سرگذشت ناگوار، داستانهای لمونی اسنیکت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۲:
| تصویر= A Series Of Unfortunate Events poster.jpg
| زیرنویس=پوستر فیلم
| کارگردان=
| تهیهکننده=
| فیلمنامهنویس = رابرت گوردن
| بر اساس= ''[[بدبیاریها]]''{{سخ}} اثر [[لمونی اسنیکت]]
| بازیگران= [[جیم کری]]{{سخ}}[[امیلی براونینگ]]{{سخ}}[[لیام | موسیقی= [[توماس نیومن]]
| فیلمبرداری= [[امانوئل لوبزکی]]
| تدوین= [[مایکل کان]]
| توزیعکننده= [[پارامونت پیکچرز]]{{سخ}}[[
| انتشار=
| مدت= ۱۰۷ دقیقه▼
▲ | مدت=
| زبان= انگلیسی
| کشور=
| بودجه= ۱۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار
| فروش= ۲۰۹٬۱۰۰٬۰۰۰ دلار
| پانویس=
}}
'''''سرگذشت ناگوار''''' یا '''''بدبیاریها''''' {{انگلیسی|Lemony Snicket's A Series of Unfortunate Events|''بدبیاریها، اثرِ لمونی اسنیکت''}} فیلمی ساخته شده از روی سه کتاب اول داستانهای ''[[بدبیاریها]]'' در سال ۲۰۰۴ میلادی و محصول آمریکا است.
== داستان ==▼
سه فرزند کم سن و سال یک خانواده ثروتمند (ویولت، کلاوس و سانی خردسال) بعد از آتش سوزی عمدی بزرگی که منشأ آن نامشخص است و منجر به کشته شدن پدر و مادرشان می شود به خانه کنت اُلاف به عنوان [[قیم|قَیم]] جدیدشان میروند.طبق قانون تا زمانی که بچه ها به سن قانونی نرسیده اند حق تصرف در اموالشان را ندارند.کنت اولاف که یک بازیگر سبک سر است رفتار بسیار نادرستی با بچه ها داشته و از آنها شدیداً بیگاری می کشد و تنها دلیل قبول سرپرستی بچه ها توسط وی این است که ثروتشان را به چنگ آورد.وقتی قَیَّمومیت در دادگاه به صورت رسمی به کنت الاف داده می شود وی که اطلاع دقیقی از قوانین ارث و میراث و سرپرستی ندارد برای بدست آوردن ثروت کودکان سعی می کند آنها را زیر قطار له کند (چنین چیزی در کتاب اصلی وجود ندارد و توسط نویسنده فیلنامه به داستان فیلم اضافه شده است) اما بچهها خود را نجات میدهند و با خوششانسی (از آنجایی که آقای پو (بانکدار) بعد از عبور قطار سر رسیده و سانی را پشت فرمان می بیند و فکر می کند کنت اولاف به سانی اجازه ی رانندگی کردن داده است) قیمومیت آنها از کنت الاف گرفته میشود.کنت الاف در لحظه ی جدایی از بچه ها،به آنها می گوید که هر جا بروند سایه به سایه به دنبالشان خواهد آمد.▼
سپس بودلر ها به خانه مونتگمری مونتگمری (عمو مونتی) [[خزنده|خزنده شناس]] معروف میروند.کلاوس متوجه می شود که عمو مونتی دوربینی دارد که قبلاً مشابه ی آن را در وسایل پدر و مادرش نیز دیده است.مدتی بعد کنت الاف با چهره ی جدیدِ دکتر استفانو به عنوان دستیار عمو مونتی مشغول به کار میشود و وی را به قتل میرساند ولی توطئهاش در مورد دزدیدن بچهها ناکام میماند.▼
بچهها این بار به خانه عمه ژوزفین میروند.کلاوس در آلبوم خانوادگی عمه ژوزفین عکسی از پدر و مادر و فامیلهایشان از جمله عمو مونتی و عمه ژوزفین می بیند که در آن تمامی آنها از همان دوربین مذکور یک عدد به همراه دارند.کلاوس در کمال تعجب جریان دوربین را از عمه ژوزفین می پرسد اما ژوزفین جواب درستی به وی نمیدهد.مدتی بعد کنت اولاف در قالب کاپیتان شام در بازار به سراغشان آمده و عمه ژوزفین که از وی خوشش آمده است او را به منزل می برد و از بچه ها می خواهد تا بعد از خرید تره بار مورد نیاز برای شام به منزل بیایند.