پایتخت (فصل ۲): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۸:
نقي در گنبذ و گلدسته سازي برادران فروردين بجز ناصر كار مي كند و براي بهتر شدن حال ارسطو تصميم ميگيرد يك بار گنبد وگلدسته براي ارسطو بگيرد .
 
به او مي گويند باري براي قشم داريم و صاحب بار يك زن است و برا ي اينكه تنها تنبها نباشد نقي با خانئادهخانواده اش همراه بار با ارسطو بروند پس قرار ميشود نقي و خانواده اش هم با ارسطو همراه شوند .
 
درراه براي نماز خواندن توقف ميكنن و چون ارسطو خسته بوده در نمازخانه ي رستوران استراحت ميكنند و وقتي خواب هستند از طرف ادارهي بهداشت مي ايند و رستوران را پلمپ ميسكنن و نقي و بابا و ارسطو در رستوران گير ميكنند در رستوران ارسطو در مسابقه ي تلوزيوني شركت ميكند و يك ميليون پول برنده ميشود .
 
انها از شمال به تهران مي ايند و چون شعله {صاحب بار} مدد كار است در يك سراي سالمندان كار ميكرده و صاحب اصلي بار {ملوك خانم} در انجا است شب را در انحا مي مانند و فردا نالهار به خانه ي شعله مي روند در انجا متوجه ميشوند برادر شعله نياز شديد به كليه ي O منفي دارد و مادرش سراغ دلال رفته و دوميليون به او پول داده است ارسطو هم كه گروه خوني O منفي دارد جو گير ميشود و تصميم ميگيرد كليه بدهد . خانواده ي شعله فكر ميكنند كه او به خاطر اينكه به دخترشان علاقه دارد ميخواهد خانوادهشان را مديون خود كند تا نتوانند جواب منفي به او بدهند. بنابراين شعله پوشه ي فرم هاي اهدا و ازمايشات را از ارسطو ميگيرد و پارا ميكند و تصميم ميگيرد بار را با كاميون دايي اش به قشم ببرد كه به او ميگويند هردو كليه ي ارسطو سنگ ساز است و او اصلا نمي تواند به كسي كليه بدهد .
 
== ایده اولیه کار ==