براندازی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: اتگلیسی⟸انگلیسی، بیپردازند⟸بپردازند، خشونت‌امیز⟸خشونت‌آمیز، شعبجمعیتهای⟸شعب جمعیتهای، سطح‌...
خط ۱:
'''براندازی''' به تلاش برای تبدیل نظام‌نظام اجتماعی حاکم و ساختارهای قدرت، قانون، و سلسله‌مراتب آن اشاره دارد. براندازی فرایند یا پردازشی است که بوسیله آن ارزشها و اصول نظام حاکم به تناقض رسیده یا به عقب بازگردانده می‌شود. بصورت مشخص، می‌توان براندازای را اینطور تعریف کرد، یک حمله به انگیزه عمومی و، خواست مقاومت و دخالت که محصول مرکبی از وفاداریهای سیاسی، اجتماعی و یا طبقاتی که معمولاً خود را به نشانه‌های ملی می‌چسباند. پس از نفوذ، و به موازات ناکارآمد کردن موسسات سیاسی و اجتماعی دولتی با استفاده از زور، امکان جداشدن این وفاداریها و انتقال آنها به اهداف سیاسی و فکری غاصب وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=راهبرد براندازی:: تحریف سیاستهای ملتهای دیگر|نام خانوادگی=بلک‌ستاک|نام=پاول|ناشر=Quadrangle Books|سال=۱۹۶۴|شابک=|مکان=انگلیسی|صفحات=https://www.amazon.com/The-strategy-subversion-Manipulating-politics/dp/B0007DNMFK}}</ref> براندازی بعنوان ابزاری برای بدست آوردن اهداف سیاسی استفاده می‌شود، چرا که خطر، هزینه، و مشکلات کمتری نسبت به تخاصم‌بازدارد. بعلاوه، صورت ارزانی از نوعی جنگ است که نیاز به آموزش زیادی ندارد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=ستفان هوسمر، جرج تنهم|کد زبان=EN|تاریخ=|وب‌گاه=شرکت رند|نشانی=https://www.rand.org/pubs/notes/N2412.html|عنوان=مقابله با تجاوز مخفی}}</ref> یک '''برانداز''' فرد یا چیزی است که بصورت بالقوه تا حدی حامل براندازی است. در همین مقوله، در برخی از موارد یک برانداز (معمولا توسط دولت حاکم) [[خائن]] نامیده می‌شود.
 
در بیشتر مواقع براندازی یکی از اهداف [[دلقک]]ها، [[هنرمند|هنرمندان]] و مردمی که در این مشاغل فعال هستند می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خندیدن در تاریکی: یک دهه طنز برانداز|نام خانوادگی=استون|نام=لاوری|ناشر=The Ecco Press|سال=۱۹۹۷|شابک=978-0880014748|مکان=|صفحات=https://www.amazon.com/Laughing-Dark-Decade-Subversive-Comedy/dp/0880014741}}</ref> در این مواقع، بصورت عمومی برانداز بودن می‌تواند به معنی سوالسؤال کردن، مسخره‌کردن، و تضعیف نظم حاکم باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=۱۳۸۸|وب‌گاه=دزدان صحنه|نشانی=http://www.scene-stealers.com/top-10s/top-10-subversive-comedies/|عنوان=۱۰ طنز برانداز برتر}}</ref> لقب برانداز برای کار یک دلقک یا طنز به همان اندازه که تبلیغ است می‌تواند اتهام نیز باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=|وب‌گاه=هفته‌نامه سرگرمی|نشانی=http://ew.com/gallery/28-most-subversive-comedians-ever/2|عنوان=۲۸ دلقک برانداز {در غرب<nowiki>}</nowiki>}}</ref> برای دلقک‌ها و هنرمندان، طعنه‌زدن یکی از نافذترین صورتهای براندازی است، و آن می‌تواند در اشکالی در نمایش، [[فیلم|پرده‌بینی]]، کتب، و حتی اعتراض سیاسی بیان شود.
 
در حالت معمول گروه‌های محارب و [[تروریسم|دهشت‌افکن]] براندازی را بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافشان به خدمت نمی‌گیرند. [[راهبرد]] براندازی نیاز فراوانی به نیروی‌نیروی انسانی دارد و گروه‌های زیادی ارتباطات اجتماعی، سیاسی و نیروی‌نیروی انسانی کمی برای اجرای فعالیتهای براندازانه دارند.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد کتاب|عنوان=براندازی و یاغیگری|نام خانوادگی=روزنائو|نام=ویلیام|ناشر=شرکت رند|سال=|شابک=978-0-8330-4123-4|مکان=|صفحات=https://www.rand.org/pubs/occasional_papers/OP172.html}}</ref> هرچند فعالیتهای گروه‌های محارب ممکن است یک تأثیر براندازانه بر اجتماع داشته باشد. براندازی می‌تواند توطئه، تقلب، مفاسد مالی، و یا روشهای خشونت را القاء کند تا تغییرات مورد نظر را اعمال نماید.
 
