فریدریش دورنمات: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Modernbot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۶۱:
این [[نویسنده]] برجسته در سال ۱۹۳۵ نمایشنامه ''ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی'' را نوشت که این اثر هم از نظر مضمون به مسئله وجود بی‌عدالتی در جامعه می‌پردازد و از نظر ساختار نمایشی تلاشی برای رهایی از قید و بندهایی است که در آن زمان موجب آزار نمایشنامه‌نویسان بوده‌است. همین مسئله هم باعث شد تا این نمایشنامه به عنوان اثری شاخص مورد توجه سایر درام‌نویسان جهان قرار بگیرد. دورنمات در همان سال ''فرشته‌ای به بابل می‌آید'' را خلق کرد. داستان این نمایشنامه بر اساس یک افسانه قدیمی بابلی شکل می‌گیرد و اتفاقات آن در زمان حکومت [[بخت‌نصر]] در سرزمین بابل به وجود می‌آید.
 
بسیاری از صاحب نظران موفق‌ترین نمایشنامه این نویسنده را [[''ملاقات بانوی سال‌خورده'']] می‌دانند که در سال ۱۹۵۵ نوشته شد. این نمایشنامه [[داستان یک شهر]] کوچک اما موضوع آن کاملاً جهان‌شمول است و می‌تواند شامل تمامی جوامع باشد. داستان در شهر کوچکی به نام گولن اتفاق می‌افتد. آلفرد ایل با دختری زیبا و وضع مالی معمولی به نام کلارا رابطه دوستانه برقرار می‌کند. آلفرد که قول ازدواج به کلارا داده بود، به قول خود وفا نمی‌کند و در دادگاه نیز با دادن رشوه به شهود رأی دادگاه را به نفع خود برمی‌گرداند. کلارا از شهر اخراج می‌شود. سال‌ها بعد زمانی که آلفرد با دختر یکی از تجار شهر ازدواج کرده و به‌ظاهر همه چیز به فراموشی سپرده شده‌است، کلارا در حالی که به عنوان یکی از ثروتمندترین زنان کشور خود شناخته می‌شود به شهر بازمی‌گردد و در برابر انتظار اهالی فقیر شهر از وی، در برابر کمک یک میلیاردی خود از آنهاآن‌ها می‌خواهد تا آلفرد را به قتل برسانند. در بخشی از این نمایشنامه در خصوص انگیزه‌های حرکت مردمی برای پاسخ به درخواست کلارا و رفع نیاز خودشان آمده‌است:
 
"هیولاهای موحش بی‌شمارند
خط ۸۱:
در این نمایشنامه عدالت با بی‌عدالتی به اجرا درمی‌آید. اما جدا کردن این دو بر عهده تماشاگر قرار می‌گیرد. تحرک داستانی این اثر به سرنوشت یا حتی احساس گناه درونی افراد مربوط نمی‌شود، بلکه چرخ‌های گرداننده این تحرک و به وجود آورنده شرایط پول آن هم وعده پول است.
 
دورنمات در سال ۱۹۶۲ نمایشنامه ''فیزیکدان‌ها'' را به نگارش درآورد. داستان این اثر در تیمارستان دانشمندان دیوانه می‌گذرد که هرکدام از آنهاآن‌ها فکر می‌کند یک شخصیت برجسته دوران است. بوتلر خود را [[نیوتن]] می‌داند. ارنستی فکر می‌کند [[اینشتین]] است و مویبوس خود را [[حضرت سلیمان]] می‌داند. این نمایشنامه با آنکه ظاهری ساده و دیالوگ‌هایی قابل فهم دارد، اثری پیچیده و دشوار است که به [[تئاتر ابزورد]] تمایل دارد.
 
اثر مشهور بعدی این نویسنده ''بازی استریندبرگ'' نام دارد که اقتباسی از نمایشنامه ''رقص مرگ'' نوشته [[اگوست استریندبرگ]] است. این نمایشنامه به مسئله زندگی زناشویی و ازدواج می‌پردازد. داستان دربارهٔ زن و شوهری است که سال‌های طولانی در جزیره‌ای دورافتاده در کنار هم زندگی می‌کنند، اما همواره با یکدیگر مشکل دارند و زندگی آنهاآن‌ها شبیه میدان جنگ است. در این میان ورود مردی که خود را از اقوام زن معرفی می‌کند، شرایط زندگی‌شان را به شدت تحت تأثیر قرار و آنهاآن‌ها را به سمت جدایی سوق می‌دهد.
 