بعد از مراجعه ی بچه ها به منزل متوجه می شوند که کنت اولاف و عمه ژوزفین در خانه حضور ندارند.بعد از آن یک دست نوشته ی رمزنگاری شده را می یابند که با رمزگشایی از آن متوجه می شوند که عمه ژوزفین از دست کنت اولاف به غار کدلد (kedeled) فرار کرده است.در این هنگام خانه شروع به خراب شدن در قالب یک سری اتفاقات عجیب می کند که بودلرها با درایت،خود را نجات می دهند و برای نجات عمه ژوزفین راهی غار کدلد می شوند.باز با سر رسیدن کنت الاف،وی عمه ی ژوزفین را در دریاچهٔ [[زالو]]ها رها کرده و بچه ها را با خود می برد.اندکی بعد پاسبان و آقای پو (بانکدار) با یک قایق به آنها نزدیک می شوند و کنت اولاف وانمود می کند که برای نجات بچه ها از دریاچه ی زالوها به آنجا آمده است.آقای پو که از این اقدام به ظاهر خداپسندانه ی کنت اولاف به وجد آمده است دوباره سرپرستی بودلرها را به وی واگذار می کند.▼
مدتی بعد کنت اولاف که با مطالعه ی قانون متوجه شده است تنها راه برای تصاحب ارثیه ی بودلرها ازدواج با ویولت است،سانی را گروگان میگیرد تا ویولت را مجبور کند در یک نمایش با وی ازدواج کند تا بتواند وارثش شده و ثروت بودلرها را به چنگ آورد.نمایش به صورتی طراحی شده است که ازدواج وی با ویولت دقیقاً منطبق با واقعیت و قانون است.ویولت قبل از شروع نمایش به برادرش کلاوس می گوید که دیگر کنت اولاف در رسیدن به هدف خود موفق شده و هیچ راه فراری باقی نمانده است.اما کلاوس ایمان دارد که همیشه یک راه حل برای برون رفت از مشکلات وجود دارد...▼
== بازیگران ==
سطر ۲۸ ⟵ ۳۶:
* کارا-شلبی هافمن در نقش [[سانی بودلر]]
* [[تیموتی اسپال]] در نقش [[آقای پو]]
* [[جود لا]] در نقش و صدای [[لمونی اسنیکت]]،
* [[بیلی کانلی]] در نقش دکتر مونتگمری مونتگمری
* [[مریل استریپ]] در نقش عمه ژوزفین
سطر ۴۰ ⟵ ۴۸:
* دبورا تیکر در نقش خانم پو
* [[داستین هافمن]] در نقش منتقد تئاتر
▲== داستان ==
▲سه فرزند کم سن و سال یک خانواده ثروتمند (ویولت، کلاوس و سانی خردسال) بعد از آتش سوزی عمدی بزرگی که منشأ آن نامشخص است و منجر به کشته شدن پدر و مادرشان می شود به خانه کنت اُلاف به عنوان [[قیم|قَیم]] جدیدشان میروند.طبق قانون تا زمانی که بچه ها به سن قانونی نرسیده اند حق تصرف در اموالشان را ندارند.کنت اولاف که یک بازیگر سبک سر است رفتار بسیار نادرستی با بچه ها داشته و از آنها شدیداً بیگاری می کشد و تنها دلیل قبول سرپرستی بچه ها توسط وی این است که ثروتشان را به چنگ آورد.وقتی قَیَّمومیت در دادگاه به صورت رسمی به کنت الاف داده می شود وی که اطلاع دقیقی از قوانین ارث و میراث و سرپرستی ندارد برای بدست آوردن ثروت کودکان سعی می کند آنها را زیر قطار له کند (چنین چیزی در کتاب اصلی وجود ندارد و توسط نویسنده فیلنامه به داستان فیلم اضافه شده است) اما بچهها خود را نجات میدهند و با خوششانسی (از آنجایی که آقای پو (بانکدار) بعد از عبور قطار سر رسیده و سانی را پشت فرمان می بیند و فکر می کند کنت اولاف به سانی اجازه ی رانندگی کردن داده است) قیمومیت آنها از کنت الاف گرفته میشود.کنت الاف در لحظه ی جدایی از بچه ها،به آنها می گوید که هر جا بروند سایه به سایه به دنبالشان خواهد آمد.
