خولیو کورتاسار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب (۱۴.۹ core): + رده:افراد با نژاد آلمانی اهل آرژانتین+رده:آرژانتینیهای اسپانیاییتبار |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۲۳:
| سالهای نویسندگی =
|سبک نوشتاری = افسانه، نثر، حماسی، شعر
|کتابها =لی
|مقالهها =
|نمایشنامهها =
خط ۵۹:
کورتاسار کمی پس از تولد به همراه پدر و مادرش به منظور پیوستن به والدین ماریا هرمنیا، به سوییس نقل مکان کردند. ویکتوریا گابل (که یک شهروند [[آلمان]]ی بود) و دسکوته، (که یک شهروند [[فرانسه|فرانسوی]] بود.) در آن زمان در بلژیک به فرانسویها روی خوش نشان داده نمیشد. به همین خاطر بههمپیوستن خانواده باید در یک سرزمین بیطرف صورت میگرفت. خانواده کورتاسار به مدت دو سال ابتدا در [[زوریخ]] و سپس [[ژنو]] اقامت داشته و سپس، پس از اقامت کوتاهی در [[بارسلونا]] به [[بوئنوس آیرس]] بازگشت.
پس از بازگشت به آرژانتین، خولیو خوزه کورتاسار و ماریا هرمنیا ابتدا
بنا به گفته نویسنده، او در ۹ سالگی اولین رمان خود را مینویسد! خولیو که از استعداد ادبی سرشاری بهرهمند است، اشعاری نیز میسراید که رفتار بد خانواده به گمان اینکه این اشعار را از جایی کپی کردهاست، تأثیر سوئی بر وی میگذارد. در ۱۹۳۲ دیپلم خود را دریافت میکند و با مطالعه «[[افیون (کتاب)|افیون]]» اثر [[ژان کوکتو]] برداشت وی از ادبیات کاملاً دگرگون میگردد.
خط ۶۸:
در ۱۹۴۴ به عنوان استاد ادبیات فرانسه در [[دانشگاه ملی کیو]] (Cuyo) مشغول به کار میشود. در ۱۹۴۹ نمایشنامه پادشاهان را بر اساس اسطوره [[تیسیوس و میناتور]] به رشته تحریر درمیآورد.
در ۱۹۴۴ به تحصیل ادبیات فرانسه در دانشگاه سرگرم میشود و سال بعد با روی کار آمدن [[خوان پرون]] در آرژانتین به مخالفت علنی با او و سیاستهای ضدمردمیاش میپردازد و
کورتاسار اولین رمان خود را در سال ۱۹۴۹ با نام «تفریحی» مینویسد، رمانی که در واقع پیشدرآمدی بر رمان ماندگار «رایوئلا» ی اوست. البته رمان «تفریحی» به همراه رمان دیگری با نام «امتحان» که در ۱۹۵۰ آن را مینویسد، هر دو در سال ۱۹۸۶، یعنی دو سال پس از مرگ نویسنده، منتشر میشوند.
== سالهای در فرانسه ==
در سال ۱۹۵۱، کورتاسار، که از مخالفان دولت خوان دومینگو پرون بود<ref name="ReferenceA"/> به فرانسه مهاجرت کرد، جایی که باقی عمر و زندگی حرفهایاش را در آن سپری کرد. از ۱۹۵۲ به بعد، وی برای سازمان یونسکو به عنوان مترجم کار میکرد. از پروژههایی که کورتاسار بر آنها کار کرد میتوان ترجمه اسپانیایی [[رابینسون کروزو]]، داستان «[[خاطرات هادرین]]» نوشته [[مارگریت یورسنار]]، و داستانهایی از [[ادگار آلن پو]] را نام برد. او از آثار [[آلفرد ژاری]] و [[کنت د لاترمون]] تأثیر بسیار گرفت. کورتاسار بخش عمدهای از آثارش را در پاریس به رشته تحریر در آورد. در سالهای بعد، او
در ۱۹۵۳ پس از گذشت دو سال از دریافت بورس تحصیلی دولت فرانسه برای ادامه تحصیل در پاریس و شروع به کار در [[سازمان یونسکو]]، با «آئورورا برناردِس» ازدواج میکند. سال بعد به هنگام حضور در اجلاس عمومی یونسکو در [[مونته ویدئو]] - اروگوئه - و اقامت در [[هتل سروانتس]] این شهر بارها با خورخه لوئیس بورخس دیدار و گفتگو میکند، هتلی که بعداً به عنوان محل شکلگیری ماجرای داستان کوتاه موفقی به نام «در قفلشده» مورد استفادهاش قرار میگیرد.
خط ۹۵:
این کتابها توسط گرگوری رباسا به انگلیسی برگردانده شدهاند. ساختار پایان باز رائیولا ساختاری که خواننده را به انتخاب میان مطالعه به شیوه خطی یا غیرخطی مخیر میسازد از سوی سایر نویسندگان آمریکای لاتین از جمله کارلوس فوئنتس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا و [[خوزه لیما]] مورد تحسین واقع شدهاست. گرچه تکگوییهای درونی و [[جریان سیال ذهن]] کورتاسار وامگرفته از [[جیمز جویس]] و سایر [[مدرنیسم|مدرنیستها]] است ولی مهمترین منابع تأثیرپذیری او بیشک عبارتند از [[سوررئالیسم]]، [[رمان نو]]ی فرانسه و بداههپردازی زیباییشناسانه [[موسیقی جاز]].
کورتاسار در داستان رائیولا مکرراً به [[کوراتت اسکندریه]] نوشته [[لارنس دورل]] ارجاع میدهد. نگاشتن رمان یاد شده توسط کورتاسار
از کورتاسار اشعار، نمایشنامهها و آثار غیرداستانی چندی نیز به جا ماندهاست. او همچنین کتاب [[ادگار آل پو]] با عنوان «داستان آرتور گوردون پیم اهل نانتوکت» (نوشته در ۱۸۳۸) را به اسپانیایی ترجمه کرد (narraction de Arthur Gordon pym).
خط ۱۴۲:
* بی وقتیها (۱۹۸۲) (مجموعه داستان)
* اوتونائوتهای کوسموروت (Los autonautas de la cosmopista)
* نیکاراگوآی
* تفریح (۱۹۸۶)
* خاطرات آندرس فاوا (خاطرات آندرس فاوا) (۱۹۹۵)
|