سید ابولقاسم فرزند [[سید مصطفی کاشانی|سید مصطفی]] پسر سید حسین کاشانی از مرجع تقلید، در ۱۲۶۴ به دنیا آمد. به دنبال تحصیلات اصلی و ثانویه، وی تهران را در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی ترک کرد و به همراه پدرش به قصد انجام مراسم حج ابتدا به عراق و از آنجا به مکه عزیمت کرد و پس از انجام مناسک حج مجدداً به عتبات مقدسه مراجعت کرده و در نجف اشرف اقامت گزید. در نجف به تحصیلات مذهبی ادامه داد. ابولقاسم به همان خوبی آیتالله میرزا خلیل تهرانی و [[آخوند خراسانی|آخوند ملا کاظم خراسانی]] از پدرش علم آموخت. گفته شده که او در سن جوانی ۲۵ سالگی مجتهد شد.<ref name="rahnama" />
برخی معتقدند تظاهر بر ضدیت با انگلیس از جانب کاشانی که در سراسر عمرش ادامه داشت، کاملا واقعی بوده و ریشه در رخداد اشغال بصره در نوامبر ۱۹۱۴ و کربلا و نجف در اواخر ۱۹۱۷ داشت.<ref name="rahnama" /> کاشانی به نبرد ضد انگلیسی پیوست. اما برخی دیگر از دانشگاهیان پیشرُو همچون دکتر [[صادق زیباکلام]] مصرانه بر این باورند که کاشانی مستقیمأ از انگلستان خط میگرفته و تمام قهرمان سازیهای وی را توسط حکومت جمهوری اسلامی، جز یک فریب بزرگ تاریخی نمیدانند.<ref>مناظره صادق زیباکلام با چند استاد در دانشگاه نوشیروانی بابل آبان ۹۶</ref><ref>مناظره صادق زیباکلام و سید حسین علوی، مدیر مسئول خبرگزاری بسیج در آمفیتئاتر دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد ۱۳ آبان ۹۶</ref><ref>مناظره صادق زیباکلام و محمد نعیمیپور در دانشگاه علامه آبان ۹۶</ref> در جنگ جهانی اول موقعی که قوای انگلیس به عراق حمله کرد، علمای(با بزرگآنکه برایاین جنگ هیچ نسبتی با ایران و ایرانی نداشت) علمای دفاعاسلام فتوای جهاد دادند، نیروهای ظاهرأ ملی به رهبریسرکردگی علماآخوندها و از جمله پدر آیتالله کاشانی و خود وی قیام کردند و این جهاد، چهارده ماه به طول انجامید. (در این مورد کمتر کسیست که نشنیده باشد: انگلستان به علما پول میداد، تا بر علیهش شعار دهند). در حوالی سالهای ۱۲۸۵ شمسی که جنبش مشروطه ایران شکل گرفت، هر چند ایشانوی در وطن خویشایران حضور نداشت و به طور مستقیمهیچوجه وارد نهضت نشد، ولی همراهان و هممسلکان او سمت مشاورت شخصیتی چون [[آخوند خراسانی]] را بربه وی عهدهنسبت داشتدادند. هنگامی که [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد،شد آیتالله کاشانی باو همکاریوقتی علمای بزرگ و عشایر عرب بر ضد این قرارداد قیام کردکردند و فتوای جهاد داددادند، وکاشانی علیه نیروهای استعماری اشغالگرنیز به جنگهمراه پرداختهمدرس و خود نیز با همدرس و همفکرشهمفکرش [[سید محمدتقی خوانساری|آیتالله آقاسیدمحمدتقی خوانساری]] سلاحبرداشتهبا آنها همراه شد تا نه تنها در این افتخارات میهنپرستانه سهیم باشد، بلکه همهاش را تصاحب و به میداننام جنگخود رفتندثبت کند. آیتالله کاشانی علاوه بر اینکه عضو «هیئت عالی انقلابیون» بود، یکی از چهار عضو «کمیته عالی جنگ حکومت انقلاب» هم بود. این جنگ بیش از شش ماه طول کشید.
