ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ana.sousa (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۹:
مردم‌شناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهده شده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کرده‌اند.<ref name="jj">Bell, Duran (1997). «Defining Marriage and Legitimacy». Current Anthropology 38 (2): 237–254. Bell describes marriage as «a relationship between one or more men (male or female) in severalty to one or more women that provides those men with a demand-right of sexual access within a domestic group and identifies women who bear the obligation of yielding to the demands of those specific men.»</ref> اِدوارد وست‌مارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف می‌کند: ارتباط پردوام یا کم‌دوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.<ref name="»dd «">Westermarck, Edvard, (1921) The History of Human Marriage Volume 1, p. 71. {{ISBN|0-7661-4618-9|en}}.</ref> او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشین‌اش را رد می‌کند و در عوض بطور موقت ازدواج را این‌گونه تعریف می‌کند:« رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شده‌است ».<ref name="»ee">Westermarck, Edvard, (1936) The Future of Marriage in Western Civilization, p. 3.</ref>
 
یادداشت‌ها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچه راهنمای انسان‌شناسی، ازدواج را چنین تعریف کرده‌است، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بطوریکهبطوری‌که بچه‌های متولد شده از زن بعنوانبه عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»<ref name="ff">Notes and Queries on Anthropology. Royal Anthropological Institute. 1951. pp. ، p. 110.</ref> در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زن‌ها اجازه می‌داد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [ انسان‌شناس بریتانیایی ] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».<ref name="gg">Gough, E. Kathleen (1959), «The Nayars and the Definition of Marriage» , Royal Anthropological Institute of Great Britain and Ireland: pp. 89:23–34 Nuer female-female marriage is done to keep property within a family that has no sons. It is not a form of lesbianism.</ref>
 
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار می‌دهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلال‌زادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر می‌داند و پیشنهاد می‌کند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع می‌شوند نگاه کنیم. لیچ تعریف‌اش را باز می‌کند و می‌گوید: «ازدواج رابطه‌ای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار می‌شود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطه‌ها قدغن نشده‌اند میسّر می‌کند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شده‌اند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».<ref name="hh">Gudeman, Stephen, (1976) Relationships, residence and the individual, p. 131.</ref> استدلال لیچ این است که هیچ‌کدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگ‌ها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبط‌شده با ازدواج را ارائه می‌کند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژه‌ای از سوی فرهنگ.<ref name="ii">Leach, Edmund (1955). «Polyandry, Inheritance and the Definition of Marriage». Man.</ref>
خط ۳۱:
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروه‌های اجتماعی ویژه محدود می‌شود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب می‌شود - [[درون همسری]] "endogamy". این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شده‌اند صدق می‌کند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- [[برون همسری]] "exogamy". این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شده‌است صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار می‌رود با عموزاده‌ها ازدواج کند. زن باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و مرد با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر «levirate marriage» است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروه‌های قبیله‌ای درون همسر بنا شده‌اند یافت می‌شود.
 
در فرهنگ‌های دیگر رسومی که بر گروه‌هایی که همسر می‌تواند از آنهاآن‌ها انتخاب شود نظارت می‌کنند کمتر سختگیرانه هستند. انتخاب همسر می‌تواند یا شامل طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج، شود.
 
ازدواجهای کاربردی (یا [[ازدواج مصلحتی]]) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهایسیاست‌های گروهی تسهیل می‌شوند. یک مرجع مسئول روال ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق می‌کند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک [[دلاله|دلال ازدواج]] به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزه‌هایی به غیر از تفاهم داشته باشد.<ref>نعیم، مهدی: «راهکارهای ازدواج موفق»، نشر محقق اردبیلی، 1395</ref>
 
در دهکده‌های روستایی هند، [[ازدواج کودکان]] نیز انجام می‌شود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم می‌کنند.<ref name="qqq">Child Marriage Factsheet: State of World Population 2005 – UNFPA</ref> این عمل به موجب «[[مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک]]» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
خط ۴۴:
همچنین بینید: [[هم‌زیستی]]
 
