کت استیونز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mikelmd (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۵۶:
او خواننده، ترانه‌نویس، نوازندهٔ چندین ساز، مربی و اسلام‌گرایی برجسته{{مدرک|مدرک برای برجستگی}} است.
از اواخر دههٔ ۱۹۶۰ تاکنون او تحت نام کت استیونس موفق به فروش بیش از ۶۰ میلیون آلبوم در سراسر دنیا شده‌است.
از ترانه‌های معروف او می‌توان به [[دنیای وحشی]] اشاره کرد. کت استیونس با مطالعهٔ کتابی که برادر بزرگش از بیت المقدس برای او آورد به جواب بسیاری از سؤالاتش دست یافت. او از اعماق جان به این کتاب که قرآن نام داشت ایمان آورد و بعد از چندین سال مطالعه و تحقیق سرانجام در ۲۳ دسامبر ۱۹۷۷ به طوربه‌طور رسمی دین اسلام را پذیرفت و نامش را به یوسف اسلام تغییر داد؛ و در همین زمان آلبوم «بازگشت به زمین» را بیرون داد.<ref name="test2">[http://www.islahweb.org/content/2013/9/9623/یوسف-اسلام-کیست؟ یوسف اسلام کیست؟]، اصلاح.</ref>
 
== سرگذشت مسلمان شدن یوسف اسلام از زبان خودش-کات استیونس (Cat Stevens) ==
خط ۸۹:
داشتم دیوانه می‌شدم؛ هیچ‌کدام از این ادیان و مکاتب نیز ذهن پرآشوبم را قانع نکردند. در این دوران دو ترانه به نام‌های “راه شناخت خدا” و “شاید امشب بمیرم” را اجرا نمودم که به موفقیت خیره‌کننده‌ای دست یافت. مدتی بعد به کمونیسم روی آوردم زیرا گمان می‌کردم خوشبختی در این است که تمام ثروت‌ها میان همه به تساوی تقسیم شوند، اما بعدها دانستم که این با فطرت سازگار نیست و از آن نیز دست کشیدم.
 
بعد از ناامید شدن از ادیان و مکاتب مختلف تصمیم گرفتم که برای خود دین جدیدی بسازم و از شهرت و ثروتی که مرا از یافتن حقیقت منع می‌کرد دوری گزینم. به تدریج در زندگی اجتماعی گوشه‌گیری را اختیار نمودم. در آن زمان برادرم دیوید که برای زیارت اماکن مقدس به شهر قدس مسافرت کرده بود و به لندن بازگشت و ضمن بیان ماجرای سفرش درباره زیارت مسجدالاقصی گفت: “جو داخل مسجد با جو سایر کلیساها و معابد مسیحی و یهودی تفاوت کامل داشت، و من در آن‌جا بیش‌تر از هر جای دیگر احساس امنیت و راحتی می‌کردم و آن‌جا بود که از خودم پرسیدم: چرا این دین این‌قدر بر ما پوشیده مانده است؟مانده‌است؟ یک مسلمان هنگامی که فهمید من مسیحی هستم از من خواست که مسجد را ترک کنم اما بیرون کردن او احساس مرا نسبت به آن مسجد تغییر نداد.”
 
=== رجوع به قرآن ===
از آن‌جایی که برادرم می‌دانست که مدتی است من به مطالعه ادیان پرداخته ام دو نسخه از قرآن (نسخه اصلی عربی و ترجمه انگلیسی) را به من هدیه داد تا آن را مطالعه نمایم. اولین چیزی از قرآن که توجه من را به خود جلب نمود این بود که بر روی جلد آن نام مؤلفی نوشته نشده بود. این هدیه گنج گران‌بهایی بود که بر زندگی من اثر گذاشت، و به آن طعم و بویی دیگر بخشید.
 
شروع به مطالعه قرآن نمودم و هر بار که آن را می‌خواندم احساس آرامش می‌نمودم و احساس می‌کردم که این کتاب برای من نوشته شده استشده‌است و از خواندن آن سیر نمی‌شدم. در جریان مطالعه قرآن دریافتم که اسلام همان دینی است که من به دنبال آن می‌گردم زیرا جواب تمام سوال‌هایم را در آن می‌یافتم. تأثیر قرآن بر من بیش از حد تصور بود و دریافتم که قرآن پیام ابدی برای خوش‌بختی تمام آدمیان است. پیام آن بسیار ساده و واضح بود و کلمات آن برایم بسیار عجیب بود و با تمام کتاب‌های دیگری که قبلاً مطالعه نموده بودم، تفاوت کامل داشت.
 
قبل از مطالعه قرآن زندگی دنیایی برای من معمایی غیرقابل حل بود. هرچند به وجود آفریننده‌ای برای این جهان ایمان داشتم اما نمی‌دانستم که این آفریننده‌ای که قادر به دیدن او نبودم، کیست. کوشش‌های بسیار اما بی‌نتیجه‌ای انجام دادم و مانند یک کشتی در میان امواج شناور بودم بدون این‌که مسیر مشخصی داشته باشم. هنگامی که شروع به مطالعه قرآن نمودم، احساس کردم که این کتاب با من سخن می‌گوید. کاملاً در پیام قرآن فرو رفته بودم.
خط ۱۱۱:
در یکی از جمعه‌های زمستان سال ۱۹۷۷ عازم مسجد تازه تأسیس “ریجنت پارک” در لندن شدم و بعد از ادای نماز با مسلمانان نزد امام مسجد رفتم و به او گفتم که می‌خواهم مسلمان شدن خود را اعلان نمایم و این اولین برخورد من با جامعه مسلمانان بود. پس از مسلمان شدن نامم را به “یوسف اسلام” تغییر دادم زیرا هنگامی که اولین‌بار سوره یوسف را خواندم، به گریه افتادم.
 
