| نام = شهرام جلیلیان
| تصویر =Dr Shahram Jalilian.jpg
| توضیح تصویر =
| نام اصلی =
| زمینه فعالیت =[[مترجم]]، [[نویسنده]] و [[استاد دانشگاه]]
| ملیت =ایرانی
| تاریخ تولد ={{تاریخ تولد و سن|1978۱۹۷۸|05۰۵|08۰۸}}{{سخ}}({{جلالی|۰۸|مه|۱۹۷۸}} خورشیدی)
| محل تولد =[[بندر خرمشهر|خرمشهر]]
|بنیانگذار =
|دیوان اشعار =
|تخلص =
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر (ها)=
| همسر =
| شریک زندگی =
}}
'''شهرام جلیلیان''' [[نویسنده]]، [[مترجم]] و [[دانشیار]] تاریخ [[دانشگاه شهید چمران اهواز]] است که در سال ۱۳۵۷ خورشیدی در [[بندر خرمشهر]] متولد شد. وی مدرک [[کارشناسی]] تاریخ خود را از [[دانشگاه یزد]]، [[کارشناسی ارشد]] را از [[دانشگاه شهید بهشتی]] و مدرک [[دکتری|دکترایش]] را از [[دانشگاه تهران]] اخذ کردهاست.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=دکتر شهرام جلیلیان|نشانی=http://www.scu.ac.ir/HomePage.aspx?site=lite.scu.ac&tabid=4900&lang=fa-IR|ناشر=[[دانشگاه شهید چمران اهواز]]|تاریخ بازبینی=۵ اکتبر ۲۰۱۳}}</ref>
وی در حوزهٔ [[تاریخ ایران باستان]]، بهویژه [[تاریخ ساسانیان]] پژوهش و تدریس میکند. ▼
کتاب وی تحت عنوان ''تاریخ جندیشاپور'' در سومین دورهٔ جایزهٔ کتاب سال اسان خوزستان از میان ۳۰۰ کتاب ارائهشده، موفق به کسب عنوان کتاب برگزیدهٔ سال خوزستان در بخش علوم اجتماعی و تاریخ شد.<ref>[http://snn.ir/fa/print/496811 خبرگزاری دانشجو، ۱۳۹۴]</ref>
▲ویجلیلیان در حوزهٔ [[تاریخ ایران باستان]]، بهویژه [[تاریخ ساسانیان]] پژوهش و تدریس میکند.
;تألیف
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=بیستون|سال=۱۳۹۱|ناشر=دفتر پژوهشهای فرهنگی|شهر=تهران|شابک=978-964-379-262-6}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=تاریخ جندیشاپور|سال=۱۳۹۲|ناشر=دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز |شهر=اهواز|شابک=978-600-5349-87-0}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=بیست گفتار دربارهٔ جندیشاپور|سال=۱۳۹۵|ناشر=دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز |شهر=اهواز}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=علی ابن عباسابنعباس اهوازی|سال=۱۳۹۵|ناشر=دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز |شهر=اهواز}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=نامهٔ تَنْسَر به گُشْنَسْپ (پیشگفتار تاریخی، زندگینامهٔ تنسر و تاریخگذاری نامهٔ او، متن، یادداشتها، واژهنامه)|سال=۱۳۹۶|ناشر=انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز|شهر=اهواز|شابک=978-600-141-208-0}}
* جلیلیان،{{یادکرد شهرام.کتاب ''|نام خانوادگی=جلیلیان|نام=شهرام|کتاب=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان''.تهران:|سال=۱۳۹۶|ناشر=[[انتشارات سمت، 1396سمت|سمت]]|شهر=تهران|شابک=978-600-02-0463-1}}
;ترجمه
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=دریایی|نام=تورج|پیوند نویسنده=تورج دریایی|مترجم=شهرام جلیلیان|کتاب=گزارش شطرنج و نهش نیو اردشیر|سال=۱۳۹۲|ناشر=انتشارات توس| شهر=تهران|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۳۱۵-۷۳۳-۳}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=دریایی|نام=تورج|پیوند نویسنده=تورج دریایی|مترجم=شهرام جلیلیان|کتاب=شاهنشاهی ایران، پیروزی عربها و فرجامشناختی زردشتی |سال=۱۳۹۲|ناشر=انتشارات توس| شهر=تهران|شابک=978-964-315-737-1}}
* {{یادکرد کتاب |مترجم=شهرام جلیلیان و محمد حیدرزاده|کتاب=تاریخ ماد بهگزارش دانشنامهٔ ایرانیکا |سال=۱۳۹۶|ناشر=انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز| شهر=اهواز|شابک=978-600-141-207-3}}
== دیدگاهها ==
* کتاب تاریخ جندی شاپور به پیشنهاد اینجانب و به سفارش معاونت توسعه پژوهش و فناوری تالیف شد که در سومین دوره جایزه کتاب سال خوزستان از ۳۰۰ کتاب ارائه شده، موفق به کسب عنوان کتاب برگزیده سال خوزستان در بخش علوم اجتماعی و تاریخ شد. در سال ۲۶۰ میلادی شاپور یکم با پیروزی در جنگ با رومیان تعدادی اسیر را از شهر انطاکیه واقع در سوریه امروز را به ایران میآورد، تعداد زیادی از این افراد از دانشمندان و پزشکان بودند که در شهر تازه تأسیس وهی انتیوک شهپوهری (به معنای: شهر شاپور که بهتر از انطاکیه است) واقع در شرق شوش و جنوب شرقی دزفول اسکان پیدا کردنند که در تاریخ ایران به نام جندی شاپور معروف شده است.<ref>[http://snn.ir/fa/print/496811 خبرگزاری دانشجو، ۱۳۹۴]</ref>
