نایب خاص: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amirhasan khorvash (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Amirhasan khorvash (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴:
کلینی اشارات مبهمی به [[توقیع|نامه‌هایی]] از امام زمان می‌کند که به دست شیعیان می‌رسیده‌است.<ref name="Deputy"/> در کتاب التنبیه [[ابوسهل نوبختی]] که بین سال‌های ۹۰۳ تا ۹۱۳ نوشته شده‌است، به بحرانی در میان شیعیان اشاره می‌کند. ابوسهل می‌نویسد که بیشتر یاران نزدیک حسن عسکری تا بیست سال بعد از مرگ او درگذشته‌اند. آنها کسانی بودند که با امام غایب شیعه در ارتباط بودند و فرمان‌های او را به اطلاع شیعیان می‌رساندند. در این زمان آنها تنها می‌توانستند به کمک احادیث متواتر پیامبر از طریق اهل سنت و امامان پیشین شیعه غیبت طولانی امام را ثابت نمایند.<ref name="Deputy"/>
 
عنوان سفیر در ابتدا در کتاب الغیبه [[نعمانی]] به چشم می‌خورد اما نام و تعداد این نایبان ذکر نشده‌است. سپس [[علی بن بابویه|ابن بابویه]] نام چهار نایب را در کمال‌الدین ثبت نموده‌است<ref name="Deputy"/><ref name="etan811"/> و مبسوط‌ترین گزارش‌ها دربارهٔ فعالیت سفرا در کتاب الغیبه ابوجعفر [[شیخ طوسی|طوسی]] آمده‌است. به نوشته [[اتان کولبرگ]] عمده این گزارش‌ها بر مبنای دو کتاب که اکنون در دسترس نیست می‌باشد: اخبار ابی العمر و ابی الجعفر العمریان اثر [[ابن برنیه کاتب]] و اخبار الوکاله الربعه نوشته [[احمد ابن علی ابن عباس ابن روح صیرفی]]. به گفتهٔ کولبرگ در دانشنامه اسلام اعتقاد به سفرا در نزد خاندان نوبختی شکل گرفت.<ref name="etan811">{{harvnb|Kohlberg|1995|p=811}}</ref>
 
به نوشتهٔ ساچادینا شبکه وکلا در دوران امامان مسئول گردآوری [[خمس]] بود و [[عثمان بن سعید]] نیز یکی از وکلای حسن عسکری بود. در شرایطی که چند امام آخر به‌شدت تحت نظارت و مراقبت بودند، عملاً اداره امور ساختار مرکزی جامعه شیعه بر عهده وکلا بود. در شرایط غیبت امام وکلا سرپرستی و رهبری مجازی جامعه شیعه را در خصوص امور دینی و مالی برعهده گرفتند.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|p=89}}</ref> به نوشتهٔ ساچادینا در منابع اولیه از جمله کتاب‌های [[شیخ کلینی|کلینی]] و ابن بابویه ([[شیخ صدوق]]) به وکلا به طور عمومی اشاره شده‌است و ابن بابویه چندین نفر را نام برده‌است که به گفتهٔ وی با مهدی در ارتباط بوده و سمت وکالت را بر عهده داشته‌اند بی آنکه کسی از آنها را به عنوان وکیل ویژه یا [[نائب خاص]] معین کند. اما بخصوص برخی از وکلا بطور نیابتی [[خمس]] را از شیعیان می‌گرفته‌اند. ساچادینا از بررسی روایات ابن بابویه نتیجه می‌گیرد که اصطلاح نیابت خاص در دوره‌های بعد برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|pp=86–7}}</ref>
 
به نوشتهٔ ساچادینا در شرایطی جامعه شیعه پس از مرگ حسن عسکری دست کم به چهارده فرقه منشعب شده بودند، پذیرش نهایی این عقیده که حسن عسکری فرزندی داشته که امام آخر و دوازدهم شیعه‌است در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری رخ داد. این امر به رهبری [[محمد بن عثمان]] و شبکه وکلای او در سراسر سرزمین‌های مسلمان و با کمک ابوسهل نوبختی، متکلم بزرگ شیعه، انجام شد. رابطه نزدیک و دوستانه ابوسهل با خاندان شیعه [[بنی فرات]] که وزرای عباسیان بودند نیز پذیرش این امر را حتی در میان سایر مسلمانان تسهیل کرد. بدین ترتیب جامعه شیعه حول اعتقاد به امامت حجت بن حسن و رهبری محمد بن عثمان مجدداً متحد شد.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|pp=90 & 91}}</ref>