به کلی از نوشیدن مشروبات الکلی روی‌گردان شدم، سیگار کشیدن را ترک نمودم زیرا از یکی از مسلمانان شنیدم که می‌گفت: '''دین اسلام هرچیز مضر و از جمله سیگار کشیدن را حرام نموده استنموده‌است.''' از نشست و برخاست با زنان به‌طور کلی دست کشیدم…
 
سخت‌ترین چیز برای من در آن دوران جدا شدن از دوستان قدیمی‌ام بود. نمی‌توانستم بفهمم که چرا آنان پیام روشن اسلام را درک نمی‌کنند. گاهی اوقات که با دوستان سابقم می‌نشستم و زمان نماز فرا می‌رسید از آنان معذرت می‌خواستم و به بهانه انجام کاری آن‌جا را ترک می‌کردم. نمی‌توانستم به آن‌ها بگویم که برای ادای نماز می‌روم زیرا این عمل برای آنان عجیب و غریب بود. اما روزی تصمیم گرفتم که به همگان اعلان کنم که برای ادای نماز می‌روم و دوستانم با احترام پذیرفتند که من به ادای نماز بپردازم و دریافتم که اگر کسی برای خدا به ادای نماز برخیزد، خداوند آن را برایش آسان می‌سازد.
خط ۱۲۹:
من معتقدم که نماز سر وقت مهم‌ترین رکن اسلام است و محافظت بر آن انسان و دینش را از هر گزندی مصئون می‌دارد و خودم پس از ادای هر نماز آرامشی غیرمعمول را در خود احساس می‌کنم زیرا کمال خوش‌بختی را در اتصال با خدا هنگام نماز می‌بینم.
 
به عنوان انسان به ما ضمیر و خودآگاهی و وظیفه‌ای عطا شده استشده‌است که ما را در رده بالاترین مخلوقات قرار داده است. انسان خلق شده استشده‌است تا خلیفه خدا بر روی زمین باشد و این نکته دارای اهمیت است تا تعهد برای رهایی از تمام ظواهر فریبنده را درک نماییم و زندگی این دنیا را برای حیات آخرت آماده‌سازی نماییم. هرکس که این فرصت را از دست دهد، بعید است تا فرصت دیگری به او داده شود تا دوباره به این جهان بازگردد زیرا قرآن می‌فرماید: وقتی در جهان دیگر به اعمال انسان رسیدگی می‌شود وی خواهد گفت: “خدایا، ما را دوباره به این دنیا بفرست و به ما فرصت دیگری بده.” خداوند خواهد فرمود: “اگر ما تو را دوباره بفرستیم تو دوباره همان اعمال را در روی زمین انجام خواهی داد.”
 
من در دنیای مدرن و پرزرق و برق حرفه هنری بزرگ شدم. در خانواده‌ای مسیحی به دنیا آمدم، اما می‌دانیم که هر بچه‌ای با طبیعت اصلی و اخلاقی خودش به دنیا می‌آید. این والدین هستند که او را به این آیین و یا آن دین سوق می‌دهند.
خط ۱۳۹:
دعوت ما باید ساده و واضح باشد و آن هم دعوت به توحید خالص است ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ و نباید کوشش نماییم که تمام اسلام را یک‌باره تبلیغ نماییم بلکه آن‌چنان که پیامبر به معاذ آموزش داد از توحید شروع نماییم و سپس به ترتیب به بیان ادای نماز و زکات و سایر موارد دیگر بپردازیم.
 
بر ماست که رهرو راه رسول الله (صلی الله علیه وسلم) باشیم و او را الگوی خود در زندگی قرار دهیم و همان‌گونه که حضرت عایشه فرمودند: “خلق و خوی پیامبر قرآن بود”، ما نیز باید به آداب قرآن خود را بیاراییم و به قرائت قرآن با زبان و بدون تدبر اکتفا ننماییم. قرآن مجسم‌کننده تعالیمی از طرف پروردگار است که برای کامل نمودن اخلاق انسان نازل شده استشده‌است.
 
بر ماست که بسیار عمل کنیم و کمتر سخن بگوییم و به یاد داشته باشیم که این تنها خداوند است که هرکس‌ را بخواهد به اسلام هدایت می‌کند. '''تبلیغات علیه اسلام در غرب زیاد است ولی مردم زیاد فریب این تبلیغات را نمی‌خورند و تنها زمانی این تبلیغات در آن‌ها اثر دارد که رفتار ناشایست عده‌ای از مسلمانان را بینند و در این صورت ممکن است که آن تبلیغات را باور کنند.'''
خط ۱۴۵:
همواره از خود می‌پرسیدم که چرا مردم این نور روشن و تابناک را درک نمی‌کننند و در قرآن تدبر نمی‌نمایند؟! زیرا به نظر من تنها سوره العصر می‌تواند راه نجات از آتش جهنم باشد و در این مورد بسیار اندوه می‌خوردم، اما فرموده پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را در مورد آخرالزمان به یاد می‌آوردم که در آن صابر بر دین مانند کسی است که گدازه‌ای از آتش در دست دارد و این‌که اسلام با غربت آغاز شده و در آخر نیز غریب خواهد شد.
 
با این که یوسف اسلام به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع کرده اخیراً سه آلبوم انتشار داده است. تازه ترینتازه‌ترین آن در ماه اکتوبر با عنوان «بگو، آیا من رفته ام» انتشار یافت.
 
== ترانه‌شناسی ==