من و ارل و دختر در حال مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویدیو ← ویدئو با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴۰:
پسری بی دست و پا بنام گرگ گینز در سال آخر دبیرستان است. او در می یابد که دوست دوران کودکی و هم مدرسه ای فعلی اش ریچل کاشنر دچار بیماری سرطان خون شده است. گرگ با ریچل در مورد کلکسیون بالشش صحبت می کند و آن دو قرار می گذارند تا بطور مرتب باهم دیدار کنند. پس از مدتی گرگ، ریچل را به دوست صمیمی اش ارل معرفی می کند که با همکاری هم فیلم های کوتاه کمدی در مورد فیلم های مشهور می سازند. علی‌رغم نارضایی گرگ، ارل او را متقاعد می کند تا کلکسیون فیلم های کوتاه را به او نشان بدهد و ریچل نیز از فیلم ها خوشش می آید. حال ریچل کم کم بدتر می شود و شروع به شیمی درمانی می کند و گرگ نیز زمان کمتری به مدرسه می رود و بیشتر اوقات خود را به مراقبت از ریچل اختصاص می دهد و یکی از هم کلاسی های گرگ بنام مدیسون هنگامی که باخبر می شود گرگ و ارل روی یک فیلم جدید کار می کنند به آنها پیشنهاد می دهد یک فیلم درباره ریچل بسازند. ریچل گرگ را تشویق می کند تا برای رفتن به کالج ثبت نام کند. علی‌رغم اینکه گرگ در کالج قبول می شود اما تکالیف خود را انجام نمی‌دهد و کم کم مدرسه را رها می کند تا بتواند فیلم را تمام کند.
پس از اینکه ریچل متوجه می شود شیمی درمانی اثری ندارد و حال او را بدتر می کند تصمیم می گیرد درمان خود را ادامه ندهد. به همین دلیل گرگ و ریچل باهم جروبحث می کنند و گرگ از تصمیم او ناراحت می شود و آنجا را ترک می کند و بخاطر اینکه نمی‌تواند به او کمک کند بسیار عصبانی می شود. در عصبانیت گرگ با ارل نیز جروبحث می کند و در خراب شدن رابطه دوستانه اش با ریچل ارل را مقصر می داند.
در اواخر سال مدیسیون به گرگ اطلاع می دهد که ریچل تسلیم بیماری اش شده و به آسایشگاه رفته است. گرگ به آسایشگاه می رود و به وسیله یک ویدیوویدئو پرژکتور فیلمی را که برای ریچل ساخته روی دیوار مقابل اتاق ریچل به نمایش در می آورد. ریچل اشک می ریزد و درحال تماشای فیلم به کما فرو می رود و چند ساعت بعد می میرد.
در مراسم خاکسپاری گرگ و ارل دوباره رابطه دوستی خود را برقرار می کنند. گرگ داخل اتاق ریچل می رود و کارت پستال را پیدا می کند که ریچل برای او نوشته است. روی کارت ریچل توضیح داده نامه ای که به کالجی که قبلاً گرگ را قبول کرده بود فرستاده و توضیح داده که گرگ بخاطر او به کالج نرفته است. همچنین عکس هایی از خودش و ریچل و ارل پیدا می کند که نشان می دهد ریچل هنوز به یاد گرگ و ارل بوده است. گرگ با یکی از کتاب ها و بالش ریچل آنحا را ترک می کند و بعد از مدتی گرگ داستان خود و ریچل را می نویسد و به همراه فیلمی که برای ریچل ساخته به کالج می فرستد.
 
خط ۶۹:
[[رده:فیلم‌های درباره فیلم‌سازی]]
[[رده:فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ (میلادی) نوجوانان]]
 
[[رده:فیلم‌های رمانتیک-کمدی آمریکایی]]
[[رده:فیلم‌های رمانتیک نوجوانانه آمریکایی]]