آنیما و آنیموس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۱:
'''آنیما و آنیموس''' {{به انگلیسی|Anima and Animus}}، در مکتب [[روانشناسی تحلیلی]] [[کارل گوستاو یونگ]] به بخش [[ناهشیار]] یا ''خودِ'' درونیِ راستینِ هر فرد گفته میشود که در مقابل ''نقاب'' یا نمود برونی [[شخصیت]] قرار میگیرد. '''آنیما''' در ضمیر ناهشیار [[مرد]] به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوهگر میشود و '''آنیموس''' در ضمیر ناهشیار [[زن]] به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار میشود.
یونگ برای نگرش بیرونی شخصیت حالتی را قائل بود که آن را [[نقاب]] مینامید. و در کنار این نیز معتقد بود همهٔ انسانها [[نگرش]] و شخصیتی درونی هم دارند که در جهت دنیای [[ناهشیار]]
این گونه جنبههای ناخودآگاه شخصیت در نوع [[رفتار|رفتارهای]] زن و مرد اهمیت بسزایی دارد. که این قسمتها مکملهایی برای نقاب هستند.
برای نمونه یونگ مثالهایی میآورد، مانند: ستمکاری که با توجه به روا داشتن ظلم [[ترس]]
== آنیما ==
'''عنصر زنانه''' یا '''عنصر مادینه''' در مَرد که آنرا آنیما (Anima) مینامند
رایجترین نمود عنصر مادینه، تخیلات شهوانیست و مردان ممکن است تا جایی کشیده شوند که با دیدن فیلمهای پورنو خود را ارضا کنند. این جنبه ناهنجار و بدوی عنصر مادینه تنها زمانی شکل میگیرد که مرد به قدر کافی مناسبات عاطفی خود را پرورش نداده باشد و وضعیت عاطفی او نسبت به زندگی، کودکانه باقی ماندهباشد.<ref>کارل گوستاو یونگ، [[انسان و سمبلهایش]]، صفحه ۲۷۵.</ref>
خط ۱۲:
از جنبههای مثبت عنصر مادینه میتواند به این اشاره کرد که مرد را یاری میدهد تا همسر مناسب خود را بیابد. همچنین در زمانی که ذهن منطقی مرد از تشخیص کنشهای پنهان ناخودآگاه عاجز میشود به یاری او میآید تا آنها را آشکار کند. نقش حیاتیتر دیگر عنصر مادینه (آنیما) این است که به ذهن اجازه میدهد تا خود را با ارزشهای واقعی درونی همساز کرده و راه به ژرفترین بخشهای وجود برد. عنصر مادینه، نقش میانجی را میان «من» و دنیای درونی فرد (یعنی «خود») برعهده دارد.<ref>کارل گوستاو یونگ، [[انسان و سمبلهایش]]، صفحه ۲۷۸.</ref>
عنصر مادینه هنگامی نقش مثبت میگیرد که مرد بهگونهایی جدی به احساسات، خلقوخو، خواهشها و نمایههایی که از آن تراوش میکند توجه کند و به آن شکل بدهد.
* '''[[حوا]]''': در این مرحله روابطی کاملاً غریزی و زیستی دارد.
* '''[[هلن]]''': هلن در داستان [[تروا]] که گرچه شخصیتی افسانهای و زیبا دارد اما عناصر جنسی همچنان مشخصه اصلی آن است.
خط ۲۱:
== آنیموس ==
'''عنصر مردانه''' یا '''عنصر نَرینه''' در زن که آنرا آنیموس (Animus) مینامند از پدر فرد
افکار ناخودآگاه عنصر مردانه گاهی چنان حالت انفعالی به خود میگیرد که ممکن است به فلج شدن احساسات یا احساس ناامنی شدید و احساس پوچی منجر شود.<ref>کارل گوستاو یونگ، [[انسان و سمبلهایش]]، صفحه ۲۸۸.</ref>
عنصر نرینه در وجود زن، همچون عنصر زنانه چهار مرحله اکتشاف و پیشرفت دارد:<ref>کارل گوستاو یونگ، [[انسان و سمبلهایش]]، صفحه ۲۹۳.</ref>
* '''قدرت فیزیکی''': عنصر مردانه در وجود زن، نخست بصورت نیروی جسمانی ظاهر میشود.
* '''روابط عاشقانه یا عمل''': در مرحله دوم دارای روحی مبتکر و با قابلیت برنامهریزی میشود. یا مرد رمانتیک.
* '''استاد یا کشیش''': در این مرحله در قالب «گفتار» پدیدار میشود؛ همچون استاد یا کشیش.
|