در سال ۱۹۲۰ مردم عراق به رهبری میرزامحمدتقی شیرازی اقدام همهجانبهای را علیه اشغال کشورشان آغاز کردند. آیتالله کاشانی نیز چون دیگر آخوندها که ارادتی خاص به عراق دارند و خاستگاه بسیاری از آنان است، در جریان انقلاب مردم عراق برای مبارزه با استعمار انگلستان درصدد بپا ساختن یک جنگ مسلحانه برآمد و به انتشار اعلامیه و جلبتحریک افکار عمومیمردم پرداخت و عشایر را برای ورود به جبهههای نبرد مهیا کرد. سپس خود، سلاحنیز رزمهمراه بهبرخی دوش گرفت و دوشادوشاز علما وبرای میلیونمدتی عراقیطولانی بهدر مبارزهعراق پرداختحضور داشت. اما دیری نپایید که انگلیسیها با توسل به نیروهای هوایی و زمینی خود شکست سختی بر نیروهای انقلابیعراقی وارد آوردند و بر عراق مسلط شدند و [[پرسی کاکس|سر پرسی کاکس]]، کمیسر عالی انگلیس در بغداد تسلیم هفده نفر از سرانسرکردگان انقلاب،آشوب، از جمله آیتالله کاشانی را از شروط صلح با عراق تعیین کرد.▼
آیتالله کاشانی در جریان مبارزات ضداستعماری عراق به ظاهر در جبهههای سیاسی و نظامی بسیاری شرکت کرد. در پی مبارزاتشهمین باسیاستهای انگلیس،پشت پردهی انگلستان، حکم اعدام او غیاباً از مرکز فرماندهی انگلیسیها صادر شد و ویاما نهتنها هرگز هیچ آسیبی به ناچاروی دروارد لباسنشد، مبدلبلکه کُردی،مداومأ شبانهنام بهوی سویدر ایرانبازیهای حرکتسیاسی کردکه یکسویش انگلستان بود، پررنگ و پسپررنگتر ازمیشد. راهپیماییهایوی شبانهبه وسوی عبورایران ازحرکت مناطقکرد صعبالعبور،و در ۲ دی ۱۲۹۹ شمسی به مرزهای [[پشتکوه (منطقه)|پشتکوه لرستان]] رسید. پس از چندی به قصد تهران به سوی کرمانشاه رفت و بعد از اقامت کوتاهی در همدان و قم در ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ شمسی، با یک برنامهریزی دقیق از سوی اربابانش، سه روز قبل از [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|کودتای رضاخان]] به تهران رسید. در خیابان پامنار ساکن شد و مورد تجلیل و احترام مردمگروهی وناشناس اولیایقرار امورگرفت وقتکه قرارادعای گرفتمیشود اولیای امور بودند.<ref name=":0" />[[پرونده:سید ابوالقاسم کاشانی.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|سید ابوالقاسم کاشانی]]▼
▲در سال ۱۹۲۰ مردم عراق به رهبری میرزامحمدتقی شیرازی اقدام همهجانبهای را علیه اشغال کشورشان آغاز کردند. آیتالله کاشانی نیز در جریان انقلاب مردم عراق برای مبارزه با استعمار انگلستان درصدد بپا ساختن یک جنگ مسلحانه برآمد و به انتشار اعلامیه و جلب افکار عمومی پرداخت و عشایر را برای ورود به جبهههای نبرد مهیا کرد. سپس خود، سلاح رزم به دوش گرفت و دوشادوش علما و میلیون عراقی به مبارزه پرداخت. اما دیری نپایید که انگلیسیها با توسل به نیروهای هوایی و زمینی خود شکست سختی بر نیروهای انقلابی وارد آوردند و بر عراق مسلط شدند و [[پرسی کاکس|سر پرسی کاکس]]، کمیسر عالی انگلیس در بغداد تسلیم هفده نفر از سران انقلاب، از جمله آیتالله کاشانی را از شروط صلح با عراق تعیین کرد.
