'''همگونسازی فرهنگی''' یا '''همانندسازی فرهنگی''' یا '''آسیمیلاسیون فرهنگی''' {{به فرانسوی|Assimilation culturelle}} در لغت به معنای متشابه سازیمتشابهسازی است؛<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-ee2ea699634141289e129b5b413f6473-fa.html |عنوان=آسیمیلاسیون | ناشر =لغتنامهٔ دهخدا |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> و در علوم انسانی پروسهای است که موجب مستحیل شدن افراد یا گروههایی از میراث قومی متفاوت در [[فرهنگ]] حاکم جامعه میشود. همگون سازیهمگونسازی در واقع شدیدترین حالت [[فرهنگپذیری]] است؛ و اکتساب ویژگیهای فرهنگ حاکم را تا حدی که گروه همگون شده غیرقابل تشخیص از دیگر اعضای جامعه شوند، شامل میشود. با اینکه همگون سازیهمگونسازی ممکن است از طریق اِعمال زور یا داوطلبانه انجام گیرد، به ندرت موجب جایگزینی کامل فرهنگ قومی و نژادی حاکم میشود.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.britannica.com/EBchecked/topic/39328/assimilation |عنوان=assimilation | ناشر =Encyclopedia Britannica |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
در فرایند فرهنگپذیری، تغییر هدفدار زمانی اتفاق میافتد که یک گروه، سلطه بر دیگری را از طریق اشغال نظامی یا کنترل سیاسی برقرار میکند. فرایندهایی که در اثر تغییر هدفدار اتفاق میافتند عبارتند از آسیمیلاسیون اجباری، یعنی جایگزینی کامل یک فرهنگ توسط دیگری، و مقاومت در برابر فرهنگ حاکم. از آنجایی که تغییر هدفدار بر اعضای فرهنگِ میزبان تحمیل شدهاست، کمتر احتمال دارد که اثرات آن در دراز مدت حفظ شود.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.britannica.com/EBchecked/topic/3083/acculturation |عنوان=acculturation | ناشر =Encyclopedia Britannica |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
== مثالها ==
زمانی که ساکنان بومی آمریکا یعنی سرخپوستان برای نخستین بار با اروپاییان سفیدپوست برخورد کردند، سه گزینه به آنهاآنها داده شد: همگون شدن، تغییر مکان، یا نسلکشی. اولین گزینه به معنای همگون شدن در فرهنگ حاکم، شهرنشینی، رها کردن سنن قبیلهای و جذب شدن در جامعهٔ اروپایی بود. آموزش ابزاری برای آسیمیلاسیون بود که در قالب مدارس شبانهروزی اجرا میشد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.pbs.org/indiancountry/history/assimilation.html |عنوان=Assimilation, Relocation, Genocide | ناشر =Indian Country Diaries |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
در اواخر ۱۸۰۰ میلادی، ساکنان بومی آمریکا در حال شکست از دولت بودند، به ویژه پس از آنکه جنگ داخلی، دست نیروها را برای گشتزنی در غرب باز گذاشت. با این حال هنوز «مشکل بومیان» وجود داشت. آنان وحشیانی خوانده میشدند که ساکن زمینهای کشاورزان متمدن اندمتمدناند. در دههٔ ۱۸۶۰، دولت به منظور آسیمیلاسیون بومیان ۴۸ مدرسهٔ روزانه را درنزدیکی سکونتگاههای آنان احداث کرد؛ ولی دولت نتوانست از این طرح به هدف خود برسد، چرا که والدین دانشآموزان قادر به تعلیم زبان و فرهنگ قومی به فرزندانشان بودند. در دههٔ ۱۸۷۰، دولت طرح جدیدی را امتحان کرد: مدارس شبانهروزی. برنامه این بود که دانشآموزان سراسرِ هفته را در مدارسِ شبانهروزی، دورتر از محلِ سکونتشان سپری کنند؛ ولی این طرح نیز جواب نداد؛ چرا که مدتی بعد خانوادههای بومیان به نزدیکی مدارس نقل مکان کردند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.pbs.org/indiancountry/history/boarding.html |عنوان=Indian Boarding Schools | ناشر =Indian Country Diaries |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>