سید محمد طباطبایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:ردهدهی (۱۵.۰۶): + رده:فقیهان اهل ایران |
بروز رسانی تعغیر تحریف برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶:
== پدر و برادر ==
[[سید صادق سنگلجی]] همدانی پدر سید محمد است که از مجتهدان و قاضیان شرعی دارای محکمه در تهران عصر ناصری است که به سال ۱۲۹۹ق درگذشته است. همچنین سید احمد طباطبایی از فقهای هوادار مشروعهٔ شیخ [[فضل الله نوری]]، برادر سید محمد است گر چه او با فضل الله نوری رابطه خوبی نداشت و به خاطر دشمنی شیخ فضل الله با مشروطه بود.
== در مشروطه ==
خط ۳۷:
== تلگراف به امپراتور ژاپن ==
طباطبایی بر خلاف [[سید عبدالله بهبهانی|بهبهانی]] که حامی [[میرزا علیاصغر اتابک|اتابک]] بود، میانه خوشی با درباریان نداشت و «از معاشرت شاه و درباریان تنفر میفرمود»<ref>ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، نشر بنیان، چاپ پنجم، ۱۳۶۷، جلد اول، برگ ۶۳ - ر. ک. مهرا ملکی، نقش دین و متولیان آن در تاریخ اجتماعی ایرانیان، شرکت کتاب، ۱۳۹۲ برگ ۱۲۸</ref> و با هر صدر اعظمی که در زمان او بر مسند صدارت نشست او مخالفت مینمود<ref>همانجا، برگ ۶۴</ref> چرا که طباطبایی خود را «رئیس ملت» یعنی در مقامی به مراتب بالاتر از صدر اعظم و در واقع همردیف شاه میدانست و تحت همین عنوان برای [[امپراتور میجی|امپراتور ژاپن]] تلگراف فرستاد و از امپراتور خواست تا با مسلمانان ژاپن به خوبی رفتار کند.<ref> همانجا، جلد دوم، برگ ۴۶۵، ر. ک. مهرا ملکی، برگ ۱۲۸</ref> او نیز مانند بهبهانی کوچکترین ارزشی برای مشروطیت و حکومت قانون قائل نبود. نطق طباطبایی در روزهایی که مردم برای مشروطیت مبارزه میکردند نشان دهندهٔ همین نکته است که میگوید: <blockquote>بابا جان پادشاه هم مثل ما یک نفر است نه اینکه به قول بعضی مالکالرقاب و آنچه بخواهد بکند... ما جمهوری طلب نیستیم، به این زودی مشروطه نمیخواهیم، یعنی مردم ایران هنوز به آن درجه تربیت نشدهاند و قابل مشروطیت نمیباشند ... ما عدل و عدالت خانه میخواهیم، ما اجرای قانون اسلام را میخواهیم ... ما نمیگوییم مشروطه و جمهوری، ما میگوییم مجلس، مشروعه، عدالت خانه، تمام شد...<ref>تاریخ بیداری ایرانیان، برگهای ۴۴۹ تا ۴۵۴ - ر. ک. مهرا ملکی، نقش دین، برگ ۱۲۸</ref> گرچه این سخنان نشان دهنده مخالفت با جمهوری بود نه با مشروطیت </blockquote>
== در مورد نویسندگان [[صور اسرافیل (روزنامه)|نشریه صور اسرافیل]] ==
بعد از چاپ مقالهای توهینآمیز به مقدسات در آن نشریه، طباطبایی به بهبهانی میگوید: «آقا شما مقاله صور اسرافیل را خواندهاید؟ بهبهانی با خونسردی جواب میدهد: بلی. طباطبایی با عصبانیت میگوید: نویسندگان این مقاله کافرند و به اسلام توهین کردهاند و واجبالقتل هستند».<ref>مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطه ایران، کتاب دوم، برگهای ۴۳۸ و ۴۳۹</ref><ref>امیر سبزی پور و علی احمدی خواه، بررسی هفته نامه صور اسرافیل، مجله «تاریخ اسلام در آیینه پژوهش»، بهار ۱۳۸۸، شماره ۲۱، برگ ۱۲۵</ref> البته او نقشی در مرگ صور اسرافیل نداشت.
== درگذشت ==
|