شاخص قیمت مصرف‌کننده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح نگارشی
LetsDoItBot (بحث | مشارکت‌ها)
تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۲:
{{ویکی‌سازی}}
{{بدون منبع}}
CPI [[شاخص قیمت]] مصرف کنندهمصرف‌کننده تغییرات در سطحی از قیمت کالاها و خدمات مصرفی خریداری شده بوسیله خانواده را [[اندازه‌گیری]] می‌کند. [[شاخص بهای مصرف کنندهمصرف‌کننده]] (CPI) بوسیلهٔ دیوان آمار و سرشماری کارگر ایالت متحده آمریکا تعریف شده‌است
به عنوان اندازه‌گیری از تغییرات متوسط در طول زمان در قیمتهای پرداخت شده بوسیلهٔ مصرف کنندگانمصرف‌کنندگان شهری برای یک سبد بازاری از کالاها و خدمات مصرفی مصرف کنندهمصرف‌کننده
شاخص CPI یک تخمین آماری ایجاد شده برای استفاده از قیمت‌های نمونه‌ای که حاکی از نمایندهٔ ارقامی است که قیمتها یش بصورت دوره‌ای جمع‌آوری شده‌است. زیر شاخص‌ها (شاخص‌های جزئی) و شاخص‌های جزئی تر برای طبقه‌بندی‌های مختلف محاسبه شده‌اند و طبقه‌بندی‌های جزئی از کالاها و خدمات ترکیب می‌شوند برای تولید و ارائهٔ همهٔ شاخص‌ها و با انعکاس وزن‌ها و سهم شان در مجموع مخارج مصرف کنندهمصرف‌کننده با این شاخص پوشش داده می‌شوند.
آن یکی از چندین شاخص‌های قیمتی جمع آوریجمع‌آوری شده بوسیلهٔ اغلب نمایندگی‌های آماری ملی است. درصد تغییر سالانه در (CPI) استفاده می‌شود به عنوان معیاری برای اندازه‌گیری تورم شاخص (CPI) می‌تواند به عنوان شاخص (یعنی: تعدیل اژوتورم) برای ارزش واقعی و دستمزدها، حقوق‌ها، مستمری‌ها و برای تنظیم قیمتها و کاهش قیمتهای اندازه‌ای پولی برای نمایش تغییرات در ارزش‌های واقعی استفاده شود. شاخص (CPI) همراه با سر شماری (امار) جمعیتی و درآمد ملی آمریکا و صورت حساب‌های تولید، یکی از اغلب واقعیتهای و مشاهدات و بررسی‌های آمارهای اقتصادی ملی است.
 
== مقدمه ==
خط ۱۲:
در هر مورد یک برآورد، تنها نیازمند آنست که در اغلب اهداف برای هر شاخصی استفاده شود این شاخص معمولاً ماهانه محاسبه می‌گردد و در بعضی کشورها بصورت فصلی، به عنوان وزن متوسط از زیر شاخص‌ها برای اجزای مختلفی از از مخارج مصرفی مانند غذا، خانه، پوشاک و هر چیزی که در گردشه یک وزن متوسط شاخص‌های جزئی تر هست.
در سطح جزئی تر، در سطح انبوه بتدایی (برای مثال، پیراهن‌های مردانه فروخته شده در فروشگاه‌های شبه در [[سان فرانسیسکو]]) اطلاعات وزن جزئی غیرقابل دسترس است. هم چنین از شاخص‌های محاسبه شده به عنوان یک [[میانگین حسابی]] یا [[میانگین هندسی]] از قیمت‌های پیش نهادهای تولید نمونه گیری شده استفاده می‌شوند. این شاخص‌ها قیمتهای هر ماه را با قیمتهای [[ماه پایه]] مقایسه می‌کنند.
این وزن‌ها برای ترکیب آنها به توده‌های سطح بالاتر استفاده می‌شود، سپس تبدیل به همه شاخص، شرح و بازگوکردن مخارج‌های تخمین طول تمام سال مصرف کنندگانمصرف‌کنندگان پوشش داده می‌شود بوسیلهٔ این شاخص روی تولیدات در حدود قلمرو آن در منطقه‌ای که تحت پوشش است بنابراین این شاخص یک شاخص وزن ثابت است اما به ندرت یک شاخص لاسییرز ثابت باشند (این چنین باشد) ازاینرو وزن دوره‌ای پایه (مبدأ) از یک سال و قیمت دوره‌ای پایه معمولاً بیش از ماه گذشته می‌باشد که باهم منطبق نیستند. گاهی اوقات برای جمع کردن و تهیه اطلاعات مورد استفاده برای وزن علاوه بر برآوردهای مخارج خانوار، ممکن است مخارج دیگر هم باشد که شامل داده‌ها و اطلاعات تجاری و مایاتی می‌باشد.
