ملاصدرا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Kourosh Tehrani (بحث | مشارکت‌ها)
خنثی‌سازی ویرایش 22122049 توسط 5.239.154.141 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
Kourosh Tehrani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۷:
او در مدرسه خواجه [[اصفهان]] نیز از محضر درس استادانش [[شیخ بهایی]]، [[میرداماد]] (معلم ثالث) و [[میرفندرسکی]] بهره جست. ملاصدرا دروس [[فقه]]، علوم [[حدیث]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] را از شیخ بهایی، [[حکمت الهی]] و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم [[ملل و نحل]] را از میرفندرسکی آموخت.
 
به هر حال شاه عباس یکم در پایان سال ۹۹۹<ref>کوربن، هانری، همان، ص ۷۵</ref> هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶<ref name="mullasadra.org" />)، از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید.
 
در بخش‌کردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی و دانش ملاصدرا در مسایل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسه خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود.<ref>کوربن، هانری، همان، صص ۸۵–۸۸</ref>
خط ۵۴:
[[پرونده:The House of Mulla Sadra in Kahak Qom.jpg|بندانگشتی|خانه ملاصدرا در روستای [[کهک]] از توابع [[قم]].]]
ملاصدرا پس از کسب درجهٔ اجتهاد، به تدریس در مدرسهٔ خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعت‌گذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد. او راه [[مورچه خورت]] را در پیش گرفت و از آن‌جا راهی [[بخش کهک|کهک]] [[قم]] گشت.<ref>هانری کربن، ص ۱۳۸ و ۱۳۹</ref>
برخی از اتهام‌هایی که به وی می‌زدند در کتاب گفتگوی خرد آمده استآمده‌است.<ref>گفتگوی خرد با اکبر ثبوت، طیبه دومانلو، [http://www.kherad.info/index.php/5/78-ملاصدرا،-فیلسوف-دگراندیش-روزگار-خود بخش نخست، ۲۴ تیر ۱۳۹۰] و [http://www.kherad.info/articles/?aid=161 بخش دوم، ۲ مرداد ۱۳۹۰]</ref><ref>[http://www.iptra.ir/vdcejhee88p.html لذت از دیدگاه شیخ اشراق، کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت]</ref><ref>[http://radiozamaneh.com/reflections/2011/08/20/6343 صدرالمتألّهین و عشق، مهرداد افشار، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰]</ref>
 
ملاصدرا در دوران تبعید به حوزه‌هایی رفت اما به او اجازه نمی‌دادند. جلوی او گرفته می‌شد و او را مرتد اعلام می‌کردند. ملاصدرا به مدت ۵<ref name="ReferenceA">[http://www.mullasadra.org/new_site/persian/Mullasadra/az%20korsi%20ostadi.htm پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا]</ref> یا ۷<ref>کربن، هانری، ص ۱۸۴</ref> سال در [[بخش کهک|کهک]] قم و در تبعید زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر دربارهٔ افکار و باورهای حکیمان و دانشمندان ایرانی مانند [[شهاب‌الدین سهروردی]]، [[ابن سینا]] و [[ابویعقوب الکندی]] و برخی از دانشمندان اندلسی همچون [[ابن عربی]] و [[ابن رشد]] بودند.<ref>کربن، هانری، صص ۱۴۶–۱۸۳</ref> به روایتی دیگر، او در این مدت به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری نمود.<ref name="ReferenceA" />
 
== بازگشت به شیراز ==
خط ۷۵:
 
== درگذشت ==
بنا بر مشهور ملاصدرا در سال ۱۰۵۰ قمری (۱۶۴۰ میلادی) درگذشته است، اما مطابق یادداشتهای نوه او به نام محمد علم‌الهدی (فرزند [[فیض کاشانی]])، سال صحیح درگذشت وی ۱۰۴۵ قمری (۱۶۳۵ میلادی) بوده است،بوده‌است، و گسست ناگهانی و ناقص ماندن برخی نوشته‌های وی مانند [[تفسیر قرآن]] و شرح [[اصول کافی]] از ([[شیخ کلینی]]) در حدود سال ۱۰۴۴ قمری (۱۶۳۴ میلادی)، تاییدکننده این ادعاست.
 