به هنگام بازگشت، کاشانی مرد ۴۴ سالهسال ایی بودداشت که ۲۸ سالشسال از زندگی اشزندگیاش را به قصد اهداف تروریستی در بلاد دیگر بهسر برده بود. البته امروزه جمهوری اسلامی از این ۲۸ سال به عنوان تبعید گذرانیدیاد میکند. در تهران، کاشانی به تحریک ضدانگلیسی در خاورمیانه و مصر ادامه داد. او از موافقان جمهوریخواهی [[رضاخان]] بهشمار میرفت و بر طبق گفته [[سید رضا زنجانی]] علیه [[مدرس]] و برای پهلوی میتینگی نیز برگزار کرده.<ref>مصدق و تاریخ، بهرام افراسیابی، انتشارات نیلوفر، چاپ اول، تابستان ۱۳۶۰، ص۳۹۶</ref> همچنین او که در آنزمان عضو مجلس مؤسسان بود، در حمایت از سلطنت رضاخان نطق پرشوری در مجلس ایراد نمود.<ref>تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی. جلد سوم</ref> در آبان ۱۳۰۴، کاشانی به نمایندگی مجلس مؤسسین انتخاب شد. او در ۲۱ آذر، رای به پایان حکومت قاجار و همزمان پایهگذاری سلطنت رضاشاه رای داد. مقاله ۳۶، همچنین تضمین میکند که سلطنت پهلوی از طریق اولاد پسر ادامه خواهد یافت.<ref name="rahnama" />▼
▲آیتالله کاشانی در جریان مبارزات ضداستعماری عراق در جبهههای سیاسی و نظامی بسیاری شرکت کرد. در پی مبارزاتش با انگلیس، حکم اعدام او غیاباً از مرکز فرماندهی انگلیسیها صادر شد و وی به ناچار در لباس مبدل کُردی، شبانه به سوی ایران حرکت کرد و پس از راهپیماییهای شبانه و عبور از مناطق صعبالعبور، در ۲ دی ۱۲۹۹ شمسی به مرزهای [[پشتکوه (منطقه)|پشتکوه لرستان]] رسید. پس از چندی به قصد تهران به سوی کرمانشاه رفت و بعد از اقامت کوتاهی در همدان و قم در ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ شمسی، سه روز قبل از [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|کودتای رضاخان]] به تهران رسید. در خیابان پامنار ساکن شد و مورد تجلیل و احترام مردم و اولیای امور وقت قرار گرفت.<ref name=":0" />[[پرونده:سید ابوالقاسم کاشانی.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|سید ابوالقاسم کاشانی]]
▲به هنگام بازگشت، کاشانی مرد ۴۴ ساله ایی بود که ۲۸ سالش از زندگی اش را در تبعید گذرانید. در تهران، کاشانی به تحریک ضدانگلیسی در خاورمیانه و مصر ادامه داد. او از موافقان جمهوریخواهی [[رضاخان]] بهشمار میرفت و بر طبق گفته [[سید رضا زنجانی]] علیه [[مدرس]] و برای پهلوی میتینگی نیز برگزار کرده.<ref>مصدق و تاریخ، بهرام افراسیابی، انتشارات نیلوفر، چاپ اول، تابستان ۱۳۶۰، ص۳۹۶</ref> همچنین او که در آنزمان عضو مجلس مؤسسان بود، در حمایت از سلطنت رضاخان نطق پرشوری در مجلس ایراد نمود.<ref>تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی. جلد سوم</ref> در آبان ۱۳۰۴، کاشانی به نمایندگی مجلس مؤسسین انتخاب شد. او در ۲۱ آذر، رای به پایان حکومت قاجار و همزمان پایهگذاری سلطنت رضاشاه رای داد. مقاله ۳۶، همچنین تضمین میکند که سلطنت پهلوی از طریق اولاد پسر ادامه خواهد یافت.<ref name="rahnama" />