ایرانویج: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
به نسخهٔ 21769590 ویرایش Modernbot برگردانده شد. (توینکل) |
|||
خط ۱:
{{تمیزکاری}}
بر اساس اوستا (یزدگرد یکم)، ایرانیان باستان خاستگاه خود را [[اَیریَنِم وَیجَ]] یا '''ایرانویج''' ([[زبان اوستایی|اوستایی]]: اَریَنَ وَئیجَه (airyana waējah),<ref>{{پک|مالاندرا|1391|ک=مقدمهای بر دین ایران باستان|ص=250}}</ref> [[زبان پارسی میانه|پارسی میانه]]: ایرانویج (ērānwēz),<ref>{{پک|مالاندرا|1391|ک=مقدمهای بر دین ایران باستان|ص=250}}</ref> [[زبان سغدی|سغدی مانوی]]: آریانا وَئیجه (airyana waējah),<ref>{{پک|MacKenzie|۱۹۹۸a|ک=ĒRĀN-WĒZ|ص=536}}</ref> [[زبان پارتی|پارتی]]: آریانویجن(ʾryʾnwyjn)<ref>{{پک|MacKenzie|۱۹۹۸a|ک=ĒRĀN-WĒZ|ص=536}}</ref>) مینامیدند، که به معنی «گسترهٔ آریائیان» یا «سرزمین رودهای آریایی، چشمههای آریایی» است.<ref>{{پک|رضایی باغبیدی|1388|ک=تاریخ زبانهای ایرانی|ص=9}}</ref> این واژه بعدها در متون [[پارسی میانه|پهلوی]] تبدیل به ایرانویج (ērānwēz) شد. (ēr) به معنی «آزاده، شریف و اصیل» است. بنابر [[اوستا]]، نخستین مسکن اقوام آریایی است.<ref>{{پک|مالاندرا|1391|ک=مقدمهای بر دین ایران باستان|ص=250}}</ref> دربارهٔ محل ایرانویج اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را سرزمین صرفاً اساطیری دانستهاند. برخی نیز پیشنهادهایی برای جایگاه جغرافیایی آن ارائه کردهاند. محلهای پیشنهادی از [[خوارزم]] بر ساحل [[دریاچه آرال]] در
در [[فرگرد یکم وندیداد]]، بند ۳و۴
{{نقل قول|بهترین ناحیهای که [[اورمزد]] آفرید ایرانویج است. اما [[پتیاره]] آن زمستان دیوآفریده دهماهه و انواع مار پردار و بیپر است. خوشی این ناحیه به حدی است که اورمزد میگوید اگر سرزمینهای دیگر را نمیآفرید، مردم به ایرانویج میرفتند و جایی برای سکونت باقی نماند. در [[اساطیر ایرانی]] زمین به هفت پاره یا [[اقلیم]] بخش شد. اقلیم میانی [[خونیرَس]] نام دارد که به اندازه آن شش اقلیم دیگر است. ایرانویج در خونیرَس قرار دارد. اورمزد در ایرانویج چیزهای زیادی را آفرید. رودهای [[وه دائیتی]]، [[داراجه]]، گاو [[اِیوداد]] یا یکتاآفریده، [[گیومرث]]، کوههای ابرز و [[اوسِندام]] و راس و پل افسانهای [[چینوَد]] در آنجاست. نخستین حیوانات که دو گاو نر و ماده بودند و همه انواع گیاهان در ایرانویج آفریده شدند. ایرانویج امنترین جای خونیرَس است به طوری که [[وَرِجَمکَرد]] در آنجا ساخته
یکی از مشکلات سخت و قدیمی در مطالعات اوستایی، تبیین Airyana Vaēǰah (پهلوی: Ērānwēz؛ یعنی «سرزمین آریاییها») و اولین ناحیه شانزدهگانه در [[فرگرد یکم وندیداد]]، که مشتق شده از airyanəm vaēǰō vaŋhuyā dāityayā «گسترش آریاییها از Vaŋuhī Dāityā» است؛ آنجا که Vaŋuhī Dāityā (به معنی «Dāityā خوب») که اسم رودخانه است که مرتبط با دین (یا «داد»: (dāta-)) است. ایده Airyana Vaēǰah هممعنی با airyō. šayana- در یشت ۱۰٫۱۳، یا گروه airyā daiŋ́hāvā «سرزمین آریاییها» که در یشتها تکرار شده است، نیست. در حقیقت، این، فقط، اشاره به سرزمین آریاییها است، همانطور که فصل او کتاب [[وندیداد]] آشکارا دیده میشود. بدین معنی که «سرزمین سنتی» یا «سرزمین باستانی» ایرانیان نیست. Airyana Vaēǰah فقط سرزمین زرتشت (Zaraθuštra) و زرتشتیان است. بنابر عقیده رایج زرتشتیان، ایرانویج Ērānwēz مرکز دنیا است. بر روی ساحل رودخانهاش Weh Dāitī (اوستایی: Vaŋuhī Dāityā)، اولین «گاو نر یگانه» (پهلوی:gāw ī ēw-dād؛ اوستایی: gav aēvō.dāta) و اولین انسان، گیومرد به معنی «زندگانی فانی» (پهلوی: Gayōmard؛ اوستایی:Gayō.marətan) پدید آمدند. آنجا Čagād ī Dāidīg «نوک دادگری»، نوک کوه ([[البرز]]) که در اوستا hukairya «از کردار نیک» برآمد. [[پل چینود]] در آنجاست و همچنین در آنجا زرتشت و ییمَه Yima مشهور شدند. با گردآوری همه این دادهها، نشان میدهد که زرتشتیان ایده Airyana Vaēǰah را به سنت عقیدتی که یکی از مرکز جهان، جایی که نوک کوه (البرز) برآمده است، را افزودند. این حقیقت که Airyana Vaēǰah در منطقه کوهستانی واقع شده، شرایط طاقتفرسای آب و هواییاش (وندیوداد ۱٫۲٫۳) را شرح میدهد که بهتر از آن است که فرض کنیم، با منقطه [[خوارزم]] تطابق میکند. این تعجبآور نیست اگر ما تناسبی بین ایده ایرانی «نوک کوه» (البرز) و ایده هندی کوه مرو (Meru) یا (Sumeru) در نظر بگیریم. مانویها، Aryān-waižan را با ناحیه بر کوهپایه Sumeru برابر دانستهاند؛ جایی که ویشاسپ بر آن حکومت میکرد و متون ختنی، برابری کوه Sumeru در افسانه بودایی با «نوک کوه البرز» (یا ttaira haraysä) در عقیده سنتی اوستایی، ثبت کرده است. همه این موارد، ما را بدین ایده رهنمود میسازد که Airyana Vaēǰah، اختراع زرتشتیان است که ماسک جدیدی به ایده سنتی گیتیشناسی هندوایرانی داده است. بنا بر هر برآوردی، تطبیق Airyana Vaēǰah با خوارزم، به کلی بیاساس و پایه است، چه ناحیه خوارزمی که ما میشناسیم، چه «خوارزم بزرگتر». از آنجایی که رودخانه «داد»، در کل به آسانی قابل شناسایی نیست، محتملترین فرضیه این است که آن را با [[آمودریا|رودخانه سیحون]] یا بلکه [[رودخانه هیرمند]]، که در آن زمان به نظر میرسد که در سنت عقیدتی زرتشتیان، رقابت جالبی با آمودریا داشته است، برابر بدانیم.<ref>{{پک|Gnoli|۱۹۸۹|ک=AVESTAN GEOGRAPHY|ص=44-47}}</ref>
== جستارهای وابسته ==
|