وفات ملاصدرا در شهر [[بصره]] واقع شد ولی بنابر سنت شیعیان او را به شهر [[نجف]] بردند و بنابر گفته نوه وی، علم‌الهدی، او را در سمت چپ صحن [[حرم علی بن ابی‌طالب]] دفن نمودند.<ref>[http://www.mullasadra.org/new_site/persian/Mullasadra/zendegi/az%20korsi%20ostadi.htm از کرسی استادی تا گوشه انزوا]، [[بنیاد حکمت اسلامی صدرا]]</ref>
 
== فرزندان ملاصدرا ==
ملاصدرا پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) داشته استداشته‌است که عبارتند از:
* ام کلثوم (متولد سال ۱۰۱۹ قمری، ۱۶۰۹ میلادی)، او بزرگترین فرزند ملاصدرا که دانشمند و شاعر و زنی اهل عبادت و زهد بوده و به همسری [[ملا عبدالرزاق لاهیجی]] (شاگرد معروف ملاصدرا) درآمده است.
* ابراهیم (متولد سال ۱۰۲۱ قمری، ۱۶۱۱ میلادی)، وی یکی از دانشمندان زمان خود بوده و فیلسوف و فقیه و متکلم و مفسر شمرده می‌شد و از علوم دیگر مانند ریاضیات نیز بهره داشته استداشته‌است. وی کتابی به نام ''عروة الوثقی'' در تفسیر قرآن و شرحی بر کتاب روضه فقیه لبنانی «شهید» نوشته و چند کتاب دیگر در فلسفه نیز به وی نسبت داده‌اند.
* زبیده (متولد سال ۱۰۲۴ قمری، ۱۶۱۴ میلادی)، وی همسر [[ملا محسن فیض کاشانی]] (شاگرد دیگر ملاصدرا) شده استشده‌است.
* نظام الدین احمد (متولد سال ۱۰۳۱ قمری، ۱۶۲۱ میلادی)، او در کاشان متولد و در سال ۱۰۷۴ ق (۱۶۶۴ میلادی) در شیراز فوت کرده استکرده‌است. وی نیز فیلسوف و ادیب و شاعر بوده استبوده‌است.
* معصومه (متولد سال ۱۰۳۳ قمری، ۱۶۲۳ میلادی)، این دختر ملاصدرا نیز همسر یکی دیگر از شاگردان ملاصدرا به نام [[قوام الدین محمد نیریزی]] شد و نیز در دانش و شعر و ادبیات معروف بوده استبوده‌است. برخی شخص دیگری را به نام [[ملا عبدالمحسن کاشانی]]، شوهر او دانسته‌اند که او نیز شاگرد ملاصدرا بوده استبوده‌است.
 
== باورها ==
خط ۹۷:
 
== حکمت متعالیه ==
مکتب ملاصدرا که [[حکمت متعالیه]] نامیده می‌شود، بر اصل «''وجود''» و تمایز آن از «''ماهیت''» استوار است. بنابر دیدگاه او، بدیهی‌ترین مسئلهٔ جهان، مسئلهٔ وجود یا هستی است که ما با علم حضوری و دریافت درونی خود، آنرا درک کرده و نیازی به اثبات آن نداریم. اما ماهیت، آن چیزی است که سبب گوناگونی و تکثر پدیده‌ها می‌شود و به هر وجود، قالبی ویژه می‌بخشد. همهٔ پدیده‌های جهان در یک اصل مشترکند که همان «وجود» نام دارد و وجود، یگانه‌است؛ زیرا از هستی‌بخش (یعنی خداوند یگانه) سرچشمه گرفته، اما ویژگی‌های هر یک از این پدیده‌ها از تفاوت میان ذات و ماهیت آنها حکایت دارد. بنا بر این دیدگاه، اصل بر وجود اشیاء است و ماهیت، معلول وجود به شماربه‌شمار می‌آید.{{سخ}}
ملاصدرا در مخالفت با استادش [[میرداماد]] که خود پیرو [[شهاب‌الدین یحیی سهروردی|سهروردی]] بود، مدعی شد که «وجود» امری حقیقی است و ماهیت امری اعتباری. صدرا دربارهٔ حرکت نیز نظریه جدیدی عرضه کرد که به [[حرکت جوهری]] مشهور است. تا قبل از آن تمامی فلاسفه مسلمان، معتقد به وجود حرکت در مقولات نه‌گانه عَرَض بودند و حرکت را در جوهر محال می‌دانستند. اما صدرا معتقد به حرکت در جوهر نیز بود و موفق شد چهار جریان فکری یعنی [[کلام]]، [[عرفان]]، فلسفه [[افلاطون]] و فلسفه [[ارسطو]] را در یک نقطه گرد آورد و نظام فلسفی جدید و مستقلی به وجود آورد.<ref>[[محمدرضا فشاهی]]، ''ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی''، [[انتشارات کاروان]]، ۱۳۸۰، ص ۴۷</ref>
 
