شیطان‌پرستی: تفاوت میان نسخه‌ها

'''شیطان‌پرستی''' {{به انگلیسی | Satanism}} یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی یا فلسفی است که هواداران آن [[شیطان]] را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی می‌پندارند. آنهاآن‌ها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان‌پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه‌بندی می‌کنند.<ref>[http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=10149 Set Cookies<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند؛ و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. [[لاوییان]]‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنهاآن‌ها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمی‌کنند. این جنبه اعتقادی آنهاآن‌ها به طوربه‌طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنهاآن‌ها را افرادی می‌شناسند که [[شیطان]] را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.<ref name=autogenerated3>[http://sociologyofiran.com/index.php?option=com_content&task=view&id=523&Itemid=65 Sociology of Iran - جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>

شیطان‌پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایش‌های خودپرستانه دارند.{{مدرک}} به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون [[ماده‌گرایی]] یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طوربه‌طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم‌بندی می‌شوند.<ref name=autogenerated1>[http://www.tebyan.com/Archive/Society_Politics/2008/1/1/56907.html شیطان‌پرستی(1)<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref name=autogenerated2>[http://www.zeitoon.net/3/f.html شیطان‌پرستی (1)<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>

در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنهاآن‌ها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنهاآن‌ها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای «جهان واقعی» را تشکیل می‌دهند. به طوربه‌طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را به دلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است<ref name=autogenerated1 />

این نوع از شیطان‌پرستی بر مبنای فلسفهٔ [[آنتوان لاوی]] که در کتاب [[انجیل شیطان]] تشکیل شده‌است. لاوی مؤسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های [[نیچه]]، [[آلیستر کرالی]]، [[این رند]]، [[مارکی دو ساد]]، [[ویندهام لویس]]، [[چارلز داروین]]، [[آمبروس بیرس]]، [[مارک توین]] و بسیاری دیگر بوده‌است. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد. یک شیطان‌پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان‌پرستی است. یک شیطان‌پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان‌پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنهاآن‌ها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند؛ و در ازای آن گرایش‌های انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طوربه‌طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تأمل عمل کنند<ref name=autogenerated3 />

این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «[[پتک جادوگران|مالوس مالیفیکاروم]]» دسته‌بندی شده‌است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تألیف شد و در واقع هرگز به طوربه‌طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالبی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.

# شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجایبه جای خساست.

# شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجایبه جای نقشه خیالی و موهومی روحانی.

# شیطان می‌گوید دانش معصوم بجایبه جای فریب دادن ریاکارانه خود.

# شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجایبه جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.

# شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجایبه جای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند)

# شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجایبه جای نگران بودن خون‌آشام‌های غیر مادی

# شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنهاآن‌ها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.

# شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالهاسال‌ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.<ref name=autogenerated3 /><ref>[http://maroofyaran.net/News/86/05/sheitan03.aspx شیطان‌پرستی جدید<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>

حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنهاآن‌ها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طوربه‌طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته‌بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصلبی‌حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات.<ref name=autogenerated3 /><ref>Solipsism می‌تواند به یک طرز فکر معرفت‌شناسی منسب به دیسکارت نیز گفته شود، که در آن به افراد پیشنهاد می‌شود که تنها کسی هستند که می‌توانند وجود چیزی را تجربه کنند و هرچه دیگران می‌گویند تنها خیال و وهمی از تصورات خودشان است.</ref>

# اگر از جادو به طوربه‌طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.