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوه‌های گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند می‌زند. دربسیاری از فرهنگ‌های غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانواده‌ای جدید که از زوج متأهل تشکیل می‌شود منجر می‌شود که در خانه‌ای مشترک با هم زندگی می‌کنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده می‌کنند، ولی در بعضی از فرهنگ‌های دیگر سنت این نیست.<ref name="rrr">Rosenblatt, Paul C. (2006). Two in a Bed: The Social System of Couple Bed Sharing. State University of New York Press. {{ISBN|0-7914-6829-1|en}}.</ref> در میان «میانگ کاباو»‌ها در غرب سوماترا، در منزل مادری "matrilocal"است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان می‌کند.<ref name="sss">Sanday, Peggy Reeves (2002). Women at the center: life in a modern matriarchy. Cornell University Press. ISBN 0-8014-8906-7.</ref> اقامت بعد از ازدواج می‌تواند در منزل پدری "patrilocal" یا منزل دایی شوهر"avunculocal" باشد. چنین ازدواج‌هایی در پکن امروزی به طوربه‌طور روزافزونی متداول می‌شوند. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواج‌های پاره وقت»Walking marriage «نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»<ref name="ttt">Gargan, Edward A. (2001-03-19). «Chinas New Brides Put Freedom First/All perks, no work in walking marriages'». Newsday. pp. A.04.</ref> تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «[[ازدواج مسیار]]» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی می‌کنند و به طوربه‌طور مرتب با هم دیدار می‌کنند.<ref name="uuu">Karam, Souhail (July 21, 2006). «Misyar offers marriage-lite in strict Saudi society». Reuters.</ref>
 
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوج‌هایی که با هم زندگی می‌کنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار می‌گیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوج‌ها پیش از ازدواج با هم زندگی می‌کنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
خط ۵۹:
 
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشته‌است، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بوده‌است. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان [[زنا]] محسوب شده و ممنوع بوده‌است. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بوده‌است، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بوده‌است.<ref name="dddd">Conniff, Richard (2003-08-01). «Richard Conniff.»Go Ahead, Kiss Your Cousin."". Discovermagazine.com. Retrieved 2010-08-27.</ref> در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشته‌است، اما هنوز تخمین زده می‌شود که بیش از ۱۰٪ ازدواج‌ها میان نوه عموهای والدینی یا عموزاده‌ها صورت می‌گیرد.<ref name="eeee">Kershaw, Sarah (November 26, 2009). «Shaking Off the Shame». The New York Times.</ref> در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواج‌هایی نکوهیده‌است، و ممنوعیت ازدواج عموزاده‌ها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظه‌است: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بوده‌است.<ref name="ffff">See Article 809 of the Korean Civil Code and The first ten years of the Korean Constitutional Court. Constitutional Court of Korea. p. 242 (p.256 of the PDF)</ref>
در جوامع زیادی ازدواج به طبقه‌یطبقهٔ اجتماعی فرد محدود بوده‌است - پدیدهای که انسان‌شناسان [[درون‌همسری]] می‌نامند. یک نمونه از چنین محدودیت‌هایی شرط ازدواج با هم‌قبیله‌ای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بوده‌است. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن [[دِسِرِت]] به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسری‌ای بود که در گذشته در میان [[مورمون]]ها رواج داشته‌است.
 
خط ۸۰:
اطلاعات بیشتر:[[تعدد زوجین و چند همسری]]
 
گروه‌های مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیر معمولغیرمعمول شده‌است.<ref name="mmmm">«The Dinah Project». The Dinah Project. Retrieved 2010-08-27.</ref><ref name="llll">«Romance of Three Kingdoms – by Luo Guanzhong – History». Threekingdoms.com. Retrieved 2010-08-27.</ref>
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بوده‌است، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شده‌است.<ref name="mmmm" />
 
== حقوق و وظایف ==
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا می‌کند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنهاآن‌ها نیز می‌شود؛ و می‌تواند شامل موارد ذیل باشد:
* واگذاری کنترل بر خدمات جنسی، کار و اموال همسر به شوهر/زن یا خانوادهٔ دیگری
* واگذاری مسئولیت دیون همسر به شوهر/زن
خط ۹۲:
* برقراری حسابی مالی مشترک به خاطر کودکان
* برقراری خویشاوندی میان خانواده‌های زوجین
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروه‌های گوناگون در هر جامعه به طوربه‌طور قابل ملاحظه‌ای متغیر است.<ref name="bbbb">Leach, Edmund (1968). Paul Bonannan and John Middleton. ed. Marriage, Family, and Residence. The Natural History Press. {{ISBN|1-121-64470-8|en}}.</ref>
 