▲سپس بودلر ها به خانه مونتگمری مونتگمری (عمو مونتی) [[خزنده|خزنده شناس]] معروف میروند.کلاوس متوجه می شود که عمو مونتی دوربینی دارد که قبلاً مشابه ی آن را در وسایل پدر و مادرش نیز دیده است.مدتی بعد کنت الاف با چهره ی جدیدِ دکتر استفانو به عنوان دستیار عمو مونتی مشغول به کار میشود و وی را به قتل میرساند ولی توطئهاش در مورد دزدیدن بچهها ناکام میماند.
▲بچهها این بار به خانه عمه ژوزفین میروند.کلاوس در آلبوم خانوادگی عمه ژوزفین عکسی از پدر و مادر و فامیلهایشان از جمله عمو مونتی و عمه ژوزفین می بیند که در آن تمامی آنها از همان دوربین مذکور یک عدد به همراه دارند.کلاوس در کمال تعجب جریان دوربین را از عمه ژوزفین می پرسد اما ژوزفین جواب درستی به وی نمیدهد.مدتی بعد کنت اولاف در قالب کاپیتان شام در بازار به سراغشان آمده و عمه ژوزفین که از وی خوشش آمده است او را به منزل می برد و از بچه ها می خواهد تا بعد از خرید تره بار مورد نیاز برای شام به منزل بیایند.بعد از مراجعه ی بچه ها به منزل متوجه می شوند که کنت اولاف و عمه ژوزفین در خانه حضور ندارند.بعد از آن یک دست نوشته ی رمزنگاری شده را می یابند که با رمزگشایی از آن متوجه می شوند که عمه ژوزفین از دست کنت اولاف به غار کدلد (kedeled) فرار کرده است.در این هنگام خانه شروع به خراب شدن در قالب یک سری اتفاقات عجیب می کند که بودلرها با درایت،خود را نجات می دهند و برای نجات عمه ژوزفین راهی غار کدلد می شوند.باز با سر رسیدن کنت الاف،وی عمه ی ژوزفین را در دریاچهٔ [[زالو]]ها رها کرده و بچه ها را با خود می برد.اندکی بعد پاسبان و آقای پو (بانکدار) با یک قایق به آنها نزدیک می شوند و کنت اولاف وانمود می کند که برای نجات بچه ها از دریاچه ی زالوها به آنجا آمده است.آقای پو که از این اقدام به ظاهر خداپسندانه ی کنت اولاف به وجد آمده است دوباره سرپرستی بودلرها را به وی واگذار می کند.
▲مدتی بعد کنت اولاف که با مطالعه ی قانون متوجه شده است تنها راه برای تصاحب ارثیه ی بودلرها ازدواج با ویولت است،سانی را گروگان میگیرد تا ویولت را مجبور کند در یک نمایش با وی ازدواج کند تا بتواند وارثش شده و ثروت بودلرها را به چنگ آورد.نمایش به صورتی طراحی شده است که ازدواج وی با ویولت دقیقاً منطبق با واقعیت و قانون است.ویولت قبل از شروع نمایش به برادرش کلاوس می گوید که دیگر کنت اولاف در رسیدن به هدف خود موفق شده و هیچ راه فراری باقی نمانده است.اما کلاوس ایمان دارد که همیشه یک راه حل برای برون رفت از مشکلات وجود دارد...
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.unfortunateeventsmovie.com وبگاه رسمی فیلم]
* {{IMDb title|00339291}}
* {{AllRovi movie|286685}}
* {{Rotten Tomatoes|lemony_snicket}}
* {{Metacritic film|lemony-snickets-a-series-of-unfortunate-events}}
* {{Mojo title|lemonysnicket}}
[[رده:آثار موسیقی توماس نیومن]]
|