شیوه روایت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←صدای نامعتبر: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
|||
خط ۲۸:
یکی از اشکال نادر روایت، روایت اول شخص دانای مطلق است. در این روش راوی یکی از شخصیتهای داستان است اما از افکار و احساسات دیگران را نیز آگاه است. شبیه راوی سوم شخص دانای مطلق میباشد. این شکل یک توضیح منطقی برای تناسب سازوکار دنیای داستاننویسی عموماً مطرح میشود، مگر اینکه یک فقدان بزرگ در پیرنگ حس شود. [[دزد کتاب]] اثر [[مارک زوساک]] که توسط مرگ روایت میشود و [[استخوانهای دوست داشتنی]] نوشته [[آلیس سبالد]] که توسط دختر جوان کشته شدهای روایت میشود که پس از مرگ با [[تجربه خروج از بدن]] خانواده خود را که در حال تلاش برای کنار آمدن با ناپدیدی او هستند، مشاهده میکند. دو گزینه قابل ذکر از این نوع روایت است. عموماً راوی با آگاهی محدود مواردی را تشریح میکند که بهطور منطقی قابل فهم باشد. نویسندگان تازهکار ممکن است بهطور متناوب از راوی سوم شخص دانای کل به اول شخص در نوشته هایشان استفاده کنند و محدودیتهای ذاتی انسان برای دخالت کردن یا مشاهده کردن را فراموش کند.
=== دوم شخص ارجمند ===
در روایت دوم شخص یا توی راوی، راوی مستقیماً مخاطبانش را مورد خطاب قرار میدهد. به همین علت به این روش زاویه روایت خطابی نیز میگویند. این شیوه خواننده را به عنوان یکی از شخصیتها وارد متن میکند و همین باعث میشود تا خواننده خود را در ساخت ماجرا شریک و سهیم بداند.<ref name="آموزش داستان نویسی">{{یادکرد|نویسنده = مهدی پورعمرانی، روحالله|عنوان = آموزش داستاننویسی|چاپ = اول|ناشر = تیرگان|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۶،ISBN 978-964-5810-40-3}}</ref> راوی ترجیح میدهد به جای ضمیر «او» از ضمیر «تو» استفاده کند تا بیگانگی از وقایع اتفاق افتاده، فاصله احساسی یا کنایی کمتر حس شود. لوری مور و جنوت دیاز از این روش در داستانهای کوتاهشان استفاده کردهاند. در ایران نیز هر چند به ندرت اما در داستانهای معاصر دیده میشود. داستانهای کوتاه «بید، دریاچه، قو» اثر [[حسن عالی زاده]]، «کینه کشی» اثر [[محمود گلابدرهای]]، «اگر این دست...» اثر [[مهدی سحابی]] و «پاگرد سوم» اثر [[یارعلی پورمقدم]]<ref name="آموزش داستان نویسی"/> و رمان [[شاه بی شین]] از [[محمدکاظم مزینانی]] از این دسته آثار است.
{{گفتاورد|معده ات بدجوری ترش کرده. وای که این دانشجوها چقدر آزارت میدهند! هروقت به یاد آنها میافتی، متأثر و غمگین میشوی و حال بدی پیدا میکنی. یادت باشد قبل رفتن به سر قرار، قرص ضد نفخ و ترشا بخوری|محمدکاظم مزینانی|شاه بی شین، صفحه ۱۶۱<ref name="شاه بی شین">{{یادکرد|نویسنده = مزینانی، محمدکاظم|عنوان = شاه با شین|چاپ = اول|ناشر = سوره مهر|شهر = تهران|تاریخ = ۱۳۸۹،ISBN 978-964-506-926-9}}</ref>}}
|