مدار صفر درجه (مجموعه تلویزیونی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۳۵:
'''''مدار صفر درجه''''' سریالی ایرانی است که از ۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ از شبکه اول [[سیمای جمهوری اسلامی ایران]] به روی آنتن رفت. گمان می‌رود این فیلم بر اساس زندگی واقعی [[عبدالحسین سرداری]] ساخته شده باشد، اما هیچ‌گونه نشانه دقیقی برای تأیید این موضوع در سریال موجود نیست (نه نام شخصیت‌ها و نه سرنوشت آن‌ها به عبدالحسین سرداری شباهتی ندارد).<ref>In the Lion's Shadow: The Iranian Schindler and his Homeland in the Second World War</ref>
 
سریال ''مدار صفر درجه'' از اردیبهشت ۱۳۸۶ از شبکه اول تلویزیون ایران پخش و تبدیل به یکی از سریال هایسریال‌های محبوب تلویزیون شد که بارها بازپخش آن توسط مردم درخواست شده استشده‌است.
 
== شخصیت‌ها ==
خط ۵۳:
 
== خلاصه داستان ==
فیلم ماجرای سفر دانشجویی ایرانی به نام حبیب پارسا ([[شهاب حسینی]]) به فرانسه- به خاطر تحصیل در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه پاریس - را نشان می‌دهد. ماجرا بر بستر جنگ جهانی دوم و شکل گرفتن [[صهیونیزم]] و تسلط تدریجی بر فلسطین می‌گذرد که طبیعتاً فضای داستان متأثر از این واقعه مهم تاریخی است. در زمان اعزام دانشجویان ایرانی به فرانسه و همچنین تحصیل آنهاآن‌ها در دانشگاه پاریس، [[جنگ جهانی دوم]] نیز در حال آغاز است. حبیب پارسا در دانشگاه با دختری یهودی به نام سارا استروک ([[ناتالی متی]]) آشنا می‌شود که اوایل، در کلاس با یکدیگر به مخالفت می‌پردازند که تدریجاً این مخالفت و سرکشی به عشق و تمایل بین این دو نفر مبدل می‌شود. ترور یهودیان به دست صهیونیست‌ها در ایران و اروپا و دنبال کردن سرنوشت دانشجویی ایرانی در فرانسه و رابطه عاطفی او با دانشجویی یهودی با سلسله حوادثی به یکدیگر مرتبط می‌شوند. به دنبال فتح [[پاریس]] توسط [[آلمان نازی]]، جان سارا آستروک و خانواده‌اش نیز به خطر می‌افتد زیرا دولت آلمان با یهودیان مخالف است؛ و پس از این وقایع مشکلات فراوانی برای حبیب که پس از مدتی به ایران بازمی‌گردد روی می‌دهد درحالی که از پی خواسته او سارا آستروک و مادرش نیز به تهران آمده بودند؛ (زیرا جانشان در پاریس به خطر افتاده بود) و حبیب مجدداً دو بار دستگیر می‌شود (به اتهام ربودن گذرنامه). پس از آزادی وی از زندان شهربانی و رخ دادن اتفاقاتی از جمله کشته شدن چند نفر مثل سرگرد فتّاحی و خواهر حبیب، در آخر ماجرا سارا عمویش را که در تخت جمشید قصد قتل حبیب را داشت به قتل می‌رساند و حبیب پارسا دوباره به زندان می‌افتد؛ ولی در آخر پس از رهایی از زندان به معشوق خود می‌رسد که آخرین سکانس سریال است.
 
== دوبله ==