استان کرمانشاه در جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:تصحیح آزمایشی |
جز روبوت: تصحیح غلطهای املایی، انشایی، و نگارشی |
||
خط ۳۹:
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
[[سر اسپرینگ رایس]] در ادامه مینویسد که «جریان را به اطلاع دولت ایران رساندم که آنها نیز در جواب مدیر کارهای انگلیس را نزد من فرستادند و از قنسولخانه برحسب حکم شاه تقاضای تسلیم رؤسای حزب عامیون، خصوصاً آقا محمد مهدی را نموده بودند که من موافقت ننمودم.» او میگوید:«این کار را بهخاطر این انجام ندادم که از لحاظ اخلاقی زشت بود.» ولی باید گفت که
به هر روی متحصنین در قنسولخانه انگلیس مشکلات عدیدهای داشتند. آنها از ترس جان بیرون نمیآمدند این در حالی بود که عمال انگلیس از دولت ایران میخواستند ترتیبی اتخاذ نمایند تامتحصنین قنسولخانه را تخلیه نمایند. به همین خاطر بین مجلس و اتابک جلساتی تشکیل گردید و در پی آن تلگرافی به کرمانشاه مخابره کردند. سیفالدوله حاکم تلگراف را به قنسولخانه دادند آنها نیز متن تلگراف را در اختیار متحصنین قرار دادند تا با اعتماد لازم قنسولخانه را ترک کنند. اما ناگهان تیری به طرف متحصنین قنسولخانه شلیک گردید که تمام تمهیدات انجام شده را از بین برد. اوضاع کرمانشاه به دنبال این شلیک گلوله از نو متشنج شد. مشکلات همچنان باقی بود تا اینکه همچنانکه گفته شد سیفالدوله معزول و ظهیرالدوله جانشین او گردید.
از طرفی در جریان
شخص دیگری که میخواست از این آب گل آلود ماهی بگیرد [[سالارالدوله]] قاجار بود. او نیز برای روزگاری چند منطقه غرب را به آشوب کشاند و در سال ۱۳۲۵ه.ق شورشی را به راه انداخت و با کمک عشایر لُر، علیه محمد علی شاه دست به حرکتی گسترده زد که مجلس ودولت را غافلگیر ساخت هر چند آنها میتوانستند از این فرصت نهایت استفاده را ببرند اما به قول ملکزاده: "برای تملق و چاپلوسی از محمد علی شاه" اعلامیهای برضد سالارالدوله صادر کردند. این شورش عاقبت با یاری داودخان به همراه سواران ایل [[کلهر]] در منطقه [[نهاوند]] و [[بروجرد]] ساقط گردید.
این اوضاع پر آشوب کرمانشاه در آغاز مشروطیت، زمینه مناسب را برای شورشیان فراهم میکرد تا علیه دولت و مجلس از این منطقه
==منبع==
|