اسطورهشناسی ایرانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←ایزدان و امشاسپندان: اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۱:
'''اساطیر''' یا '''افسانههای ایران''' به مجموعهٔ [[اسطوره|افسانههای]] ایرانیان اشاره میدارد. این افسانهها ریشه آریایی داشته و تا میزان بسیار بالایی میان اقوام ایرانی و هندی وجه اشتراک دارد. افسانههای ایران از یک اصل و منشأ [[آریایی]] مشتق شده و تفاوتهای محیطی ایران و هند و نیز فرهنگ متفاوت بومیان ایران و آریاییان ایرانی مهاجرت کرده به هند تفاوتهایی میان [[اساطیر هند|اساطیر هندی]] و ایرانی موجب شدهاست. آنچه از اساطیر کهن ایرانی امروزه باقیمانده بیشتر به اوستا بازمیگردد. در آغاز هزاره یکم پیش از میلاد زرتشت اصلاحاتی را در عقاید و
{{هنرهای ایرانی}}
== پیشینه ==
[[پرونده:Centum Satem map.png|بندانگشتی|راست|320px|<sub>آریاییان (در نقشه به صورت منطقهٔ [[ایرانیان]] و [[هندوآریائیان]] نشان داده شده) در محدودهٔ پراکنش اصلی هندواروپائیان. در این نقشه تمایز زبانی [[بخشبندی ستم-کنتوم|سَتِم]] (قرمز) و [[بخشبندی ستم-کنتوم|کنتوم]] (آبی) در میان زبانهای هندواروپایی نشان داده شدهاست. ایرانیان و هندیان که زبانهای [[هندوایرانی]] به
[[آریاییها]] اقوامی بودند که از نخست در در داخل [[فلات ایران]] زندگی میکردند. بعدها دستهای از
در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد، ایرانیان باستان با دستیابی به فناوری استخراج و ذوب آهن، گام مهم دیگری در جهت پیشرفت و توسعهٔ خود برداشتند. از این زمان تا اواسط هزاره اول پیش از میلاد، غرب فلات ایران شاهد نقل و انتقالات گسترده و ورود اقوام و فرهنگهای جدید از مرکز و شرق فلات ایران بود. کشف آثار بسیار نفیس از جنس طلا و نقره و همچنین سلاحها و ابزار آهنی و مفرغی (مفرغ آلیاژی است محکم تر از مس که از ترکیب دو فلز مس و قلع به دست میآید) بیانگر اوج هنرمندی مردم ساکن این ناحیهاست که ظاهراً از ثروت قابل توجهی برخوردار بودهاند. تپههای مارلیک گیلان یکی از معروفترین محوطههای باستانی این دورهاست. در بالای این تپه هه که در ۱۴ کیلومتری شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارند، بیش از ۵۰ گور کشف شدهاست که در همه
=== اساطیر و عقاید پیشآریایی در ایران ===
[[پرونده:Untash Napirisha stele Louvre Sb12.jpg|بندانگشتی|چپ|<sub>نقش برجسته عیلامی: در این تصویر زنی با پاهایی شبیه به دم ماهی مارهایی در دست دارد. دم ماهی ظاهراً از مظاهر اساطیری عیلامیان بوده و حتی در نقشهای دوره هخامنشی
پیش از قدرت گرفتن مادها، تمدنهای آریایی منفردی در این سرزمین میزیستند که عمدتاً با همسایگان خارج از فلات خود خویشاوندی زبانی نژادی و حتی مذهبی نداشته و خود گاهی دارای همبستگیهایی بودند. این اقوام شامل [[لولوبی]]ها، [[گوتیان|گوتیها]]، [[کاسی]]ها و [[اورارتو]]ها میشدند. البته [[عیلامیان]]، نیز در جنوب شرقی فلات ایران دارای تمدن قدیمی و شناخته شدهای بودند اما از نژاد آریایی نبودند. این اقوام که نیمه جنوبی ایران و غرب و شمال غربی را در اختیار داشتند دارای اساطیری ویژه خود بودند. از اساطیر آنها اطلاع چندانی در دست نیست با اینحال اساطیر کاسیها تا اندازهای به تمدنهای ایرانی بعدی یعنی مادها و پارسها، شباهتهایی
=== ریشههای اساطیر آریایی ===
خط ۱۶:
=== شکلگیری اساطیر ایرانی ===
کهنترین نمونههایی که از صورت باستانی اساطیر ایران ماندهاست اشارههایی در [[اوستا|اوستاست]] بهخصوص در [[یشت]]ها. چون یشتها بیش از هر چیز مجموعهای سرودهای نیایشیاست اشارتهای مفصل به اسطورهها در