براندازی در تقابل با [[اعتراض]]، [[کودتا]]، یا کارهای با روشهای سنتی برای ایجاد تغییر در دستگاه سیاسی است.
خط ۲۶:
 
=== اقتصاد ===
اقتصاد می‌تواند بعنوان وسیله‌ای برای براندازی داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گیرد. برای براندازی خارجی، به سادگی با مسدود کردن اعتبار کشور دشمن می‌توان مشکلات شدید اقتصادی برای آن بوجود آورد. یک نمونه از آن ارتباطات [[ایالات متحده آمریکا|امریکا]] با شیلی در دهه ۱۳۵۰ هه‍. ش است. در یک توطئه برای تغییر دولت [[سالوادور آلنده]]، آمریکا تلاش کرد تا اقتصاد شیلی را تضعیف کند. در اثر کاهش سرمایه‌گذاری خارجی و از دست دادن اعتبار مالی در [[شیلی]]، این کشور ناتوان در واردات مایحتاج حیاتی مردمش شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نیکسون، کسینجر، و آلنده: سرمایه‌گذاری ۱۹۷۳ آمریکا در کودتای شیلی|نام خانوادگی=قریشی|نام=لوبنا|ناشر=lanham, MD: Lexington Books|سال=2009|شابک=|مکان=|صفحات=صفحه ۱۱۵}}</ref> یک فشار اقتصادی اینچنینی به کشور کوچک و ضعیفی باعث جلوگیری از کارایی اقتصاد وابسته شده و در نتیجه کاهش شدید سطح زندگی شهروندان را در پی دارد. اگر تضعیف اقتصادی بسیار شدید باشد، مردم کشور هدف ممکن است مجبور به پشتیبانی از تغییر در دولت شوند. هدف اصلی از فشار اقتصادی، تحمیل مشکلات به کشور هدف است تا از انجام تعهدات ابتدایی در مقابل شهروندانش بازبماند، چه از طریق کاهش و رکود در تجارت یا محروم کردن آن از منابع. [[تحریم‌ها علیه ایران|تحریمهای اقتصادی علیه ایران]] در دو دوره بطور مشخص اعمال شده است: نخست تحریمهای [[بریتانیا|انگلیس]] و متحدانش و [[شورای امنیت سازمان ملل]] پس از [[نهضت ملی شدن نفت|ملی کردن صنعت نفت]] در دوران نخست وزیری دکتر [[محمد مصدق]] بود که با سیاست معروف [[اقتصاد بدون نفت]] خنثی گردید<ref>[http://kazeroonkhabar.ir/news/show/812/راهکار-مصدق-برای-مقابله-با-تحریم‌های-نفتی]، راهکار مصدق برای مقابله با تحریم‌های نفتی.</ref> و دیگری تحریمهای آمریکا و متحدانش و [[شورای امنیت سازمان ملل]] بعد از [[انقلاب اسلامی ایران]] در سال ۱۳۵۷ هه‍. ش که همچنان با عناوین متفاوت ادامه دارد و سیاستهایی با عنوان [[اقتصاد مقاومتی]] برای اجرا اعلام گردیده است.
 
اعتصابها وسیله‌ای برای اعمال فشار اقتصادی بر دولت هدف، حربه‌ای در دست براندازان داخلی است. بعنوان مثال در دهه ۱۳۵۰ هه‍. ش اعتصاب بخش حمل‌ونقل جاده‌ای در شیلی باعث اخلال در جابجایی قوت غالب جامعه شد که به تبع آن نزدیک به ۵۰٪ اقتصاد این کشور از گردش تولید خارج شد. در ایران اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت در سال ۱۳۵۷ هه‍. ش ضربه‌ای به نظام سلطنتی [[محمدرضا پهلوی]] بود. با گسترش و همه‌گیر شدن اعتصاب در صنعت نفت، موج اعتصاب کارخانجات دولتی و بخش خصوصی، همراه با تظاهرات در تهران و سراسر شهرهای ایران، به تدریج از درخواست‌های سیاسی و رفاهی، به مخالفت با نظام سلطنت کشیده شد. در اثر این اعتصاب، صدور نفت ایران به خارج قطع شد. توقف صادرات نفت ایران به جهان، قطع منبع اصلی درآمد حکومت را موجب شد و مردم نیز تا پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ با وجود مشکلات ناشی از کمبود نفت، از این اعتصاب‌ها حمایت کردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=آرشیو روزنامه اطلاعات|کد زبان=fa|تاریخ=۲۹ مهرماه ۱۳۵۷|وب‌گاه=تاریخ ایرانی|نشانی=http://tarikhirani.ir/fa/events/3/EventsList/63Page6138Lang61fa38EventsId6141338Action61EventsDetail?Page=&Lang=fa&EventsId=416&Action=EventsDetail|عنوان=29 مهر {{!}} کارکنان پالایشگاه نفت تهران اعتصاب کردند}}</ref>
 
