در زمان شاه طهماسب بهزاد جایگاه بالایی داشت و با سلطان محمد و آقامیرک در کتابخانهٔ سلطنتی همکاری میکرد. در ''[[لطایفنامه|لطایفنامهٔ]]'' [[فخری سلطان محمد هروی]] داستانی دربارهٔ شیوهٔ کار بهزاد در دوران کهنسالی است. بهنقلبه نقل از داستان، بهزاد دستیار و شاگردی ترک بهنامبه نام [[درویش محمد نقاش خراسانی]] داشت که تهیهکنندهٔ رنگ بود و بهزاد سپستر کارهای خود را به او واگذار کرد. بهگفتهٔبه گفتهٔ حیدر میرزا، شاگردان دیگر بهزاد قاسمعلی چهرهپرداز، مقصود و ملایوسف هستند و عالی، شیخزاده خراسانی و آقامیرک را نام بردهاست. قاضی احمد دوستی دیوانی و پدر مظفرعلی نقاش را نام میبرد. وی همچنین بهزاد را با [[یاری مذهب هروی|یاری مذهّب هروی]] معاصر میداند چراکه آنها با همکاری یکدیگر نسخهای از ''بوستان'' به سال ۸۹۳ ه.ق نگاهداریشده در [[قاهره]] را تصویرگری و تذهیب کردهاند. قاضی احمد جایگاه درویش و قاسمعلی را اندکی مقدم بر دورهٔ بهزاد میداند که رابطهٔ استاد–شاگردی را مورد تردید قرار میدهد؛ و سرانجام اسکندربیگ منشی مظفرعلی را از شاگردان بهزاد میداند. نفوذ و تأثیر بهزاد نخست در آثار شاگردانش دیده میشود که برخی از آنان مانند قاسمعلی و آقامیرک، تقریباً به درجهٔ هنری استاد خویش رسیدهاند. روایتی از میرعلیشیر در ''[[مجالسالنفائس]]''، [[درویشمحمد خراسانی]] را از شاگردان بهزاد معرفی میکند.<ref group=en>{{پک|Ettinghausen|1986|ف=BIHZAD,|ک=The Encyclopaedia of Islam|زبان=en}}</ref><ref group=en>{{پک|Soucek|1989|ف=BEHZĀD, KAMĀL-AL-DĪN|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|آریان|۱۳۶۲|ک=کمالالدین بهزاد|ص=۳۵}}</ref> با وجود این واقعیت که دگرگونی دیگری در سبک، بسیار سریع در دورهٔ صفوی رخ داد، اما در سه دههٔ نخست سدهٔ دهم هجری، سبکی میانه و گذار شکل گرفت که ویژگیهای بسیاری از کار بهزاد را نشان میدهد. یک نمونه که دربردارندهٔ ویژگیهای کلی سبک اوست، نسخهٔ خطی [[خمسه علیشیر نوایی|خمسهٔ علیشیر نوایی]] به تاریخ ۹۹۳ ه.ق است. نقاشان هرات، شیوهٔ کار مکتب بهزاد را به بخارا بردند که در دربار پادشاهان شیبانی ادامه پیدا کرد. نسخهای خطی بهنام ''[[مهر و مشتری]]''، اثر عصّار، نسخهبرداریشده در بخارا به تاریخ ۹۲۹ ه.ق، نمونهٔ خوبی است که نشان میدهد شیوهٔ بهزاد در بخارا دقیقتر از آنچه در تبریز بوده، چگونه حفظ شدهاست. روش بهزاد و مکتب هرات تا پس از میانههای سدهٔ دهم باقی ماند. با مهاجرت هنرمندان از مراکزی که هنوز تحت نفوذ بهزاد باقی ماندهبودند،مانده بودند، مکتب هرات و روش بهزادی وارد هند شد.<ref group=en>{{پک|Soucek|1989|ف=BEHZĀD, KAMĀL-AL-DĪN|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> و در نهایت اینکهاینکه اثرگذاری وسیع بهزاد در آثار نقاشان ایران، [[هند]]، [[ترکیه]] و [[آسیای میانه]] بهجابه جا ماند.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۶|ف=کمالالدین بهزاد|ک=دائرةالمعارف هنر|ص=۴۲۳}}</ref>
کسانی چون [[میرمصور]] و [[آقامیرک]] با وجود تفاوت کارشان از نظر پیچیدگی و ترکیببندی و رنگ، وفادارتر از سلطان محمد به شیوهٔ بهزاد بودهاند. افزون بر اینان، میرزاعلی، میرسیدعلی، مظفرعلی، عبدالصّمد، محمد قدیمی، دوستمحمد، عبدالعزیز و برخی نقاشان دیگر، از «وارثان کِلک بهزاد» بهشمار میروند. مکتب اینان کیفیتی چون شکوه تزیین،تزئین، فراوانی رنگ و احساس غنی سرشار است. نقاشان مکتب جدید تبریز، پیرو سنت بهزاد در تصویر زندگی روزمرهٔ مردمان، سعی در نمایشی کامل از جهان پیرامون خویش در نگارههای خود داشتند و صفحه را از پیکرها و معماری و منظره میآکندند، اما با وجود نگاه واقعگرایانه، هیچگاه طبیعتنگاری در آثار را پیش نگرفتند و ترفندهای ایجاد نمای سهبعدی را بهکار نبردند. فضاسازی مفهومی — که برای تعریف آن، از نشانههای انتزاعی بهره بردهمیشد — همچنان پابرجاست. پلانهای تصویری از کنارههای نگاره خارج میشوند و با تغییر فرم و رنگ، دور و نزدیک بهچشم میآیند. بدینترتیب،بدین ترتیب، فضا هم دوبعدی است و هم دارای عمق، و در عین اینکهاینکه یکپارچه است، ناپیوسته هم بهنظر میرسد. هر بخشی روایتکنندهٔ رویدادی جداست. وقایع پیوستگی زمانی و مکانی ندارند، اما درهمانحال، همه چیز در یک لحظه دیده میشود. اینگونه فضاسازی چندساحتی — که نشاندهندهٔ تأثیر عرفان در هنر ایرانی است — انسجام نظامِ زیباییشناختیِ نگارگریِ ایرانی را به اوج میرساند.<ref>{{پک|پاکباز|۱۳۸۴|ک=نقاشی ایران|ص=۹۱–۹۳}}</ref>
جدا از تکامل عمومی سبک، نگارگریها و نقوش و اجزای اصلی شیوهٔ بهزاد تا سدهٔ یازدهم، کمابیش وفادارانه تقلید میشد. تصویر «ملاقات دارا با مهتر خِیل» در نسخهٔ ''بوستان'' قاهره، در دیگر نسخههای خطی ''بوستان''، مانند یک ''بوستان'' به تاریخ ۹۴۱ ه.ق و دیگری به تاریخ ۹۶۲ ه.ق و نیز بوستانهای دیگر دیده شدهاست. «جنگ شتران» در بسیاری از نگارگریهای هندی و ایرانی بارها تکرار میشود، مانند فرشی ایرانی با تصاویر حیوانات در سدهٔ یازدهم و نیز یک کوزهٔ بدل چینی لعابی سبز متعلق به ۱۰۰۹ ه.ق سپستر در سالهای ۱۰۲۸ و ۱۰۳۵ ه.ق، [[رضا عباسی]] نقشهایی را که بهگمان متعلق به بهزاد باشد، دوباره بازآفرینی و بازطراحی کردهاست.<ref group=en>{{پک|Soucek|1989|ف=BEHZĀD, KAMĀL-AL-DĪN|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>