فلسفه علم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ویرایش
خط ۶:
به بیان خلاصه؛ فلسفه علم پیامدهای فکری- فلسفی علوم  را از جنبه های گوناگون تاریخی؛ منطقی و روش شناسی تحلیل و بررسی می کند. تحولاتی که پس از قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی با ظهور دانشمندانی نظیر گالیله و نیوتن و کپلر آغاز شد و با ماکسول و فارادی و پلانک و هایزنبرگ و اینشتین ادامه پیدا کرد فهم انسان از جهان را به صورت بنیادینی تغییر داد و به عبارت بهتر  زیر و رو کرد. این تحول بزرگ اگرچه در حیطه علم اتفاق افتاد اما تبعات فکری و فلسفی بسیاری نیز به همراه داشت. پای تحولات علمی در زیست شناسی و شیمی ؛ در فیزیک و کیهان شناسی و حتی این اواخر در ژنتیک و کامپیوتر و ... به حیطه فلسفه هم باز شد و پرسش های جدید فلسفی ایجاد کرد که تا پیش از آن وجود نداشتند. [فیلسوفان علم دقیقا چه کار می کنند؟ عرفان کسرایی| ماهنامه دانشمند| شماره ۶۲۶ | آذر 1394]
 
فلسفهٔ علم نسبت به بسیاری از شاخه‌هایِ دیگرِ فلسفه بسیار تازه و جوان است. اگر برخی از اظهارِ نظرهایِ [[ارسطو]]، [[فرانسیس بیکن]] در قرنِ شانزدهم، و تعدادِ اندک‌شماری از متفکرانِ قرنِ نوزدهم مانندِ [[جان استوارت میل]]، [[هیوئل]]، و [[جان هرشل|هرشل]] را استثناء کنیم، بحث‌هایِ جدی، متمرکز و مفصل اولین بار در قرنِاین بیستمعرصه ورا توسطِنخستین بار [[اثبات‌گرایی|پوزیتیویست‌هایِ منطقی]] گسترشدر دادهقرنِ بیستم گسترش شددادند. بعدها بحث‌ها در موافقت و مخالفت با فرانسیس بیکن و [[استقراگرایی|استقراگرایان]]، و نیز با پوزیتیویست‌هایِ [[حلقه وین|حلقهٔ وین]] منجر به پیدایشِ مکاتبِ بسیار مهمِ دیگری در فلسفهٔ علم گردید. [[ابطال گرایی|ابطال‌گرایی]]، [[واقع گرایی|واقع‌گرایی]] (رئالیسمِ علمی)، و [[نسبی گرایی|نسبی‌گرایی]] از آن جمله هستند.
 
فلسفهٔ علم در ارتباطِ تنگاتنگ با دیگر مباحثِ [[فلسفه تحلیلی|فلسفهٔ تحلیلی]] مانندِ [[فلسفه ذهن|فلسفهٔ ذهن]]، [[فلسفه زبان|فلسفهٔ زبان]]، و [[فلسفه منطق|فلسفهٔ منطق]] و [[فلسفه مهندسی]] قرار دارد.