مفصلترین متنها دربارهٔ اساطیر ایران در نوشتههای [[زرتشتی]] به زبان [[فارسی میانه|فارسی میانهاست]]. تدوین نهایی اکثر
تا پیش از تحقیقات جدید، تاریخ ایران (
== اساطیر کهن ایرانی ==
خط ۲۶:
=== نمای کلی جهان ===
در باورهای اساطیری ایرانیان پیش از [[زرتشت]] جهان صورتی گرد و هموار مانند یک بشقاب داشت. [[آسمان]] نیز سنگی و سخت مانند [[الماس]] تصور میشد. زمین در مرکز کاملاً هموار و دست نخورده بود و هیچ حرکتی در میان زمین و ماه و ستارگان وجود نداشت. اما به دنبال تازش نخست [[اهریمن]] به زمین ناگهان دگرگون شد. در آن پویایی پدید آمد و کوهها ایجاد شدند و رودخانهها به جریان افتادند ماه و ستارگان به چرخش درآمد. در تصویر کلی دنیا در آن زمان، جهان به هفت اقلیم تقسیم شد که مرکز آن [[خونیرث]] نام داشت و شش سرزمین
در اساطیر ایرانی بیش از هر چیز نبرد خیر و شر و عناصری که در زیر آن دو ردهبندی میشود، چشمگیر است. به عبارتی تفکر ایرانی در همه چیز در پی این ردهبندی است و جنبه اخلاقی نیرومندی به آن دادهاست. یکی دیگر از عناصری که در همین ردهبندی اهمیت زیادی در فرهنگ ایرانی داشتهاست مفهوم شاه و فرهمندی او از طرف خداست. شاهی که در خدمت رده نیک باشد فره همیشه به او تعلق دارد، و هر کاری که او را از این رده خارج سازد باعث گسستن فره از اوست. بررسی این مسائل و این ردهبندی فرهنگ و ریشههای فرهنگی ایرانی را روشن میسازد.
در فرهنگ اساطیر ایران، تقابل خیر و شر وجود دارد و نه تقابل انسان و خدا. پیام اسطورههای ایرانی تقابل دو گوهر است؛ دو گوهر خیر و شر. یکی راستی و دیگری ناراستی، یکی خوشبویی و دیگری بویناکی، یکی روشنایی است و دیگری تاریکی» (برگرفته از مصاحبه جلال ستاری با دکتر فکوهی).
کهنترین نمونههایی که از صورت باستانی اساطیر ایران ماندهاست، اشارههایی در اوستا است، بخصوص در یشتها. چون یشتها بیش از هر چیز مجموعهای از سرودهای نیایشی هستند. اشارههای مفصل به اسطورهها در
پیام اسطورههای ایرانی هم با توجه به تقابل دو الگوی خیر و شر، پیروی از الگوی خیر و وفاداری به آن است و اینکه بشر پیمان ببندد که دروغ نگوید. هر چند امروزه اسطورهها معنای واقعی خود را از دست دادهاند و ما دیگر کمتر شاهد درک معنای واقعی آنها هستیم. در واقع همان خدمتگزاری به مفاهیم خیر از پیامهای بزرگ اساطیری ایران است.
=== نیروهای شر ===
در اساطیر ایران چیزی که همه جا در همه روایات اساطیری مشاهده میشود حضور شر و نیروهای حافظ پلیدی در جهان است. این نیروهای شر که دستیاران اهریمن یا انگره مینو
=== اهوره مزدا وانگره مینو ===
خط ۴۹:
=== ایزدان و امشاسپندان ===
امشاسپندان
در اوستا داستان خدایان و موجودات افسانهای غالباً در «یشت»ها آمدهاست در یشتها اسطورههایی که منشأ ما قبل زرتشتی دارند و نوعی ایدئولوژی کافرانه را منعکس میکنند در غالب سرودهای گوناگون آمده. مثلاً یشت ۵ یا همان [[آبان یشت]] به ایزدبانو [[آناهیتا]] اختصاص دارد و [[مهر یشت]] به میترا. از کفرکیشی و تاریخ آن در یشتها که بیرون بیاییم در نیایشهای زرتشت میرسیم که باورهای اولیهٔ زرتشت است و در
امشاسپندان در اوستا فروزههای اهوره مزدا و صفات او و نیز گاهی فرشتگان عالی مقام او هستند که در حکم دستیار او عمل میکنند. در آفرینش و نیز در پایان جهان بطور مستقیم دخالت دارند و هرکدامشان شمار زیادی ایزد همکار دارد. این امشاسپندان در امور این جهانی بر اساس نیایش و نذر و قربانی به یاری مردمان میآیند. ایزدان ردهای نسبتاً پایینتر دارند اما همه آن اختیارات و وظایف امشاسپندان را نیز دارند. واژه [[ایزد]] در اصل به معنی موجودات ستودنی است. ایزدان اگرچه در [[گاهان]] زرتشت جایی ندارند اما در متون زرتشتی پس از زرتشت دوباره ظاهر شده و شکل قدیس مییابند.
