هنر شفاف اندیشیدن: تفاوت میان نسخه‌ها

عادل فردوسی پور در [[دیباچه|دیپاچه]] کتاب نوشته است :<blockquote>« تصور کنید در زمین [[فوتبال]] هیچ خطایی اتفاق نمی‌افتاد. آن وقت واژه‌ای به نام [[پنالتی]]، اخطار و اخراج هم معنا نداشت. اشک‌ها و لبخندها محو می‌شدند و زیبایی فوتبال هم رنگ می‌باخت. آدم‌ها شبیه ربات‌های برنامه‌ریزی شده‌ای بودند که وظیفه‌شان بردن بدون کوچک‌ترین اشتباه بود.</blockquote><blockquote>حالا تصور کنید در این جهان پهناور که هزاران [[زمین فوتبال]] را در خود جای داده،قرار می‌شد هیچ انسانی دچار خطا و اشتباه نشود؛ آیا جهان بهتری داشتیم؟ جنگ افروزی‌ها به پایان می‌رسید؟ جرم و جنایت از صفحه روزگار محو می‌شد؟ انسان هاانسان‌ها با همدیگر روابط بهتری برقرار می‌کردند؟ پاسخ به این پرسش‌ها و پیش‌بینی جهانی که هرگز تجربه‌اش نکرده‌ایم، کار دشواری است؛ اما آنچه قابل پیش‌بینی است، آن است که هر چه بیشتر خطاهای خود را بشناسیم، رویکرد بهتری به زندگی خود خواهیم داشت. از آنجا که خطاهای بشری در طول حیاتش از [[الگو|الگوهای]] مشابهی پیروی می‌کنند، امکان شناختن آن‌ها نیز امری ممکن است.</blockquote><blockquote>[[رولف دوبلی]] در این کتاب می‌کوشد بر اساس مطالعات، تحقیقات و تجربیات شخصی‌اش عمده‌یعمدهٔ این خطاها را شناسایی، بازخوانی و معرفی کند. همان‌گونه که خود در مقدمه‌یمقدمهٔ کتابش ذکر می‌کند، فهرست خطاهایش کامل نیست و موارد دیگری را نیز می‌توان به آن افزود. او بر اساس مشاهدات علمی، نتایج آماری، [[استدلال|استدلال‌ها]] و [[استنتاج منطقی|استنتاج‌های منطقی]] (در حوزه‌یحوزهٔ [[علوم اجتماعی|علوم‌اجتماعی]])، با ذکر مثال‌ها و نمونه‌های ملموس،[[جهان‌بینی]] خود را درباره‌یدربارهٔ خطاهای شناختی مطرح کند. به تاییدتأیید نویسنده،این کتاب کلید یافتن شادمانی و مسیرهای منتهی به خوشبختی و موفقیت نیست، تلقی و برداشت من این است که محتوای آن بیانگر نگرشی متفاوت به عملکرد انسانی ماست؛ یک شوک خلاقانه به [[ذهن]] در جهت زدودن انباشت‌های زایدش، شناسایی پیش‌فرض‌های ساختگی، اشتباهات متداول و موفقیت‌های [[کاذب|کاذبی]] که به واسطه‌یواسطهٔ خطاهای ذهنی دچارش می‌شویم. کاوشی است در شناخت واضح‌تر خطاهای انسانی که در زندگی، کارکردهای متفاوت و بعضاً متضادی دارد. برخی از آن‌ها انسان را از خطر نابودی نجات می‌دهد و برخی دیگر مانع از [[خردورزی]] و شفاف‌اندیشی‌اش می‌شود. درک فرایند اندیشیدن و دام‌هایی که [[ذهن|ذهن‌]] بر سر راهش قرار می‌دهد، کار ساده‌ای نیست و بی‌سبب نیست رولف دوبلی کتابش را هنر شفاف‌اندیشیدن نهاده است.» <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=هنر شفاف اندیشیدن|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=چشمه|سال=۱۳۹۴|شابک=|مکان=|صفحات=مقدمه بر ترجمه فارسی}}</ref></blockquote><gallery>

* ۱۲. چرا «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود» باید گوش هایگوش‌های شما را تیز کند{{سخ}}خطای «قبل از این که اوضاع بهتر شود،بدتر می‌شود»

* ۱۴. چرا باید دفترچه‌یدفترچهٔ خاطرات داشت{{سخ}}خطای بازنگری

* ۱۹. تاثیرتأثیر شک‌برانگیز پزشکان{{سخ}}مشاوران و روان‌پزشکان بازگشت به میانگین

* ۲۵. فاجعه‌یفاجعهٔ دنباله‌روی{{سخ}}گروه‌اندیشی

* ۲۹. چرا «نیروی متعادل کننده‌یمتعادل‌کنندهٔ جهان» مزخرف است؟{{سخ}}خطای قمارباز

* ۳۰. چرا گردونه‌یگردونهٔ شانس باعث می‌شود سر ما گیج برود؟{{سخ}}مرجع

* ۵۰. دروغ هایدروغ‌های کوچک شیرین{{سخ}}ناهماهنگی شناختی

* ۵۸. چگونه میانگین ضریب‌هوشی دو ایالت را افزایش بدهیم؟{{سخ}}پدیده‌یپدیدهٔ ویل‌راجرز

* ۶۶. چرا تو برده‌یبردهٔ احساسات خودت هستی؟{{سخ}}ابتکار لحظه‌ای

* ۷۰. چرا تبلیغات اثرگذارند؟{{سخ}}اثر خفته (پدیده‌یپدیدهٔ خوابنده)

* ۷۲. چرا تازه‌نفس هاتازه‌نفس‌ها را هدف قرار می‌دهیم؟{{سخ}}خطای مقایسه‌یمقایسهٔ اجتماعی

* ۷۷. افسانه‌یافسانهٔ همفکر بودن{{سخ}}اثر توافق کتاب

* ۸۶. قلعه‌یقلعهٔ خودت را بساز{{سخ}}حسادت

[http://www.samanpl.ir/ سامانه مدیریت کتابخانه هایکتابخانه‌های عمومی کشور]