فرضاً وزن‌های مربوط به ترکیب مخارج در طول زمان بین قیمت‌ها پایه و ماه قبل باشد، یک تکنیک بزرگ ادبیات اقتصادی روی فرمول این شاخص وجود دارد که نزدیک شود به این شاخص و اینکه نزدیکی و تقریب نزدیکی که نظریه پردازان اقتصادی گفته‌اند شاخص هزینه معاش که تحقق می‌یابد می‌تواند نمایش دهد همچنین نمایش می‌دهد که چگونه مخارج مصرف کنندهمصرف‌کننده باید جابجا شود برای جبران تغییرات بطوریکه اجازه می‌دهد مرف کنندگان یک استاندارد ثابت زندگی (معاش) را حفظ کنند (در یک استاندارد ثابت باقی بمانند) تقریب‌ها می‌تواند از آنچه مربوط به قبل است محاسبه شود. از آنجائیکه این شاخص باید ماهانه نمایان شود، ترجیحاً کاملاً زود صورت گیرد. با این وجود در بعضی کشورها خصوصاً آمریکا و سوئد فلسفه (حکمت) شاخص این است و بوسیلهٔ تقریب‌ها الهام شده‌است که نظریه (مفهوم) شاخص هزینهٔ زندگی (سطح ثابت) تصدیق می‌شود و تحقق می‌یابد. بااین وجود در اغلب اروپا واقع بینانه تر به این شاخص توجه می‌کنند شمول این شاخص ممکن است محدود باشد. مخارج مصرف کنندگانمصرف‌کنندگان خارج از کشور معمولاً محدودکننده‌است (مانع است) مخارج مهمان‌ها مطابق کشور اصولاً اگر از روی تکرار نباشه ممکن است مانع شود. گروه‌ای معین مانند خیلی ثروتمند یا خیلی فقیر ممکن است محدود کننده و مانع باشد. پس‌انداز و [[سرمایه‌گذاری]] همیشه مانع هستند. بااین حال پرداخت قیمتها بابت سرویس‌های مالی در صورتیکه بوسیلهٔ واسطه‌های مالی باشد ممکن است همراه با بیمه محدود کننده و مانع باشد.
شاخص دوره پایه (مبدأ) معمولاً سال پایه نامیده می‌شود. اغلب اختلافات هر دو از وزن پایه و قیمت دوره پایه می‌باشد.
این فقط یک موضوع از نقشهٔ کامل سرهای زمانی برای ایجاد ارزش است. برای مشاهده شاخص دوره پایه معادل با ۱۰۰ وزن‌های تجدید نظر شده سالانه مطلوب و خوش آیند هستند. اما این از ویژگی‌های پر خرج این شاخص است. به عنوان نمونه قبلی وزن ایی که بزرگتر است یک واگراش بین الگو خارج قبلی و وزن دوره پایه (مبدأ) ایجاد می‌شود.
خط ۲۴:
== وزن شاخص‌های جزئی (زیر شاخص‌ها) ==
وزن‌ها می‌توانند به عنوان تقسیمات و مجموع سهم‌ها (مقدار جیره بندی شده) برای یک بیان شوند به عنوان مجموع درصدها برای ۱۰۰ یا به عنوان مجموع اعدادی در هزار برای ۱۰۰۰.
در [[اتحادیه ی اروپا]] شاخص هماهنگ قیمت‌های مصرف کنندهمصرف‌کننده (HICP)، برای مثال هر کشور مقدار ۸۰ زیر شاخص‌های معین را محاسبه می‌کند. میانگین وزنها کشورهای HICP را تشکیل می‌دهد. این وزن‌ها برای زیر شاخص‌ها شاملمجموع وزنهای یک عضو و رقم از اجزای شاخص‌های سطح پایین‌تر این [[طبقه‌بندی]] بر طبق مفید بودن است و توسعه در زمینه (مفهوم) حسابداری ملی. این نیست لزوماً که این نوع از طبقه‌بندی است تغییر و [[جابه جایی]] هم‌زمان (در یک زمان) دارد ممکن است مناسب تر باشد. برای مقداری از شتخص‌ها سطح پایین‌تر میزان دوبارهٔ جزئیات برای ایجاد آنان قابل دسترس است.
اجازه و پذیرش محاسبات هر جا که قیمت فردی مشاهدات بتواند هم وزن داشته باشد.