خط ۶۳:
'''سه هزار سال سوم''': در این دوره شاهد درگیری اهریمن و دیوهایش با اورمزد و ایزدانش هستیم. در این بین گاو آفریده شده، توسط اهریمن کشته میشود و از تن او غلات، گیاهان و جانوران آفریده میشود. از نطفهٔ کیومرث که بر زمین ریخته شده بود، پس از چهل سال شاخهای [[ریواس]] میروید دارای دو ساق است و پانزده برگ. این پانزده برگ مطابق با سالهایی است که [[مشیه]] و [[مشیانه]] نخستین زوج ادمی در ان هنگام دارند. [[مشی]] نر و [[مشیانه]] ماده است. بدین ترتیب مشی به عنوان پدر انسانها و مشیانه به عنوان [[حوا|حوای]] انسانها شناخته میشود. اهریمن بر اندیشهٔ آنان میتازد و آنان اولین دروغ را بر زبان میآورند و آفریدگاری را به اهریمن نسبت میدهند. مشی و مشیانه توبه میکنند و دارای هفت جفت فرزند میشوند و پس از صد سال زندگی میمیرند.
شجرهنامهٔ اعقاب مشی و مشیانه اصل و مبدأ بسیاری از نژادهای گوناگون را در بر میگیرد. نژاد ایرانی از زوجی است که [[سیامک]] و [[نشاک]] نامیده میشود. از این زوج، [[فرواگ]]-[[فرواگین]] و بعد از
'''سه هزار سال چهارم''': سه هزار سال سوم در میانههای دوران [[لهراسپ]] به پایان میرسد و سه هزار سال چهارم شروع میشود. مهمترین ویژگی این دوره ظهور [[زردشت]] است. این دوره دورهٔ وحی دینی میباشد. اورمزد اسرار دین را بر زردشت آشکار میکند و او پیامبری دین [[مزدیسنی]] و رسالت خود را اعلام میدارد. آیین مزدیسنایی آیینی است که در راس خدایان انها اهورامزدا قرار دارد و به عبارت دیگر دین زردشتی است. پس از مرگ زردشت به ترتیب [[اوشیدر]]، [[اوشیدر ماه]] و [[سوشیانت]] رهبری بهدینان را بر عهده میگیرند. دورهٔ سوشیانت دورهٔ تکامل موجودات اورمزدی است و همه دیوان از نسل دو پایان و چهارپایان نابود میشوند. سوشیانت وظیفه برانگیختن مردگان را دارد. هر کدام از این مردگان در طی زمان و پس از گذراندن داوری از [[پل چینود]] میگذرند که پلی حد فاصل این جهان و آن جهان است.
خط ۷۶:
{{اصلی|کیانیان}}
کیانیان دومین سلسله اساطیری ایران هستند که در شاهنامه فردوسی برابر دورههای حماسی قرار میگیرد. با [[کی قباد]] آغاز میشود و به [[دارا|دارای دارایان]] ختم میشود. در این دوره دین زرتشتی عرضه میشود و تغییراتی بنیادین را در تاریخ اساطیری ایران میبینیم. مهمترین رخدادهای این دوره به جنگهای ایران و [[توران]] مربوط میشود. داستان [[آرش کمانگیر]] به روایتهای این دوره اختصاص دارد. در شاهنامه با [[حماسه]] همراه است و در آن [[رستم]] که در متون زرتشتی شخصیتی کم فروغ است اوج میگیرد. این شاهان را احتمالاً شاهان محلی شرق ایران دانستهاند. [[ابوریحان بیرونی]] در آثار الباقیه هخامنشیان را برابر کیانیان قرار داده. با
=== آمیختگی تاریخ اساطیری و تاریخ واقعی ===
خط ۸۶:
=== اساطیر مانوی ===
== منابع اسطورههای ایرانی ==
منابع متعددی برای مطالعه و شناخت اساطیر ایران پیش از اسلام وجود دارد. نخستین متون و نوشتهها، آثار هندی مکتوب مانند [[مهابهاراتا]] و پورانا و پانیشادها و نیز متون [[ریگ ودا]] هستند که برخی متون
== اساطیر ایرانی در دوره اسلامی ==
|