== ازدواج گروهی ==
خط ۹۹:
 
== ازدواج در جامعه‌شناسی ==
''جامعه‌شناسی خانواده'' به بررسی واقعیت‌های موجود در مفهوم «[[خانواده]]» و ریشه‌یابی دگرگونی‌های آن می‌پردازد. به طوربه‌طور کلی، ازدواج موجب تغییر ''نقش‌های اجتماعی'' و جابه‌جایی ''پایگاه اجتماعی'' افراد می‌شود.<ref>اعزازی، 1385</ref>
 
موضوع مکان‌گزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعه‌شناسی و [[انسان‌شناسی]] است.
 
=== محل سکونت، بعد از ازدواج ===
نظریه‌های اولیه‌ای که سعی در توضیحِ عوامل تعیین‌کنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشته‌اند - برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانسته‌اند (از جمله، نظریه‌های لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهش‌های میان‌فرهنگی که با استفاده از نمونه‌گیری‌های جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان داده‌است که، به طوربه‌طور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی هم‌چون «چند زنی» پنهان مانده‌است. به بیان دقیق‌تر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس می‌شود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیش‌بینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از این‌رو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همان‌طور که کوروتایو نشان داده‌است، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیده‌تر از آن است که امکان پیش‌بینی را بدهد.<ref name="rrrr">Korotayev A. Form of marriage, sexual division of labor, and postmarital residence in cross-cultural perspective: A reconsideration. Journal of anthropological research ISSN 0091-7710. 2003, Vol. 59, No. 1, pp. 69–89</ref><ref name="ssss">Korotayev A. Division of Labor by Gender and Postmarital Residence in Cross-Cultural Perspective: A Reconsideration. Cross-Cultural Research. 2003, Vol. 37, No. 4, pp.335–372 (DOI: 10.1177/1069397103253685)</ref>
 
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محل‌های جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.<ref name="tttt">Marriage, Family, and Kinship: Comparative Studies of Social Organization, by Melvin Ember and Carol R. Ember. New Haven: HRAF Press, 1983)</ref>
خط ۱۱۵:
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر می‌رود بسیاری از فرهنگ‌ها افسانه‌هایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام می‌شود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگی‌های آماری دوره در طول زمان تغییر کرده‌است<ref name="kk">Hobhouse, Leonard Trelawny (1906) Morals in evolution: a study in comparative ethics (Page 180)</ref> فرهنگ‌های گوناگون تئوری‌های خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشته‌اند. برای مثال یکی می‌تواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند<ref name="ll">Hanlon & White, p. 120.</ref> حلال زادگی نتیجهٔ این معامله‌است تا انگیزه‌های آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار می‌کنند آزادی جنسی را ازدست می‌دهند و به نظر نمی‌رسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند<ref name="mm">Hanlon & White, p. 119.</ref>
 
اما زن‌هایی که می‌شد آنهاآن‌ها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابر این معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زن‌ها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شده‌است تا بتوان شدت رقابت‌ها را کاهش داد.»<ref name="nn">Hanlon & White, p. 116.</ref> انواعی از ازدواج‌های گروهی که در آنهاآن‌ها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشته‌اند. اگرچه که این گونه ازدواج‌ها به ندرت اتفاق می‌افتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسان‌شناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.<ref name="oo">Group Marriage, Encyclopædia Britannica Online, retrieved January 28, 2010</ref> انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگ‌ها به مرد اجازه می‌دهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده می‌شود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز می‌دانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیت‌هایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنهاآن‌ها یا عضویتشان در گروه‌های مذهبی یا سایر گروه‌های اجتماعی قرار می‌دهند.
 
