اکسپرسیونیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amir.shie (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Amir.shie (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵:
ون گوگ عاشق گل آفتابگردان بود و مجموعه [[گل‌های آفتابگردان]] او از معروفترین نقاشی‌هایش است که در کل از یازده اثر تشکیل شده، وی می‌گفت: «زردی آفتابگردان بهترین رنگی است که می‌توان پیدا کرد. خیلی شاد است. واقعاً شاد است.»
 
او از بیماری روانی رنج می‌برد و در طی یک حادثه قسمتی از گوشش را برید! ونگوگ جوانی خود را به عنوان دلال هنری، معلم و واعظ هنری گذراند. او کار هنری خود را به عنوان یک هنرمند از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. در ابتدا از رنگهای تیره و محزون استفاده می‌کرد تا اینکه در پاریس با امپرسیونیسم و [[نئوامپرسیونیسم]]، آشنا شد و این آشنایی پیشرفت هنری او را سرعت بخشید. در ۱۰ سال آخر عمرش حدود ۹۰۰ نقاشی و ۱۱۰۰ طراحی بر جای گذاشت. برخی از مشهورترین آنها در ۲ سال پایانی عمرش کشیده شده‌اند و در ۲ ماه پایانی عمرش تنها ۹۰ نقاشی برجای گذاشت. در سال ۱۸۹۰ به دکتر روانشناس (Dr.Gachet) که از او پرتره‌ای کشیده است، مراجعه کرد. اولین برداشت ون گوگ از دکتر این بود که دکتر خودش از او بیمارتر است. فرورفتگی و افسردگی ون گوگ عمیق‌تر شد و در ژوئیه ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی به سمت کشتزارها قدم زد و گلوله‌ای در سینه اش خالی کرد.<!-- علت مرگ مشکوک است . روایتی بر اصابت گلوله از طرف شخص دیگری وجود دارد --> او در روز بعد در مهمان سرای Ravoux مرد. برادرش به بالین او آمد و او آخرین احساسش را اینگونه بیان کرد:غم برای همیشه باقی خواهد ماند. وقتی ونگوگ مرد تابوتش راپر از گل‌های آفتابگردان کردند.
* ''[[جیمز انسور]]'' در ۱۸۶۰در بلژیک به دنیا آمد و در ۱۹۴۹ در همان شهر درگذشت.
* ''[[ادوارد مونک]]'' یا (مونش) نروژی که پردهٔ معروفش ''[[جیغ (تابلو)|جیغ]]'' به تنهایی مفهوم کامل شیوهٔ اکسپرسیونیسم را نمایان می‌سازد.