زبان ارمنی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز افزودن جعبه> (درخواست کاربر:Modern Sciences) +مرتب+تمیز+اصلاح ارجاع لاتین |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۹۶:
نظریهٔ رایجِ آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از [[زبانهای ایرانی]] است.
تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که درخصوص زبان ارمنی،
* اول، تحولهای داخلی که از راه طبیعی صورت میگیرد و نتیجهٔ تکامل و ترقی زبان است.
* دوم، تحولهای خارجی که بخش عمدهٔ آن با [[وامگیری زبانی|وامگیری]] انجام میشود و نتیجهٔ عوامل خارجی است.
خط ۱۵۲:
خط ارمنی از چپ به راست نوشته میشود. بعد از ابداع حروف الفبای ارمنی، ترجمه از متون یونانی و آشوری شروع شد و اولین ترجمهها نیز ترجمههایی از [[انجیل]] بود. یکی از ترجمههای انجیل که به یاری سی تن از مترجمان و زبان دانان آن زمان صورت پذیرفت به دلیل کامل و رسا بودن در سطح عالی قرار گرفت و ملکه ترجمهها نامیده شد.
همزمان با ترجمه انجیل، ترجمههای فراوانی از زبان یونانی و سریانی به زبان ارمنی انجام گرفت که متن اصلی تعدادی از
در ۱۹۲۰م زبان شناسان ارمنی به پیروی از شعار «همه چیز باید نو شود» به منظور آسان سازی املای ارمنی، به فکر تغییر املای این زبان و انطباق خط یا تلفظ بیفتند.
آوانگار بودن الفبای ارمنی دوره باستان از یک نظر نیز بسیار حایز اهمیت است و آن محفوظ نگه داشتن تلفظ درست واژههای فارسی باستان، پهلوی و پارتی است که با واژههای ارمنی هم ریشهاند. این امر کمک بزرگی است برای زبان شناسان ایرانی که در تحقیقات خود به دنبال یافتن تلفظ درست واژههای [[فارسی باستان]] یا پهلوی و پارتی هستند که به فارسی کنونی نرسیده یا صورت
== اقتباس زبان ارمنی از زبانهای ایرانی ==
خط ۱۶۲:
اقتباس زبان ارمنی از زبانهای ایرانی بیشتر به زبان [[پهلوی اشکانی]] در دوره [[اشکانیان]] بازمیگردد. بعضی از کلمات پهلوی اشکانی یا ساسانی در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده میشوند در صورتی که در فارسی کنونی آن کلمات دیگر کاربرد ندارند. به این ترتیب میتوان از طریق زبان ارمنی برخی از واژههای متروک و منسوخ پهلوی را یافت.
تعدادی واژه در زبان ارمنی وجود دارد که مشابه آن در زبان پهلوی موجود است ولی در [[زبان فارسی]] کنونی از
{| class="wikitable"
|-
خط ۲۲۶:
* هامو، کوتاه شده هامازاسب، از نامهای اشکانی. به معنی (کسی که اسبهای فراوان دارد)
* هایرابد، به معنی سرکرده کلیسا یا یکی از مقامات کلیسا است.
* یرواند، از نامهای پهلوی
== جستارهای وابسته ==
|