خودپرستی عقلایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Koochekhalvat (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: اصلاح فاصله مجازی: ها
خط ۲:
 
==علوم اجتماعی==
خودپرستی عقلایی لازمه رفتارهای استاندارد شدهً [[اقتصاد نئوکلاسیک]] و [[تئوری حامی عقلایی]] در [[علوم سیاسی]] می باشد . گمانه هایگمانه‌های اقتصادی خودپرستی عقلایی , اغلب در غالب مدل های قابل کاربرد برای [[فردگرایی]] , [[اقتصاد انسانی]] {{انگلیسی|homo economicus}} ( ابداع شده توسط [[پارتو]] اقتصاددان سوئیسی در سال 1906 ) می باشند . لازمه هایلازمه‌های در هر دو رشته نقد و دفاع در همان ضمینه تجربه گرایی و فلسفه می باشند. برای مثال , در علوم سیاسی گمانه هایگمانه‌های خودپرستی عقلایی منجر به تضاد بر مسائلی مانند رای دادن می شود ( قوانینی که محتمالاً فرد رای دهنده برای منافع شخصی خود بر سر تغییراتی مانند تغییر در دستمزد , ایجاد می کند )
 
==نامگذاری و ابداع این اصطلاح==
خالق اصطلاح خودپرستی عقلایی بی شک کسی نبوده جز [[آین راند]] نویسنده و فیلسوف در حوضه اخلاق که برای کمک گرفتن در وضع فرضیه [[ماده‌گرایی|مادی گرایی]] آن را به کار بسته است . او می گوید, انجام کاری بر علیه « خود » دیگران غیراخلاقی و غیرعقلانی است بنابراین منظر مورد نظر او عطفی است بر هر دو دیدگاه خودپرستی و خودپرستی اخلاقی . کتاب معروف او [[عفت خودشیفتگی]] ( 1964 ) درباره مفهوم خودپرستی عقلایی به صورتی جامع و عمیق بحث می کند . براساس خودپرستی اخلاقی راند , والاترین ارزش هر فردیتی , زندگی و زنده بودن اوست و به صورت عقلایی زنده بودن هر انسان والاترین عفت را داراست و سعادت هر کسی در گرو دستیابی به اهداف همین زنده بودن است . راند , ادعای [[دیوید هیوم]] درباره اینکه , هرکسی نمی تواند بایستگی بودن را استنتاج کند را رد می کند و برخلاف نظر او و دیگران می گوید , طبیعت انسان زنده , این اجازه را به هر فردیتی می دهد که درباره چگونگی خواسته هاخواسته‌ها و نیازهایش و راه هایراه‌های برآوردن آنها تصمیم بگیرد اما هیچ کس نمی تواند بدون تفکر منطقی به چنین جایگاهی دست یابد که تصمیم گیرندهً خود باشد . براساس گفته هایگفته‌های او , زندگی انسانی یک جریان استانداردسازی برای تعقیب خواسته هایخواسته‌های مورد نظر و دوری از ناخواسته هاست . برای مثال , انسان بالی برای پرواز ندارد و اگر بخواهد پرواز کند و یا خودش را از هواپیمایی به زیر بیفکند باید انتخاب کند که برای زنده ماندن باید چتر همراه خود داشته باشد . واقعیت ملموس این را دیکته می کند که اگر او چنین کاری را انجام ندهد مجبور به ترک ارزش زندگی خواهد بود , به عبارتی ساده تر می میرد و یا آسیبی متوجهش می شود .در اصول اخلاقی راند , بزرگترین گناه غیرعقلایی عمل کردن است . در واقع , در نظریه او ارزش آفرینی از زنده بودن , سر منشا می گیرد و همچنین در نظریه او , نیکوکاری یک وظیفه و ارزش محسوب نمی شود و همچنین انجام دادن آن نیز ضد-ارزشی و یا غیراخلاقی نمی باشد .
 
==انتقاد==
یک انتقاد اساسی بر نظریه خودپرستی عقلایی این است که هر عملی هم جنبه خوب و هم بد و شیطانی دارد . مثلا اگر کسی برای مقاصد سیاسی [[جناح]] های مخالف را از میدان به در کرده و منتقدان را نابود گرداند , از دید این فلسفه , کارش غیر اخلاقی محسوب نمی شود زیرا آن شخص به خاطر منافع و آزادی های فردی ( و گاه منطقی ) ای که داشته , دست به این اقدامات زده است و در مقابل اگر از دید جناحها و یا اشخاصی که کشته و یا رانده می شوند به این مسئله نگاه کنیم , این کار عملی غیر اخلاقی محسوب می شود زیرا باعث نابودی آزادی شخصی دیگران شده است . بر این اساس ضعف اساسی این فلسفه دوگانگی و درگیری درونی آن در تعبیر و تفسیر کردن وقوع پدیده هاییپدیده‌هایی است که توسط همین انسانهای زنده صورت می گیرد .