مرتضی صمدیه لباف: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Feyzi mahsa (بحث | مشارکتها) ←زندگینامه: اصلاح برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Feyzi mahsa (بحث | مشارکتها) اصلاح برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹:
== محاکمه و اعدام ==
مرتضی صمدیه لباف در آنجا اعلام داشت که: «عده ای در سازمان مارکسیست شده اند و چون من دیگر نمی خواستم کار کنم و به دنبال زندگی بودم قصد ترور مرا داشتند.»با دستگیری [[وحید افراخته]] در مرداد ماه ۱۳۵۴ وضع صمدیه لباف به عنوان ورزیده ترین عنصر نظامی سازمان که در دهها عملیات نظامی شرکت داشت، به کلی تغییر کرد. وحید تمام اطلاعاتی را که از او داشت، لو داد و ساواک را شوکه کرد. به دنبال اعترافات وحید افراخته(که با لو دادن تمامی اطلاعات سازمان قصد نجات خودش از اعدام را داشت)، صمدیه لباف به شدت تحت فشار و شکنجه قرار گرفت.طاهره سجادی (همسر غیوران) در کتاب خاطراتش (خورشیدواره) در رابطه با صمدیه می نویسد: «من را که به داخل اتاق بازجویی بردند حسینی و عضدی نشسته بودند. شروع کردند به هتاکی کردن، فحشهای رکیک دادن، حرفهای زشت زدن و بعد گفتند صمدیه لباف را بیاورند. صمدیه فقط یک پیژامه پایش بود، صورتش آن قدر زرد شده بود، مثل این که آن را داخل زردچوبه کرده اند، زنجیر به دستها، پاها و گردنش بود. با این وضع و صدای زنجیر او را داخل آوردند. صمدیه با این که در آن وضعیت بود، اما مشخص بود از روحیه بسیار بالایی برخوردار است، برقی را در چشمانش می شد دید. من چند بار که صمدیه لباف را در حال بازجویی و شکنجه دیدم، حالت خاصی داشت، بسیار صبورانه شکنجهها را تحمل می کرد و نسبت به بازجوها با بی اعتنایی و تمسخر روبه رو می شد.» وی در بخش دیگری از خاطراتش می نویسد: «بعد از دو روز مرا به قسمتی از کمیته که عکاسی در آن قرار داشت بردند. در گوشه ای از این محل بر روی یک تخت فلزی فنری، مرد برهنه ای (از کمر به بالا) را بسته بودند و بازجو چراغ الکلی لوله بلندی را در دست داشت که شعله آن را زیر تخت می گرفت. با حرارت چراغ، فنر داغ می شد و بدن او را می سوزاند، قلبم فشرده شد، نمی دانم کی بود، به نظرم رسید صمدیه لباف است.» طبق گفته ی همرزمان مرتضی صمدیه از جمله سعید شاهسوندی، او و مرتضی تلاش بسیاری در عدم دادن اطلاعات سازمان به ساواک کردند و در زیر شکنجه هم فقط اطلاعات سوخته می دادند اما با لو دادن کامل اطلاعات سازمان و ترورهای انجام شده توسط سازمان که توسط وحید افراخته به ساواک فاش شد در نهایت '''مرتضی صمدیه لباف''' به اعدام محکوم شد و در ۱۱بهمن ۱۳۵۴ بهمراه [[وحید افراخته]]، [[محسن خاموشی]] و جمعی دیگر از اعضای دستگیر شده ی سازمان ([[منیژه اشرف زاده کرمانی]]، [[محمد طاهر رحیمی]] ، [[محسن بطحایی]]، [[ساسان صمیمی بهبهانی]]، [[مرتضی لبافی نژاد]]، [[عبدالرضا منیری جاوید]])تیرباران شد.[http://www.ensani.ir/fa/content/124838/default.aspx]
|