=== چین ===
نوشتار اصلی:[[ازدواج در چین]]
 
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روش‌های مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد می‌شد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمی‌شد، خانواده‌ها گاهی ازدواج‌های درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علی‌رغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت می‌کردند، زن و شوهر به طوربه‌طور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده می‌شدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی می‌کرد.
 
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، به طوربه‌طور اساسی سنت‌های ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواج‌های مقرر(arranged marriage) اغلب، رایج‌ترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
 
=== اروپا ===
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود - تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را بعنوانبه عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی می‌رسیدند ازدواج می‌کردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زن‌های آنهاآن‌ها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شده‌است که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین می‌کرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار می‌رفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواج‌های یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی می‌آورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج می‌کردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش می‌مرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار می‌شد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند - حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.<ref name="pp">«Marriage, a History.» Psychology Today, May 01, 2005</ref>
 
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده می‌شد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل می‌شد.<ref name="qq">«Magnus Hirschfeld Archive of Sexology»..hu-berlin.de. Retrieved 2010-08-27.</ref> در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست می‌داد و حقوق خانواده جدیدش را می‌گرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی می‌ماند، او تحت تبعیت پدرش می‌ماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ می‌کند وهیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمی‌کند.<ref name="rr">«Roman empire.net marriage». Roman-empire.net. Retrieved 2010-08-27.</ref> حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.<ref name="ss">Treggiari, Susan. Roman Marriage: Iusti Coniuges from the Time of Cicero to the Time of Ulpian. p. 39.</ref>
 
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه می‌شد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونه‌است که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج می‌کنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل می‌گیرد، که ازدواج آنهاآن‌ها در محضر خداوند انجام می‌شود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»<ref name="tt">«St. Ignatius of Antioch to Polycarp (Roberts-Donaldson translation)». Earlychristianwritings.com. 2006-02-02. Retrieved 2010-08-27.</ref> / در قرن دوازدهم [کجا؟] زن‌ها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[<ref name="yy">Pernoud, Régine (2000). Those terrible Middle Ages: debunking the myths. San Francisco: Ignatius Press. p. 102. {{ISBN|978-0-89870-781-6|en}}.</ref>
 
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواج‌های مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام می‌شد.<ref name="xx">upenn.edu Excerpt from Marriage, Sex, and Civic Culture in Late Medieval London «the sacramental bond of marriage could be made only through the freely given consent of both parties»</ref><ref name="ww">«marriage.about.com». marriage.about.com. 2010-06-16. Retrieved 2010-08-27.</ref>
زوج به طوربه‌طور شفاهی به هم پیمان می‌بستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.<ref>name="test"</ref> این پیمان به عنوان "verbum" شناخته می‌شد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا می‌شد (برای مثال «من با تو ازدواج می‌کنم») بدون تردید الزام آور بود.<ref name="xx" /> اگر به زمان آینده ادا می‌شد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی می‌شد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواج‌ها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل می‌شد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواج‌ها از قبل تعیین می‌شد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد. و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانواده‌های مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیف‌ها بود. کلیسا در برابر این وصلت‌های تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد<ref name="yy" /> در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.<ref name="yy" />
 
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بوده‌است.
نقش ازدواج‌های ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس می‌کرد که ازدواج «امری دنیوی» است.<ref name="aaa">«History of Marriage». Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company. 1913.</ref> در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴-۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹-۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین می‌شد.<ref name="ccc">West's Encyclopedia of American Law, 2nd Edition. Thomson Gale, 2005. {{ISBN|0-7876-6367-0|en}}</ref> این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود می‌آورد.<ref name="ccc" />
 
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت می‌شناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنهاآن‌ها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان می‌کند.»صادر کرد.<ref name="ddd">Witte Jr. ، John (1997). From Sacrament to Contract: Marriage, Religion, and Law in the Western Tradition. Westminster John Knox Press. pp. 39–40. {{ISBN|0-664-25543-4|en}}.</ref>
 
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون " لزوم شکل گیریشکل‌گیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) می‌شد.<ref name="eee">Leneman, Leah (1999). «The Scottish Case That Led to Hardwicke's Marriage Act». Law and History Review.</ref> این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام می‌شد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.<ref name="fff">Gillis, John R. (1985). For Better, for Worse: British Marriages, 1600 to the Present. Oxford University Press. p. 92. {{ISBN|0-19-503614-X|en}}.</ref> این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت می‌شد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیت‌های یهودی و کواکرها (Quakers) لازم‌الاجرا نبود. آنهاآن‌ها با آداب و رسوم خود ازدواج می‌کردند.
 