دورنمات به دلیل شکست‌های عاطفی و تجربه‌های بسیار تلخی که در زندگی زناشویی خود داشته همواره به مسئله ازدواج با نوعی کج‌اندیشی نگاه و این مسئله را یکی از مسائل آزاردهنده روح و جسم تلقی می‌کرد. او در این راه چنان پیش رفت که ازدواج را جهنم دانست، اما هیچ‌یک از زن یا مرد به طوربه‌طور کامل و مستقیم مقصر نمی‌داند و شرایط نامناسب حاکم بر زندگی زناشویی را حاصل شرایط کلی قلمداد می‌کند. به همین خاطر نمایشنامه «بازی استریندبرگ» در محیطی شبیه به رینگ بوکس به تصویر کشیده می‌شود و نمایش به جای بخش‌بندی، راندبندی می‌شود و ابتدا و انتهای هر تابلو، همانند مسابقه بوکس، با صدای زنگ شروع و تمام می‌شود.
 
دورنمات نویسنده‌ای [[تحلیل گر]] به حساب می‌آید که مسایل و مشکلات بشری را در آثارش مورد بررسی قرار می‌دهد و حتی به طرح مسایل سیاسی نیز می‌پردازد تا از این طریق [[وضع بشر (کتاب)|وضع بشر]] را در شرایط کنونی جهان به تصویر بکشد. هر چند که بسیاری از مشکلات انسان امروز را حل نشدنی می‌داند و انسان‌ها را نیازمند پناه بردن به جنبه‌های طعنه آمیزطعنه‌آمیز زندگی معرفی می‌کند. نمایشنامه‌های این نویسنده از ظاهری کمدی برخوردارند و معدود آثار این نویسنده بر مبنای تراژدی نگاشته شده و متأثر از شیوه گروتسک است.
 
این نویسنده در جایی آورده‌است: «دنیای آشفته ما بیشتر جایی برای کمدی است تا تراژدی. از آن هنگام که ایجاد [[تراژدی]] واقعی امکانپذیر نیست، کمدی روش خوبی برای بیان حقایق به شماربه‌شمار می‌رود. حال آنکه [[نژاد سفید]] می‌کوشد تا برتری اش را به اثبات برساند. دیگر انسان گناهکار یا مسئول وجود ندارد. همه ادعا می‌کنند گناهکار نیستد. تمام حوادث بدون اینکه شخص به خصوصی خواسته باشد، اتفاق می‌افتد. هیچ‌کدام ما گناهکار نیستیم. ما فقط فرزندان پدرانمان هستیم و این گناه ما نیست. بلکه از بخت بد ماست. گناه مستلزم عمل فردی است. گناه یک عمل مذهبی است. تنها [[کمدی]] می‌تواند توجیه کنندهتوجیه‌کننده موقعیت ما باشد. دنیا ما را به ورطه عجیب و مسخره کشانده‌است. راه ما همان‌طور که در سیاست به [[بمب اتم]] رسیده، در تئاتر نیز به کمدی ختم می‌شود.»
 
«شهاب آسمانی»، «غربت»، «روزهای آخر پاییز»، «پنچری» و «گفتگوی شبانه» تعدادی از دیگر متون نمایشی این نویسنده هستند. در ایران بسیاری از نمایشنامه‌های مشهور دورنمات ترجمه و به اجرا درآمده که بیشتر این ترجمه‌ها به وسیله [[حمید سمندریان]] انجام شده‌است. «ازدواج آقای می‌سی سی پی» و «ملاقات بانوی سالخورده» از جمله آثار ترجمه و اجراشده سمندریان هستند. شعرهای «ملاقات بانوی سالخورده» به وسیله [[فروغ فرخزاد]] در سال ۱۳۵۱ به فارسی برگردانده شده‌است.<ref>http://www.aftabir.com</ref>