* وقتی ما میگوییم کنیز یا کنیزک این واژه در دوره ساسانیان به معنی خدمتکار است و در کارنامه و متن اردشیر بابکان آمده است. همچنین در کتیبه دیگر نیز کلمه کنیزک آمده است که فقط به معنای خدمتکار است و اصلاً ربطی به بعد از اسلام ندارد. ما اصلاً در ایران باستان (کَن) به معنی شاه نداریم. یک دانشمند آمریکایی به نام کنت یک کتاب را با عنوان "فارسی باستان" نوشته است که همه واژههایی که از زبان فارسی باستان سراغ داریم در این کتاب گردآوری شده است. هیچ کسی حق ندارد بگوید که این واژه در زبان فارسی باستان به این گونه است، مگر این که در آن کتاب باشد. ما نمیتوانیم به واژهها اشتقاق عامیانه بدهیم. ریشه زبانهایی که ما صحبت میکنیم، سنسکریت است. این در حالی است که خود سنسکریت نیز یکی از این زبانهاست و یک زبان مادر وجود دارد و به خاطر این که گروهی از گویشورها در هند هستند و گروه دیگر گویشورها در اروپا هستند اسم هند و اروپایی بر آن گذاشتند و از این هند و اروپاییها یک شاخه به اسم هند و ایرانیها جدا میشود، ما نمیتوانیم به جای اسم هند و اروپایی واژه دیگری به کار ببریم.<ref>[http://www.isna.ir/news/93022918500/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 ایسنا، ۱۳۹۳]</ref>
* در بیش از چهار سده تاریخ ساسانیان ، پادشاهان بزرگ و جنگجویی همچون اردشیر بابکان (٢٢٤-٢٤٠ م )، شاپور یکم (٢٤٠-٢٧٠ م )، قباد یکم (٤٨٤-٥٣١ م ) و خسرو انوشیروان (٥٣١-٥٧٩ م )، در زندگانی خود و در آیین درباری ویژه ای ، یکی از پسران خود ـ و معمولا بزرگ ترین پسر را ـ به ولیعهدی برمی گزیده اند و با نوشتن وصیت نامه ای سیاسی (در زبان فارسی ، «اندرز» و در عربی ، «عهد») برای ولیعهد، او را در چشم بزرگان و نژادگان و کارگزاران شاهنشاهی و مردم ، همچون جانشین قانونی خویش می شناساندند. عهد، دستورها و اندرزهای شاهانه دربارة آیین شهریاری به جانشین یا جانشینان آینده یا بزرگان و کارگزاران شاهنشاهی بود که پیش از مرگ پادشاهان گفته یا نوشته شده اند و آنها را می توان وصیت نامه های سیاسی فرمانروایان انگاشت . با این که در ادبیات ساسانی «عهدی » به نام «عهد خسرو پرویز به پسرش شیرویه » ناشناخته است ، اما در این جستار کوشش خواهد شد تا نشان داده شود که خسرو پرویز همانند پاره ای از نیاکان خود، بزرگ ترین پسرش را به ولیعهدی برگزیده و برای او «عهد»/ وصیت نامه نوشته است و نشانه هایی از وجود چنین عهدی ، می توان در لابه لای گزارش های تاریخی به چشم دید.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1128230/-%d8%b9%d9%87%d8%af--%d9%86%d8%a7%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88%d9%be%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b2-%d8%a8%d9%87-%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%b4-%d8%b4%db%8c%d8%b1%d9%88%db%8c%d9%87 سایت مجلات نور، ۱۳۹۵]</ref>
* شکوفایی فرهنگ و تمدن یک سرزمین پیوند تنگاتنگی با خردمندی و فرهیختگی فرمانروایان آن دارد و اگر این ویژگیها با بردباری و آزاداندیشی یک فرمانروا همراه شود، نخبگان و اندیشمندان به سوی او روی خواهند آورد. خسرو انوشیروان (531-579 م.) پادشاه فرهیخته و خردمند ساسانیان، چنانکه منابع تاریخی ایرانی و ناایرانی گواهاند، هم دانشدوست بود و هم آکنده از بردباری دینی و آزاداندیشی. ازاینرو، در دورۀ فرمانروایی او دانشمندانی از دیگر سرزمینها به ایران آمدند که یک نمونۀ آن، ورود فیلسوفان و پزشکان بیگانه به شهر جندیشاپور در خوزستان بود. خسرو انوشیروان که شیفتۀ دانش و فلسفه بود و همیشه با فیلسوفان و اندیشمندان گفتوگوها و هماندیشی داشت، تلاش زیادی هم برای گردآوری کتابهای علمی هندی و یونانی و ترجمهی آنها به زبان پهلوی (= فارسی میانه) انجام داد. همچنین خسرو انوشیروان برای گستراندن امنیّت در ایران، نهادینه کردن فرهنگ کار و کوشش و ایجاد همدلی و یکپارچگی در کشور، که همگی از زمینههای پیدایش و شکوفایی فرهنگ و تمدنها بودهاند، فعالیتهای زیادی کرد.<ref>[http://jis.uk.ac.ir/article_1698.html مجله مطالعات ایرانی، ۱۳۹۶]</ref>
== منابع ==
|