پایان (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
LetsDoItBot (بحث | مشارکت‌ها)
تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۱۹:
|isbn=0-06-441016-1
|congress=PZ7.S6795 En 2006
|oclc=70718171۷۰۷۱۸۱۷۱
|preceded_by=[[خطر ماقبل آخر]]
}}
خط ۲۶:
== نسخه انگلیسی ==
منتشر شده در ۱۳ اکتبر [[۲۰۰۶ (میلادی)|۲۰۰۶]] در [[آمریکا]] و در ۳۲۴ صفحه<ref>Wikipedia contributors, "The End (A Series of Unfortunate Events)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=The_End_(A_Series_of_Unfortunate_Events)&oldid=197676586</ref>
 
== داستان ==
ویولت-کلاوس و سانی بودلر به همراه کنت الاف از هتل دینومان آتش گرفته با قایق کارملیتا اسپاتس در اقیانوس پیش می روندمی‌روند. بعد از مدتی سرگردانی در اقیانوس طوفانی شدید در میگیرددرمی‌گیرد و کنت الاف به بیرون از قایق افتاده می شودمی‌شود. سپس طوفان آنها را به یک تپه یتپهٔ دریایی می رساندمی‌رساند.بچه هابچه‌ها ا قایق پیاده می شوندمی‌شوند و کنت الاف را در گوشه ای می بینندمی‌بینند. در همین حال دختری کوچک از دور می آیدمی‌آید که جمعه نام دارد و در همان موقع کنت الاف به هوش می آیدمی‌آید. جمعه قدرنشناسی کنت الاف را می بیندمی‌بیند به همین دلیل او را در آنجا رها می کندمی‌کند و بچه هابچه‌ها را به سوی جزیره یجزیرهٔ بی نام و نشان خودش راهنمایی می کندمی‌کند.
بودلر هابودلرها در آن جزیره با تصمیم گیرنده یگیرندهٔ آنجا که ایشماییل نام دارد (و همیشه پاهایش در خاک هایخاک‌های رس فرو رفتهفرورفته است) رو به رو می شوندمی‌شوند که همه مجبورند از دستورات او اطاعت کنند. همچنین بچه هابچه‌ها متوجه می شوندمی‌شوند که همه یهمهٔ اهالی آن جزیره لباس هایلباس‌های سفید می پوشندمی‌پوشند و همه یهمهٔ آنها آب نارگیل مرموزی را می نوشندمی‌نوشند و غذای آنها هم همیشه یکنواخت است.آنها میآنها فهمندمی‌فهمند که هر سال یکبار مد اقیانوس قسمت پایینی جزیره را در خود فرو می بردمی‌برد و اهالی به قسمت بالایی جزیره می روندمی‌روند. آن روز روز انتخاب نام دارد و اهالی جزیره میتوانندمی‌توانند با بلمی که در طول سال ساخته می شودمی‌شود به شهر برگردند-که به طور عجیبی هیچ کدامهیچ‌کدام از اهالی تا به حال از جزیره نرفته است.
در قسمت بالایی جزیره مکانی به نام باغ گیاه شناسیگیاه‌شناسی وجود دارد که وسایل بلااستفاده -تقریباً همهی چیزهایی که بر اثر طوفان به جزیره آورده می شودمی‌شود یه دستور ایشماییل به آنجا برده می شودمی‌شود. همچنین در آنجا درخت سیبی تلخ وجود دارد.
در این داستان بودلر هابودلرها به راز بزرگ ایشماییل پی می برندمی‌برند/رازی شگفتشگفت‌انگیز انگیز درباره یدربارهٔ والدین خود می فهمندمی‌فهمند/کنت الاف می میردمی‌میرد/بچه هابچه‌ها با کیت اسنیکت رو به رو می شوندمی‌شوند و از راز درخت سیب تلخ آگاه می شوندمی‌شوند
 
== نسخه فارسی ==
جلد پایانی این کتاب با نام پایان ترجمه و توسط انتشارات ماهی منتشر شده است.
 
== منابع ==
{{پانویس}}