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواج‌های مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز به طوربه‌طور خصوصی برگزار شود.
 
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنهاآن‌ها می‌پذیرند زن و شوهر باشند.<ref name="ggg">«Marriage|LII / Legal Information Institute». Topics.law.cornell.edu. 2010-08-19. Retrieved 2010-08-27.</ref> ادوارد وسترمارک اظهار کرده‌است که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافته‌است»<ref name="hhh">Westermarck, Edward Alexander (1903). The History of Human Marriage. Macmillan and Co. ، Ltd. ، London. {{ISBN|1-4021-8548-0|en}} (reprint).</ref>
 
== ازدواج از دیدگاه اخلاق ==
خط ۱۵۰:
 
== قدرت و نقش‌های جنسیتی ==
نظریهٔ [[فمینیستی]]، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد می‌کند و ازدواج را نهادی می‌داند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن می‌شود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزی رسان که در حوزهٔ عمومی عمل می‌کنند» و زنان را به عنوان «تامین‌کنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل می‌کنند» در نظر می‌گیرد.»<ref name="zzzz">Briana Weadock, «Disciplining Marriage: Gender, Power, and Resistance» , [2], 2000</ref> این با مفهوم ازدواج مساوات‌خواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت به طوربه‌طور برابر تقسیم می‌شود، و این تقسیم برمبنای نقش‌های جنسیتی صورت نمی‌گیرد در تضاد است.<ref name="zzzz" />
 
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقش‌های جنسیتی غالب به مردان و نقش‌های جنسیتی زیردستانه و سلطه‌پذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر می‌گذارد.<ref name="aaaaa">Veronica Jaris Tichenor, «Thinking About Gender and Power in Marriage» , The Kaleidoscope of Gender, 2010</ref> در برخی خانواده‌های آمریکایی، زنان نقش‌های جنسیتی کلیشه‌ای را درونی می‌کنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق می‌دهند. «بل هوک» می‌گوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمی‌گیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»<ref name="bbbbb">bell hooks, Feminist Theory From Margin to Center, 2000</ref>
خط ۱۵۹:
نوشتار اصلی:[[مباحثه‌های مذهبی پیرامون ازدواج هم‌جنس گرا]]
 
در اکثر موارد، سنت‌های مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف می‌دانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقف‌های کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنهاآن‌ها این مدل، توسط حوزه‌های قضایی<ref name="gggg">Arce, Rose. Massachusetts court upholds same-sex marriage. Feb. 6, 2004. CNN. Retrieved Feb. 17, 2007.</ref> و فرقه‌های مذهبی به رسمیت شناخته شده‌است<ref name="hhhh">«Religious Groups' Official Positions on Same-Sex Marriage». pewforums.org. Retrieved 2008-10-16.</ref><ref name="iiii">Shaila Dewan (July 5, 2005). «United Church of Christ Backs Same-Sex Marriage». New York Times. Retrieved 2008-10-16.</ref><ref name="jjjj">«Unitarian Universalist Association of Congregations BLGT Community guide». Retrieved 2008-10-16.</ref>
 
=== ازدواج همجنسگرایان ===
خط ۱۷۰:
.<ref name="ReferenceA">انسان‌شناسی، کشف تفاوت‌های انسانی، فیلیپ کتاک، مترجم: محسن ثالثی، انتشارات علمی1386</ref>
 
یکی از مشهورترین نمونه‌های زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شده‌است. جنگجویان این قبیله می‌توانند مردهای جوانترجوان‌تر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانه‌داری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانواده‌اش می‌پردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار می‌کنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها می‌کند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشین‌اش ازدواج می‌کند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان می‌شود و عروس مذکر و جوان‌تری را برای خود می‌گیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسی‌شان بسیار انعطاف‌پذیرند، هیچ مشکلی در جابه‌جایی از کارهای هم‌جنس‌گرایانه به فعالیت‌های ناهم‌جنس‌گرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)<ref name="ReferenceA" />
 
