انسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۹:
قرن یازدهم میلادی دوره‌ای است که اکثر متفکرین غرب مشغول بررسی عقلانی اعتقادات بودند. عده‌ای [[عقل]] را ارجح بر [[ایمان]] می‌پنداشتند و عده‌ای ایمان را ارجح بر عقل. در این دوران '''آنسلم''' از رابطهٔ عقل و ایمان سخن به‌میان‌می‌آورد. '''آنسلم''' از سویی در پی ادراک [[خداوند]] و [[هستی]] به وسیلهٔ ایمان بود و از سوی دیگر به فکر سنجش [[منطق]]ی و [[دیالکتیک]]ی اندیشه‌هایش افتاده‌بود.<ref name="autogenerated3"/> با وجود این که آنسلم گاهی هدف خود را یافتن حقایق بدون رجوع به [[کتاب مقدس]] می‌دانست، اما در بسیاری از رسالاتش ایمان و حجیت [[متون مقدس]] را برتر از استدلال عقلی عنوان کرده‌است.<ref>تاریخ فلسفه قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۱۹۹</ref> این بدان معناست که اگر عقل استنتاجی بدیهی کند که با [[کتاب مقدس]] سازگار باشد، عقل به خودی خود دربارهٔ آن موضوع حجت است. اما اگر عقل حکمی را بدیهی بداند که کتاب مقدس آن را نمی‌پذیرد، در این صورت استدلال عقلی حقیقت نبوده و حجت کتاب مقدس خواهدبود.
 
از نظر '''آنسلم''' دو نوع [[شناخت]] وجود دارد: ''شناخت عقلانی'' و ''شناخت ایمانی''. بر این اساس ابتدا باید ایمان آورد پس از آن می توانمی‌توان از عقل به صورت گسترده و نامحدود سود جست. این بدان معناست که حقایقی توسط [[وحی]] و ایمان به وحی بر آدمی عیان می‌شود که هرگز توسط صرف عقل دستیابی به آن‌ها مقدور نخواهدبود. از نظر آنسلم زمانی استفاده از عقل جایز است که هدف ایمان باشد.<ref name=autogenerated1>تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۱۹۹</ref> در حقیقت آراء آنسلم دربارهٔ عقل و ایمان و ارتباط این دو تا حدودی دوپهلو و حتی متناقض می‌نماید.
 
از نظر '''آنسلم''' بالاترین مرحلهٔ ایمان رؤیت سعادتمندانهٔ خداوند است و راه مابین ایمان ابتدایی تا این رؤیت سعادتمندانه را باید به واسطهٔ عقل طی‌کرد. به عبارت دیگر سعادت واقعی زمانی به دست می‌آید که در ایمان تفحص عقلانی صورت‌گیرد.<ref name=autogenerated1/> این مسئله مصداق سخن اشعیا نبی است که می گوید: «اگر ایمان نیاوری، نخواهی‌فهمید.»<ref>کتاب مقدس، عهد عتیق، اشعیا، باب۷:۹
خط ۵۸:
}}
 
آنچه بیش از هر چیز '''آنسلم''' را مشهور کرد براهینی بود که وی برای اثبات وجود خداوند آورد. '''آنسلم''' به درخواست راهبان ''دیربک'' مجموعه ایمجموعه‌ای از براهین را برای اثبات وجود خدا نوشت و در این براهین نه به کتاب مقدس و نه به مراجع [[کلیسا]] رجوع نکرد. در حقیقت برهان‌های معروف '''آنسلم''' حاصل بحث‌های او با راهبان دیر بود.<ref>تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۲۰۰</ref>
 
آنسلم دو نوع برهان ارائه کرد: ''برهان پیش از [[تجربه]]'' و ''برهان پس از تجربه''. برهان پیش از تجربه بر اساس مشاهده عالم شکل گرفته و روندی از معلول به علت دارد و در نهایت طالب اثبات [[علت العلل]] است. این برهان بر مبنای [[ذهن]] انسان و مفهوم منعکس شدهٔ خداوند در این ذهن استوار است. هدف این نوع برهان در حقیقت این است که از مفهوم خداوند در ذهن وجود عینی او اثبات شود.<ref>تاریخ فلسفه، جلد دوم، فردریک کاپلستون، صفحات۲۰۵و۲۰۶</ref><ref>تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۲۰۱</ref>
 
