عقلانیت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←کیفیت |
|||
خط ۳۱:
==== روانشناسی ====
در روانشناسی استدلال، روانشناسان و [[اندیشمندان شناختی]]، از موقعیت های مختلف در مورد عقلانیت انسانی دفاع کرده اند. یکی از دیدگاه های برجسته، به اعتقاد [[فیلیپ جانسون لیرد]] و [[روت ام.جی|روت ام.]] جی. بیرن، در میان سایرین این است که انسان ها عملاً منطقی هستند، اما عملاً دچار اشتباه می شوند، یعنی انسان ها دارای صلاحیت منطقی بودن هستند، اما عملکرد آنها به واسطه ی
==== ریچارد برانت ====
خط ۳۷:
== کیفیت ==
ابولوف اذعان می کند که عقلانیت به "مفهومی اساساً چالش برانگیز" تبدیل شده است، به خاطر "کاربرد خاص آن ... به ناچار شامل اختلافات بی پایان است". او "چهار حوزه" برای اختلافات
# هدف، یا عملکردِ، اِسناد (نسبت دادن) عقلانیت: آیا آن توصیفی / تبیینی، تجویزی یا شرطی است ("چنان که گویی"، عقلانیت، واقعی است)؟
# موضوع عقلانیت: چه چیزی، یا چه کسی، منطقی است: انتخاب، عمل، یا انتخاب عامل اجرایی؟
# شناخت : ویژگی فرآیند تصمیم گیری شناختی چیست: حداقل (هدف تعیین شده) یا بهینه (مطلوبیت مورد انتظار)؟
# منطق (عقلانیت): آیا عقلانیت صرفاً ابزاری است، یعنی لاادری گری (ندانم گویی) در مورد منطق عمل انسان و انگیزه های آن است (عقلانیت ابزاری) یا آن به طور قابل ملاحظه ای آنها را
بعضی از فیلسوفان (به ویژه [[ای. سی. گریلینگ]]) اعتقاد دارند که یک منطق خوب باید مستقل از احساسات، احساسات شخصی یا هر نوع غریزه باشد. انتظار می رود هر فرآیند ارزیابی یا تجزیه و تحلیل، که ممکن است منطقی نامیده شود، بسیار هدفمند، منطقی و مکانیکی باشد. اگر این حداقل الزامات محقق نشوند، یعنی اگر فردی، حتی اندکی، تحت تأثیر احساسات شخصی، غرایز، یا دستورالعمل ها و هنجارهای اخلاقی خاص فرهنگی قرار گیرد، بنابراین تجزیه و تحلیل به علت وارد کردن تعصب ذهنی، ممکن است نامعقول (غیر عقلانی) باشد.
خط ۴۹:
[[ایمانوئل کانت|کانت]] دلائلی عملی را از نظری متمایز ساخته بود. نظریه پرداز عقلانیت، [[جیزز ماسترن]]، تمایزی بدیل بین عقلانیت نظری و عملی قائل می شود، گرچه، طبق نظر او، عقل (دلیل) و عقلانیت، یکسان نیستند: عقل (دلیل)، یک استعداد روانشناسی است، در حالی که عقلانیت، استراتژی بهینه سازی است. [11] انسانها به واسطه ی تعریف، منطقی نیستند، اما می توانند به طور منطقی فکر کنند و رفتار کنند، با توجه به اینکه آیا به طور صریح یا به طور ضمنی، استراتژی معقولیت نظری و عملی را در افکاری که می پذیرند و اقداماتی که انجام می دهند، اِعمال می کنند یا نه.همچنین تمایز بین عقلانیت شناختی (معرفتی)، تلاش برای ایجاد اعتقادات به شیوه ای بی طرفانه و عقلانیت ابزاری شرح داده شده است.
عقلانیت نظری دارای یک مؤلفه ی صوری (قراردادی) است که به سازگاری منطقی و جزء مادی منجر می شود که به حمایت تجربی محدود می شود و متکی به مکانیزم های درونی ما درباره تشخیص و تفسیر سیگنال (علامت) است. ماسترن، از یک طرف بین باور غیر ارادی و ضمنی، و از طرف دیگر، بین پذیرش داوطلبانه و صریح، تمایز قائل می شود. [12] می توان به درستی
== مثال هایی در زمینه های مختلف ==
|