=== قاعده اتحاد عقل و عاقل و معقول در حصول معرفت ===
{{اصلی|اتحاد عاقل و معقول}}
[[اتحاد عاقل و معقول]] اصطلاحی در [[فلسفه]] است که به کیفیت [[ادراک]] مربوط می‌شود. قاعده «اتحاد عقل و عاقل و معقول» از ابتکارات فلسفی ملاصدرا است. وی معتقد است در تکوین [[شناخت]]، قوه شناخت و شخص ادراک کننده (مدرِک) و موضوع ادراک‌شونده (مدرَک)، سه چیز مستقل از یکدیگر نیستند. در هر عمل شناخت، وجودی پدید می‌آید که در همان حال که نوعی وجود شیء ادراک‌شونده است در ظرف ادراک، نوعی وجود برای نفس ادراک‌کننده هم هست. نفس ادراک کننده این وجود را، که فعل خویش است، به وسیله قوّه فاعله ادراکی خویش آفریده استآفریده‌است. این قوّه ادراکی، در حقیقت، خود نفس در مرتبه فعل و تأثیر است.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی=اراکی |نام= محسن|عنوان=حقیقت ادراک و مراحل آن در فلسفه ملاّصدرا |نشانی=http://marefatfalsafi.nashriyat.ir/node/263 |بازبینی= 20 مه 2016|اثر= |تاریخ= ۱ آذر ۱۳۹۱ |ناشر=مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران |نشانی بایگانی= |تاریخ بایگانی= |کد زبان=fa}}</ref>
 
== برهان وجودی ملاصدرا ==
خط ۱۱۶:
* [[ملا محمد یوسف الموتی]]<ref>ریاض العلما و حیاض الفضلا، نوشته [[میرزا عبدالله افندی]]، جلد ۳، صفحهٔ ۱۱۴</ref>
 
با وجود زمان طولانی که ملاصدرا در شیراز، قم و اصفهان تدریس کرده است،کرده‌است، اما تاریخ از شاگردان او جز تعداد اندکی نام نبرده استنبرده‌است. مشهورترین آنها [[ملا محسن فیض کاشانی]] و [[فیاض لاهیجی]] می‌باشند.<ref>[http://www.mullasadra.org/new_site/persian/mullasadra/asatid.htm شاگردان]، [[بنیاد حکمت اسلامی صدرا]]</ref>
 
== آثار ==
خط ۱۲۲:
{{آغاز عربی}}
{{چندستونه|ستون‌ها=۳}}
* [[اسفار اربعه (کتاب)|الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الاربعة]]، ترجمه کامل این کتاب با عنوان «اسفار عقلی اربعه» با ترجمه محمد خواجوی توسط انتشارات مولی منتشر شده استشده‌است.
* مفاتیح الغیب، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.
* أسرار الآیات، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.
خط ۲۰۲:
== ملاصدرا در آثار هنرمندان ==
=== مجموعه تلویزیونی ===
[[حسن فتحی (کارگردان)|حسن فتحی]]، کارگردان ایرانی، در سال ۱۳۷۸ خورشیدی [[مجموعه تلویزیونی]] [[روشنتر از خاموشی|روشن تر از خاموشی]] را از زندگی ملاصدرا و [[شاه عباس صفوی]] ساخت که [[حسین یاری]]، در آن نقش ملاصدرا را ایفا نمود.
 
=== کتاب ===
[[نادر ابراهیمی]] نیز، کتابی با عنوان «مردی در تبعید ابدی»، دربارهٔ زندگی ملاصدرا (از آغاز تا تبعید) به رشتهٔ نگارش درآورده است.