''برهان پس از تجربه'' طریقی است برای حرکت از معرفت معلول به شناخت علت. در واقع در این نوع برهان ما دیگر نه با ذهن و مفاهیم ذهنی بلکه با واقعیت عینی طرفیم. این واقعیت‌ها بر حسب درجه [[کمال]]شان متفاوتند و بدین ترتیب موجودات عالی تر علت موجودات سافل خواهند بود. ''مونولوگیون (گفتگو با خود)'' نام رساله ایرساله‌ای از '''آنسلم''' است که در آن سه ''برهان پس از تجربه'' برای اثبات وجود خداوند مطرح می شودمی‌شود:
 
'''برهان اول''': بر مبنای ''بهره مندی'' در فلسفه [[افلاطون]] است. این برهان می گوید هر چه نسبی است از یک مطلق بهره مند است. درک مفهوم نسبی بدون ادراک مفهوم مطلق غیرممکن است.
 
'''برهان دوم''': در این برهان به علت وجودی اشیاء توجه می شودمی‌شود. همین توجه به علیت است که در این برهان نقش اساسی را ایفا می‌کند زیرا در این برهان از طریق [[علیت]] وجود خدا اثبات می شودمی‌شود.
 
'''برهان سوم''': این برهان بیش از آن که صورت برهانی داشته باشد تبیینی است بر [[هستی شناسی]] آنسلمی. در این برهان طبقات و درجات کمال مطرح می شوندمی‌شوند.
 
اما مهمترین برهان اثبات وجود خدای '''آنسلم''' [[برهان وجودی]] است. این برهان که در رساله [[پروسلوگیون (گفتگو با غیر)]] مطرح می‌شود از مفهوم وجود خدا در ذهن شروع می‌شود و به اثبات وجود خدا در عین خاتمه می یابد.<ref>پروسلوگیون، آنسلم قدیس، ترجمه افسانه نجاتی</ref>
خط ۷۶:
 
=== نظریه خلقت ===
از نظر '''آنسلم''' دو نوع [[وجود]] هست: ''وجود بنفسه'' و ''وجود بالغیر''. '''وجود بنفسه''' آن وجودی است که ذاتی، ضروری و واجب است. یعنی وجودی که وابسته به هیچ چیز جز خود نیست، علت بسیاری معلول‌های دیگر است و نیز نبودش را نمی توان متصور شد. '''وجود بالغیر''' متعلق به موجودی است که وجودش را از غیر خود می گیردمی‌گیرد. این موجود موجودی ممکن است و چون موجود ممکن نمی‌تواند علت وجودی خود باشد محتاج به علت واجب است.<ref name=autogenerated2/>
 
مخلوقات پیش از [[خلقت]]، به صورت [[مثل]] و صور، در خداوند وجود داشتند. این مثل به عنوان علل موجودات، هم ذات خداوندند و در نتیجه مخلوق نیستند. قبل از خلقت موجودات فقط ذات خداوند وجود داشت. در حقیقت این گفته دال بر آن است که آنسلم معتقد به قدمت خداوند و حدوث عالم است. از نظر آنسلم خداوند مخلوقات را به وسیله [[لوگوس|کلمه]] خلق کرد. خداوند گفت و با سخنش مخلوقات را خلق کرد.<ref>کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل یوحنا۱:۱</ref>
 
خداوند علل [[علت فاعلی|فاعلی]]، [[علت صوری|صوری]] و [[علت غایی|غایی]] موجودات است اما [[علت مادی]] آن‌ها نیست. آنسلم معتقد است که خداوند ماده را در [[جوهر]]ی دیگر خلق کرده استکرده‌است. بدین ترتیب آنسلم به پیروی از سنت [[پولس]]ی - [[یوحنا]]یی خلقت را از [[عدم]] دانست. در نتیجه قدرت و اختیار خداوند جهان را از عدم خلق کرده و اگر او توجه‌اش را لحظه ایلحظه‌ای از ما بر گیرد همه چیز از بین خواهد رفت.<ref>تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۲۰۹</ref>
 