== سکس و زایش ==
همچنین رجوع کنید به: [[پاک‌دامنی و خیانت جنسی]]
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی می‌نگرند.<ref name="www">Ontario Consultants on Religious Tolerance (2006-12-31). «Human sexuality and gender topics: Subjects of major concern to many faith groups». Religioustolerance.org. Retrieved 2007-02-04.</ref> حکومت‌های غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانه‌ای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفته‌اند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته می‌شود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده می‌شود (بعضی آن را گناه می‌دانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستم‌های قضایی جرم و دلیلی برای طلاق به شماربه‌شمار می‌آید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کرده‌است که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بوده‌است.<ref name="xxx">Jones, Richard E. ; Kristin H. Lopez (2006). Human Reproductive Biology, Third Edition. Academic Press. {{ISBN|0-12-088465-8|en}}.</ref><ref name="yyy">Ventura, SJ. (1995) (PDF). Births to unmarried mothers: United States, 1980–92.. National Center for Health Statistics. ISBN 0-8406-0507-2. Retrieved 2008-12-29.</ref> در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافته‌است.<ref name="zzz">Harris, Gardiner (2007-12-06). «Teenage Birth Rate Rises for First Time Since ’91». New York Times. Retrieved 2010-04-10.</ref> کودکانی که خارج از ازدواج متولد می‌شدند، حرامزاده‌ها و ولدالزناها، نامشروع محسوب می‌شدند و گرفتار زیان‌های قانونی و ننگ اجتماعی می‌گردیدند. در سال‌های اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافته‌است.
بعضی از زوج‌های متأهل تصمیم می‌گیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند می‌مانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری می‌کند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگ‌ها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل می‌کند. برای مثال در شمال [[غنا]]، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روش‌های جلوگیری از بارداری استفاده می‌کنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.<ref name="aaaa">Bawah, AA. ; Akweongo P, Simmons R, Phillips JF. (1999). «Women's fears and men's anxieties: the impact of family planning on gender relations in northern Ghana.» (PDF). Studies in Family Planning (Population Council) 30 (1): 54–66. doi:10.1111/j.1728-4465.1999.00054.x. PMID 10216896. Retrieved 2008-12-29.</ref>
خط ۲۲۳:
{{اصلی|ازدواج فامیلی}}
 
مذاهب، به طوربه‌طور معمول به [[ازدواج فامیلی]]، در هر نوع از آن، اجازه می‌دهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط [[خویشاوندی نسبی]] باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع [[خویشاوندی سببی]] که به واسطه ازدواج‌ها شکل گرفته‌است، باشد. سیاست [[کاتولیک]]، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواج‌ها، مجوز داده‌است.<ref name="nnnn">Ottenheimer, Martin (1996). «Chapter 3». Forbidden Relatives: The American Myth of Cousin Marriage. University of Illinois.</ref> دربرخی از منابع ادعا شده استشده‌است که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بوده‌است، در حالی که محدودیت‌های هندوها در مورد آن، به طوربه‌طور گسترده‌ای متفاوت تر است.<ref name="oooo">«Islamic View on Marrying Cousins – IslamonLine.net – Ask The Scholar». IslamonLine.net. Retrieved 2010-08-27.</ref> اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شده اندشده‌اند.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=fa-ir|نشانی=http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa10270|عنوان=نظر اسلام در مورد ازدواج فامیلی چیست؟ - گنجینه پاسخ‌ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی|بازبینی=2017-05-30}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=النّهایة|نام خانوادگی=ابن اثیر|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=جلد 3، ص 106}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المَجازات النّبویة|نام خانوادگی=شریف رضی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص 92}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|جلد=14|مکان=|صفحات=ص 489}}</ref>
 
== خاتمه یافتن ازدواج ==
خط ۲۷۸:
|نویسنده=دکتر شیری
|نشانی=http://www.tavangary.com/khastegari/
|عنوان=آيا دخترها هم می توانندمی‌توانند به خواستگاری فکر کنند ؟
}}