بازگشت جدای: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +املا+مرتب (۱۴.۹ core): + رده:اندام ساختگی در ادبیات داستانی |
LetsDoItBot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB |
||
خط ۱۲:
| توزیعکننده= [[فاکس قرن بیستم]]
| تاریخ انتشار= {{Film date|۱۹۸۳|۰۵|۲۵}}
| اکران=
| مدت= ۱۳۱ دقیقه
| زبان= [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]
خط ۲۵:
== داستان ==
داستان فیلم، یک سال پس از وقایع زمانی «[[امپراتوری ضربه میزند]]»، اتفاق میافتد. [[لوک اسکایواکر]] به همراه اعضای [[ائتلاف شورشیان]] به سیاره [[تاتوئین]] میرود تا دوستش [[هان سولو]] را از چنگ [[جابای هات]] نجات دهد. در همین اثنا، [[امپراتوری کهکشان]]، تصمیم میگیرد تا با یک [[ستاره مرگ (جنگ ستارگان)|ستاره مرگ]] نیرومندتر، نیروهای انقلابی را در هم بشکند. ناوگان انقلابیون نیز در حال تدارک دیدن یک حمله تمام عیار به این ایستگاه فضایی جدید است.
پس از رهایی سولو و شکست جابا در تاتوئین، لوک اسکایواکر به سیاره داگوبا میرود تا تعلیماتش را نزد استاد بزرگ جدای، [[یودا]] که آنجا در گوشه انزوا به سرمیرود، به اتمام رساند، ولی یودا را در بستر مرگ و گذران آخرین لحظههای زندگی مییابد. یودا در پاسخ به تقاضای لوک، به او میگوید که هیچ تعالیم دیگری نمانده است جز روبرو شدن او با پدرش [[دارت ویدر]] خبیث. ''یودا'' همچنین آخرین کلماتش را به سختی برای ''لوک'' بازگو کرده و میگوید که اسکای واکر دیگری هم غیر از او وجود دارد. پس از مرگ یودا، لوک با شبح ''[[اوبی وان کنوبی]]'' مواجه میشود و اوبی وان در جواب سئوال لوک که چرا پدرش ''دارت ویدر'' را به جای قاتل پدرش به او معرفی کرده، میگوید که ویدر روزگاری نامش [[آناکین اسکایواکر]] بودهاست اما تحت تأثیر جنبه اهریمنی یا تاریک [[نیرو (جنگ ستارگان)|نیرو]]، دگرگون شده و از دیدگاه او، انسان خوب درونش را نابود کرده و به موجود شیطان صفتی بدل گشتهاست. اوبی وان به لوک میگوید که هدفش از بازگویی پیشین ماجرا برای او، این بوده تا لوک از روبروشدن و نبرد با پدرش ترسی به دل راه ندهد. ''اوبی وان'' همچنین، به فاش کردن راز واپسین کلمات ''یودا'' میپردازد و به لوک میگوید که ''[[پرنسس لیا]]'' خواهر واقعی اوست و آنها به خاطر محافظت از شر امپراتور در بدو تولد از هم جدا شدهاند.
لوک به سفارش [[اوبیوان کنوبی]]، در بحبوحه جدال نیروهای امپراتوری با انقلابیون، پیش پدرش میرود و با این عنوان که نمیتواند او را بکشد و هنوز خوبی را در او احساس میکند؛ [[شمشیر نوری]] خود را به نشانه تسلیم به ویدر واگذار مینماید. ''ویدر''، لوک را تحویل امپراتور خبیث میدهد. امپراتور از لوک میخواهد تا به آنها پیوسته و تسلیم خشمش شود. اما لوک سرباز زده و جدالی بین او و پدرش
همزمان تیم حمله انقلابیون، با از کار انداختن ژنراتور سپر محافظ مغناطیسی ستاره مرگ و هدف قرار دادن رآکتور اصلی، آنرا نابود میکنند اما لحظاتی قبل از انفجار، لوک به همراه جسد و زره پدرش موفق به ترک آنجا میشود.
در سیاره اِندور جایی که لیا، سولو و سایر دوستانش اکنون در آن به سر میبرند، لوک به آنها ملحق شده و به پیروی از آیین جدایها جسد پدرش را در تلی از هیزم میسوزاند. در پایان در سراسر کهکشان، جشنی برای بزرگداشت نابودی امپراتوری و پیروزی انقلابیون برگزار
== منابع ==
سطر ۴۷ ⟵ ۴۶:
== پیوند به بیرون ==
* {{imdb title|۰۰۸۶۱۹۰}}
* [http://www.moviescriptplace.com/main/movie/137 ''Star Wars Episode VI: Return of the Jedi''] screenplay at [http://www.moviescriptplace.com/ MovieScriptPlace.com]
* [http://starwars.yahoo.com/movies/star-wars-episode-vi-return-of-the-jedi Star Wars Episode VI: The Return of the Jedi] at The World of Star Wars
|