ممکن است این وضعیت باشد، برای مثال وقتی همهی فروش در استان یک [[سازمان ملی]] تنها (مجزا) است که دسته‌بندی اطلاعات برای گردآورندگان شاخص ممکن است. برای اغلب شاخص‌های در سطح پایین‌تر، اگرچه وزن شامل مجموع وزن‌های شاخص‌های اعضای جمع شدهٔ ابتدایی (مقدماتی) می‌باشد، هر وزنی مسئول جوابگوئی این است که کسری (شکاف) مجموع مخارج سالانه پوشش داده شود به وسیلهٔ این شاخص یک تراکم مقدماتی (مجموع مقدماتی) پایین (کمترین) سطح اجزای مخارج است، یکی که وزن دارد به اندازهٔ (در حدود مطابق) با این، وزن‌های این اجزای جزئی معمولاً ناقص اند؛ بنابراین برای مثال: متوسط‌های وزن شاخص‌های کلی مقدماتی (جمع شده مقدماتی) (مثلاً، برای پیراهن‌های مردانه، لباسهای زمستان و پوشاک زنان و…) شاخص‌های سطح پائین ساخته می‌شود. (ترکیب می‌شود) (مثلاً پوشاک بیرونی)، متوسط‌های وزنی از این‌ها در گردش زیر شاخص‌ها را در سطح بالاتری فراهم می‌کند. (پیش رفت دهد) (مثلاً پوشاک) و متوسط‌های وزنی عقب‌تر فراهم می‌کند هنوز زیر شاخص‌های کلی تر (مثلاً پوشاک و کفش). مقداری از شاخص‌های کلی مقدماتی از زیر شاخص‌ها می‌توانند بسادگی در اصطلاخاتی از اقسام (انواع) کالاها و یا خدمات آن پوشاک تعریف شود، بطوریکه در وضعیتی مانندتولیدات روزنامه در تعدادی کشورها و سرویس‌های پستی، هر کدام قیمتهای واحد ملی دارند. اما جایی که تغییرات قیمت تفاوت دارد یا ممکن است تفاوت ایجاد کند بین نواحی یا انواع بازار فروش (فروشگاه)، تفکیک منطقه‌ای یا نوع فروشگاه تراکم‌های مقدماتی ما هستند. آرمان (هدف) مورد نیاز برای هرطبقهٔ جزئی تر از کالا و خدمات، هر کدام با وزن خودش. یک مثال ممکن است یک تراکم کمی باشد برای تکه‌ای نان فروخته شده در فروشگاه‌های بزرگ در نواحی شمالی. مقداری از شاخص‌های جمع شده (تراکم) کلی لزوماً متوسط‌های وزنی سبک (کم وزن) هستند برای نمونه‌های از تولیدات داخل فروشگاه‌های نمونه برداری شده، بنابراین در وضعیتهایی که مناسب است برای انتخاب نمونه‌ای از فروشگاه‌های این قیمت جمع‌آوری شود. همچنین برای انعکاس سهم فروش مصرف کنندگانمصرف‌کنندگان از انواع نختلف فروشگاه پوشش داده شده، وزن شخصی (فردی) شاخص‌های تراکم کمی ممکن است محاسبه شود. مشابها، اگر سهم‌های بازار از انواع مختلف تولید نمایش داده شود. به وسیله شکل‌های تولید شناخته می‌شود، حتی فقط تقریباً، ارقام تولید مشاهده برای [[قیمت گذاری]] هریک از آنها می‌تواند نسبتی از سهمشان را درست کند.
 
== برآورد وزن ==
خط ۳۷:
در نقطهٔ مقابل، عدم اطلاعات منطقه‌ای روی مجموع مخارج اما فقط روی گروه مردم (مثلاً ۲۴٪ در مناطق شمالی) و فقط برآوردهای ملی برای شکل‌های سهم‌های مختلف برای دسته‌های بزرگتر مصرف (مثلاً ۷٪ از غذای فروخته شده در فروشگاه‌های بزرگ) وزن قطعه‌های نان فروخته شده در فروشگاه‌های بزرگ در منطق شمالی باید تخمین زده شود به عنوان سهم قطعه‌ای نان در مجموع مصرف ۲۴٪ ۷٪ وضعیت در اغلب کشورها در مکانی بین دو کران قرار می‌گیرد. این نکته بهترین استفاده از هر آنچه اطلاعات در دسترس است را بوجود می‌آرود (را باعث می‌شود).
دستورات هر کارخانجاتی می‌تواند اشاره به این داشته باشد که روی این موضوع برای دلیل یکسان که منابع آماری در دسترس بین کشورهای متفاوت است؛ بنابراین همهی کشورها باقی‌مانده‌های مخارج خانوار را به صورت دوره‌ای هدایت و اداره می‌کنند و همهٔ تفکیک‌های مخارج مصرفی در گزارش‌های ملی شان ارائه می‌کند.
گزارش‌های ملی شامل اجاره‌های مستند شده (نسبت داده شده) برای مسکن‌های خود اشتغالی (شخص، صاحب خانه‌های ساکن در خانه) که ممکن است مطابق با قلمروی شاخص قیمت مصرف کنندهمصرف‌کننده نباشد.
حتی با سازگاری و تطبیق لازم، تخمین‌ها گزارش ملی و مخارج خانوار معمولاً واگرایی‌هایی (اختلافاتی) باقی خواهد ماند.
توسعه امکان دارد باقی‌ماندهٔ مخارج خانوار را بهبود بخشد همان طوریکه سرشماری و آمارگیری ایسلند نشان داد.