اقدامات اینچنینی باعث ساخت مشکلات انسانی، اقتصادی، و سیاسی شده که اگر در مقابلشان چاره اندیشی و اقدام نگردد می‌تواند شایسته‌گی دولت در اداره امور را به چالش بکشد.
خط ۳۵:
بنا به تعریف لاورنس بیلنسن (به انگلیسی:Laurence Beilenson)، هیجان، «[[تبلیغات سیاسی]] براندازانه بوسیله اقداماتی مانند تظاهرات گسترده یا اعتصابات سیاسی است، که این اعتصابات قصد کسب منافع برای اتحادیه‌ها یا کارگران را ندارد، بلکه هدفش علیه دولت است».<ref>[Beilenson, 1972, pg. viii]</ref> بعلاوه، تبلیغات سیاسی و هیجان، حتی در حالتی که شکل قانونی آزادی بیان، مطبوعات، و تجمعات هستند هنوز می‌توانند بعنوان فعالیت براندازنه طبقه‌بندی گردند.
 
ناآرامی اجتماعی و آشوب به همان اندازه که یک جمعیت تروریستی می‌تواند برای یک کشور مشکلاتی بوجود بیاورد، معضلات ایجاد می‌کند. اولا آن یک رودررویی با دولت مستقر است، که اگر آن دولت در آرام کردن اوضاع ناتوان باشد می‌تواند به فرسایش قدرت کشور بیانجامد. این از دست دادن قدرت ریشه در از دست دادن اعتماد مردم به توان دولت برای اعمال قانون و برقراری نظم دارد. در مقابل، مردم شروع به این پرسش می‌کنند که آیا نیاز به مدیریت جدیدی وجود دارد؟ اهداف این فعالیتها بی‌اعتبار کردن، خلع‌سلاح کردن، و بی‌انگیزه کردن دولت و از بین بردن قدرت دولت و بصورت عمومی قدرت کشور است. از آنجاییکه این چالش باعث افزایش هزینه‌های برقراری نظم و امنیت و بکارگیری نیروهای بیشتر پلیس و نیروهای انتظامی می‌گردد، آشوبهای اجتماعی عامل تهی شدن منابع کشور می‌گردد. ضمناً، ممکن است طراحان براندازی از ناآرامی اجتماعی برای تحریک دولت به نشان دادن یک عکس‌العمل یا پاسخ استفاده کنند. در دهه‌های۷۰ و ۸۰ هه‍. ش طراحان ناآرامیهای کوی دانشگاه و جنبش سبز، با حمله به نیروهای انتظامی، پایگاه‌های بسیج، اموال عمومی، بانکها، مساجد، خودروها و حتی عزاداران عاشورا عامدانه اقدام به تحریک نیروهای انتظامی برای هدایت کردن آشوبها به سوی خشونت و استثمار "شهدای نهضت" به منظور استفاده برای اهداف [[تبلیغات سیاسی]] نمودند. همچنین در دهه ۴۰ م در فرانسه مشارکتیها (به انگلیسی: Communists) در زمان اعتصابات علیه [[طرح مارشال]]، "با قصد قبلی اقدام به تحریک پلیس و ژاندارمری برای گرفتن پاسخ خشونت‌آمیز و سرکوب کردند تا از نام و تعداد "شهدای جنبش" به هدف بکارگیری در تبلیغات سیاسی سوءاستفاده کنند".<ref name="Blackstock">[Blackstock, 1964, pg. 84.]</ref> این شهداء و تبلیغات سیاسی پس از آن می‌تواند به منظور در مقابل یکدیگر قراردادن گروه‌های اجتماعی با گروه‌های سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. صورتهای کمتر خشونت‌آمیز ناآرامیها، مانند غیبت‌های کارکنان، مقاومت منفعل، تحریمها، و تلاشهای عمدی برای فلج کردن ادارات و نمایندگیهای دولتی بوسیله پر کردن فضای اجتماعی و دستگاه‌ها با گزارشهای دروغ، می‌تواند تأثیرات قوی در جهت ناکارآمد کردن اقتصاد و سیاست داشته باشند.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
 
=== تعرض و دهشت‌افکنی ===