حبوس: تفاوت میان نسخه‌ها

''' الحبوس ''' یا ''' حُبُوس ''' نام قبیلهٔ بزرگی است در شرق [[امارات متحده عربی]]، و همچنین در شمال کشور پادشاهی [[عمان]] . این قبیله در مناطق کوهستانی [[رأس‌الخیمه]] بویژهبه ویژه [[رؤوس الجبال]] [[شبه جزیره مسندم]] در سلسلهٔ [[کوه حجر]] سکونت دارند. شکل مفرد نام ایشان «حَبسی» است.

«حبس» و «مسیب» لقب دومرد بود، که بعداً به «آل حبس» و «آل مسیب» معروف گشتند. این دومرد جنب در جنب ودرو در جوارهم در صحرای پهناوری بنامبه نام (الدهنا) که سرسبز وزیباو زیبا بود نشستند، سالیان متمادی باهم بودند، منطقه شان پر از [[غلات]] وفیر، و [[چراگاه|چراگاه‌های]] وافری برای دام‌های دو فریق بود، در [[صراء]] و [[ضراء]] یار ویاور هم بودند، تا اینکه حادثه أی اتفاق افتاد وبین دو قوم جنگ خونینی رخ داد وبسیاریو بسیاری از دو طرف کشته شدند، بعد از این حادثه، قوم متفرق شدند وهرکس رو بدیاری نمود.

(الحبوس) از «آل حبس» هستند، و از نزاد [[شهاب بن النویره التغلبی الشیبانی]] هستند، که اصل الحبوس است، وحبوس از سلالهٔ ([[عبس]]) می‌باشند، که یکی از بزرگترین قبایل شبه جزیره عربستان است، عدد افراد این قبیله از ۲۵ هزار نفر تجاوز می‌کند، که در ۱۰ فرقه تقسیم شده أند. بیشتر آنان بدوهای متنقل بودن ، أما حالا هر قبیلهٔ در مکانی استقرار یافته‌است وبهو به زراعت وفلاحت اشتغال دارند. باضافهٔ شغل اصلی بداوه که دام پروری و [[دامداری]] و [[شتر|شتر داری]] است. در بعضی دراسات آمده‌است که قبیلهٔ «الحبوس» ساکن (دیرة الحبوس) غرب (دیرة الحرث) و الحجرین، و کوه‌های

[[رأس‌الخیمه]] هستند، عشائر این قبیله تحت رایات [[الشیخ رحمه بن مطر]] گرده آمده بودند، وازو از بارزترین شیوخ وزعماء الحبوس می‌توان از [[القائد ناصر بن عبدالله بن احمد الحبسی]] نام برد. وی بمعیت الشیخ رحمه بن مطر أولین برخوردی که با اشغالگران [[هلند|هولندی‌ها]] داشته أند درسال ۱۹۱۷ میلادی در [[مسندم|رأس مسندم]] بوده‌است.

گفتاره‌است که «الحبوس» فخذی از [[قریش]] است، چنانکه علامه: [[حمد الجاسر]] آن را تأیید کرده‌است و می‌گوید: (الحبوس از قریش از المجایشه از الحسکان از ناصره از بالحارث) هستند، ومسکن ایشان «وادی میسان» در عربستان سعودی بوده‌است. همچنین جمعی از مؤرخین عرب گفته أند که «الحبوس» قبیله‌ای أصیل عدنانی است که از [[مکه]] مهاجرت نموده أند، وازو از دورانی بسیار دور در کوه‌های رأس الخیمه ساکن شده‌اند. ودارای لهجه وعادات وتقالید خاصی می‌باشند.