود، تولد او شش ماه بعد از برادرش مأمون بود. وی به دو کنیهٔ أبو عبدالله و
امام سیوطی او را وصف کرده و میگوید: از نطر چهره او یکی از زیباترین جوانان به شمار میرفت. او
وی در جایی دیگر از اسحاق موصلی نقل میکند، و میگوید: خصلتهایی در امین جمع شده، که در هیچ کس دیگر جمع نشده بود؛ او زیباترین چهره را داشت، و سخیترین مردم بود، و از نظر پدری و مادری دارای شریفترین نسب بود، ادبیاتش خوب بوده، و آگاه به شعر بود، ولی خوشگذرانی بر او غلبه کرد.
خط ۵۱:
== فتنهها و نا آرامیها در دوران امین ==
دوران امین آکنده از فتنهها و نا آرامیها بود، هنگامی که بین او و برادرش مأمون فتنه و نزاع وجود داشت، آتش مخالفتها و شورشها در بلاد شام به وسیلهٔ «علی بن عبدالله بن خالد بن یزید بن معاویه» معروف به سفیانی شعلهور شد، او کسی بود، که مردم را به سوی خویش
امین برای دفع این شورش لشکری را به رهبری حسین بن علی بن عیسی بن ماهان به دمشق فرستاده، اما به خاطر نابسامانیهای بغداد پیروزی چندانی حاصل نکرد، بدین صورت دمشق چند سال در اشغال به سر برد.
خط ۶۲:
از دیگر مردان حکومتی در دوران امین، «علی بن عیسی بن ماهان» و «حسین بن علی بن عیسی» بود، که پدرش «علی بن عیسی» در جنگهای ضد طاهر بن حسین کشته شد، هر دوی آنها در وفاداری نسبت به امین ضعیف بودند، تا جایی که حسین بن علی بن عیسی چندین بار علیه خلیفه بر گشته، و هر بار غدر و خیانت جدیدی پیاده میکرد. وی در پایان توسط سربازان امین دستگیر شد و او را به قتل رساندند.
== شکستن عهد پدری در تعیین
همانطورکه قبلا بیان شد، رشید در یک تصمیم رسمی ولیعهد را تعیین کرده، و خلافت را پس از وفات خویش به امین، مأمون و قاسم سپرد، اما امین پس از وفات پدرش از این عهد و توثیق تخلف ورزید، و مأمون و قاسم را خلع کرده، و برای فرزندش موسی به عنوان جانشین بعد از خودش بیعت گرفت. کتابی که بوسیلهٔ پدرش در آن عهد خلافت پس از وی نوشته شده، و در کعبه آویزان شده بود، به دستور او به سرقت برده شد. وزیرش فضل بن ربیع تأثیر مثبتی در غدر و عدم وفای به این عهد داشتهاست.
خط ۶۹:
امین با این کار خویش باب فتنه و نزاع با برادران خویش را باز کرد، مأمون نیز پس از شنیدن این خبر ارتباط و ارسال برید به امین را قطع کرد، امین در سال ۱۹۴ هجری برادرش قاسم را از ولایتداری جزیره عزل، و خزیمه بن ثابت را جایگزین او کرد.
این امر سبب شد تا باد زوال و نابودی که بر ملک او
== سیرت امین، و نقد کتب تاریخ ==
به خاطر روابط تیرهای که میان امین و مأمون استوار بوده، نمیتوان به تاریخنویسان
اما در بعضی از روایات دیگر که در مورد امین گفته شدهاست، مورخان در آن بر چنین خصلتهایی از امین اتفاق داشته، یا چنین چیزی از طریق افراد ثقه و مورد اعتماد نقل شدهاست.
خط ۷۸:
مثلا علاقهمند بودن امین به شکار، و پرداختن به خوشگذرانی، و ترک امور حکومتی، از جمله مواردی است که مورخان زیادی بر آن اتفاق دارند.
اما اتهام او به
== جنبشها و فتوحات در دوران امین ==
در دوران خلافت امین
در زمان به خلافت رسیدن امین، هنوز حرکت «رافع بن لیث» که شورشی علیه حکومت عباسیان شمرده میشد، استوار و پایدار بود، که در نهایت، هرثمه این حرکت را ضعیف کرده، و رافع مجبور شد تا برای نجات خویش از مأمون طلب امان کند، و مأمون نیز به او امان داده و او را
اهل حمص بر عامل خویش اسحاق بن سلیمان، که امین او را والی گردانده بود، شورش کرده، و او نیز به شهر سلیمه انتقال پیدا کرد، امین نیز عبدالله بن سعید الحرشی به عافیه بن سلیمان به آنجا فرستاد، و افراد متعددی از شهر حمص را که در این حرکت دست داشتند به زندان افکند.
خط ۱۰۱:
این واقعه در شهر ربیعالاول سال ۱۹۸ هجری رخ داده، او در آن زمان ۲۸ سال سن داشت.
مورخان بسیاری در تحلیل این فتنه، خود امین را مقصر میدانند، چرا که برادرانش را از ولیعهدی خلع کرده، و پسر خویش، موسی را ولیعهد گرداند، این فتنه به نوبهٔ خود سبب شد از منزلت شهر بغداد که محل
وقتی امین به قتل رسید، عبدالله بن طاهر سر او را نزد مأمون فرستاد، و اوضاع ناآرام آن زمان را برای خلافت مأمون آماده کرده، و به شهرها و مراکز اسلامی نامه نوشته، و آنها را از
مادر مأمون ایرانی بود و هواداران ایرانی وی از اینرو او را خواهرزاده خود مینامیدند. آنگاه که سر خلیفه امین، مظهر بخش عربی خلافت، به خراسان بزرگ، نزد مأمون فرستاده شد بانگ برآمدن دوباره ایرانیان به صدا درآمد.<ref>[[محمداحمد پناهی سمنانی|پناهی سمنانی، محمداحمد]]: امیراسماعیل سامانی. نشر ندا. ۱۳۷۵. ص۲۳.</ref>
▲وقتی امین به قتل رسید، عبدالله بن طاهر سر او را نزد مأمون فرستاد، و اوضاع ناآرام آن زمان را برای خلافت مأمون آماده کرده، و به شهرها و مراکز اسلامی نامه نوشته، و آنها را از قتل امین آگاه ساخت.
== جستارهای وابسته ==
{{ویکی گفتاورد|ابوعبدالله محمد امین}}
سطر ۱۱۴ ⟵ ۱۱۸:
* الدرة السنیة فی أخبار الدولة العباسیة، تألیف أبوبکر بن عبدالله بن أیبک الدواداری، بیروت ۱۴۱۳هـ/۱۹۹۲م.
* تاریخ الإسلام السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، تألیف حسن ابراهیم حسن، دار الجیل ببیروت، الطبعة الرابعة عشرة، ۱۴۱۶هـ/۱۹۹۶م.
* موسوعة الخلافة العباسیة، تألیف أحمد شلبی، مکتبة النهضة المصریة، الطبعة
* الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، ۱۴۱۱هـ/۱۹۹۱م.
{{خلفای عباسی}}
|