=== اخلاق ===
'''آنسلم''' در ''رساله در باب اختیار''، از [[اراده آزاد]] انسان سخن می گوید. او با اشاره و ارجاع به کتاب مقدس بیان می دارد که انسان به تصویر و شکل خداوند خلق شده و در نتیجه توانایی انجام افعال [[خیر]] و [[شر]] را دارد. از نظر '''آنسلم قدیس''' انسان قبل از [[گناه نخستین]] مانند فرشتگان آزاد بود. البته [[آزادی]] در ذهن آنسلم با آن چه ما آزادی می نامیم تفاوت بنیادین دارد. آزادی برای انسان از نظر آنسلم یعنی خواستن آنچه انسان باید آن را انجام دهد و برایش مناسب است. بنابراین تعریف، در نظر '''آنسلم''' اراده و آزادی در ارتباط مستقیم با یکدیگرند. اما پس از ارتکاب گناه نخستین انسان با سوءاستفاده از اراده خود توانایی سودجستن از آزادی را از دست داد. اما چون انسان با اراده خود گناه نخستین را مرکتب شده باید از همین اراده برای رهایی از بار سنگین گناه نیز استفاده کند.
 
'''آنسلم''' آزادی را توانایی ملاحظه درستی اراده برای خود درستی تعریف می کندمی‌کند. در نظر این فیلسوف [[قرون وسطی]] فقط اراده صحیح است که آزاد است. او حقیقت را با مفهوم درستی تعریف می کندمی‌کند. انسان پاک از نظر آنسلم درستی را برای خود درستی می خواهدمی‌خواهد و نه برای منفعتی خارج از آن.بنابراین تطهیر و [[عدالت]] همان درستی اراده برای خود است.<ref>تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، دکتر محمد ایلخانی، صفحه۲۱۰</ref>
 
نزد '''آنسلم''' حقایق و ارزش‌ها وجودی پیشینی نسبت به اراده دارند. در حقیقت این حقایق هستند و اراده باید آن‌ها را بخواهد و با آن‌ها سازگار شود. بر همین مبنا می توانمی‌توان [[اخلاق]] را از منظر آنسلم کانتربری تعریف کرد: اخلاق، شناخت خیر و خواستن آن برای خود خیر است. خیر هم عملاً چیزی جز خیراعلی یعنی خداوند نیست. اما اراده وقتی می‌تواند خیر را بخواهد که آن را داشته باشد. یعنی اراده بدون لطف و امداد خیراعلی (خداوند) نمی‌تواند در مقابل وسوسه خیرهای خارجی مقاومت کند. زیرا اراده در بند گناه نخستین است و این لطف الهی است که حقیقت را به انسان و اراده او اعطا می کندمی‌کند. به نظر می رسد که آنسلم در این جا به جبر می رسد. چون در هر حالت این خداوند است که باید تصمیم بگیرد لطفش را شامل حال چه کسی بکند و خود شخص در دریافت این لطف نقش اندکی دارد.
 
== آثار ==
خط ۹۳:
آنسلم قدیس یازده رساله (یا گفتگو) نگاشته است که در دو گروه رسالات فلسفی و رسالات الهیاتی قابل تقسیم بندی است:<ref>پروسولوگیون، آنسلم قدیس، ترجمه افسانه نجاتی، صفحه۱۱</ref>
==== رسالات فلسفی ====
'''مونولوگیون (گفتگو با خود)''': نخستین رساله فلسفی آنسلم است. این رساله پایه ایپایه‌ای است برای [[پروسلوگیون (گفتگو با دیگری)]]. در این رساله که حالت حدیث نفس را دارد سه برهان برای اثبات وجود خدا مطرح می شودمی‌شود. این برهان‌ها از جنس برهان لمی هستند.
 
'''[[پروسلوگیون (گفتگو با دیگری)]]''': این رساله مهمترین رساله آنسلم است. در این رساله [[برهان وجودی]] مطرح می شودمی‌شود. در ادامه این رساله جوابیه هاییجوابیه‌هایی نیز حائز اهمیتند که آنسلم به منتقد خود ''گونیلون'' در دفاع از این رساله نوشته است.
 
'''در باب کارشناسی دستور زبان و ادبیات''': این تنها رساله آنسلم قدیس است که هیچ مبنای مذهبی ندارد.
خط ۱۰۶:
 
=== رسالات الهیاتی ===
'''در باب تجسد کلمه الهی''': این رساله ناظر به خلقت است و بر مبنای [[انجیل یوحنا]] به تبیین روند خلقت می پردازدمی‌پردازد.
 
== در باب فیضان روح القدس ==
خط ۱۲۵:
سیصد و هفتاد و چهار ''نامه''
 
مجموعه ایمجموعه‌ای از ''قطعات فلسفی''
 
مجموعه ایمجموعه‌ای از ''گفته ها''
 
مجموعه ایمجموعه‌ای از ''تأملات در باب [[فضیلت]]''
 
== پانویس ==