ناصر (خلیفه): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵:
| آرامگاه =
| پیش از = [[ابونصر محمد ظاهر]]
| پس از = [[ابومحمد حسن
| شهبانو =
| همسر =
خط ۳۲:
}}
== منبعشناسی ==
* [[تاریخ فخری]] نوشته [[ابن طقطقی]].
* [[شذارت الذهب فی اخبار من ذهب]]
* [[جامع التواریخ]] نوشته [[خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی]].
* [[سیر الاعلام النبلا
* [[تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر]] نوشته شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی.
* [[تاریخ جهانگشای]] نوشته [[عطاملک جوینی]].
* [[تاریخ الخلفا]] نوشته [[جلال الدین سیوطی]].
* [[مجمع الاداب فی مجمع الالقاب]] نوشته [[ابن فوطی]].
* [[مرآت الزمان فی تاریخ الاعیان]] نوشته [[سبط ابن جوزی]].
* [[الکامل فی التاریخ]] نوشته [[عز الدین علی ابن اثیر]].
* [[وفیات الاعیان فی انباع
* [[المنتظم تاریخ الملوک و الامم]] نوشته [[ابوالفرج ابن جوزی]].
* [[النجوم الزاهره فی الملوک المصر و القاهره]] نوشته [[جمال الدین ابن المحاسن یوسف ابن تغری بردی]].
== زندگینامه خلیفه ==
خلیفه الناصر لدین الله در سال ۵۵۳ ه.ق دیده به جهان گشود و در سال ۵۷۵ ه.ق بر تخت خلافت نشست. او که از مادری ترک نژاد و کنیز به نام زمرد زاده شده بود، یکی از دورههای مهم در [[دوره چهارم خلافت]] را بر عهده گرفت و آن را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانید و توانست با استفاده از موقعیتشناسی خویش قدرت از دست رفته خلافت را تا حدود زیادی احیا کند. او برای خود آیین فتوت را برگزید و در سال ۵۷۸ هجری قمری به دست [[مالک بن
== اقدامات و تحرکات ==
=== اقدامات داخلی ===
* خلیفه ناصر به مسائل اجتماعی-اقتصادی و وضع رعایا و مردم ضعیف توجه ویژه ای داشت، حتی آنگونه که در تاریخ فخری آمدهاست ناصر شبها در محلات [[بغداد]] با لباس مبدل و بدون اینکه شناسایی شود، گشت میزد تا از حال مردم آگاه شود.
* ناصر سیستم جاسوسی قوی و منظمی ایجاد کرد و بدین وسیله میخواست تمام شهرها و مناطق قلمرو اش را تحت کنترل کامل خود داشته باشد. سازمان جاسوسی ای که ناصر ایجاد کرده بود به حدی سازمان مند و قوی بود که رعیایش فکر میکردند که خلیفه با ارواح و اجنه در ارتباط است.
* خلیفه ناصر به علم و دانش نیز بهای زیادی میداد و تلاش زیادی در جهت بسط و گسترش آن انجام داد و کتابخانه بزرگی نیز در جنب مدرسه نظامیه بغداد ساخت و تلاش زیادی در جهت جلب نظر علمای زمان میکرد. هر چند که شاید هدف او از این کارها نزدیک شدن به علمایی بود که در جامعه از احترام خاصی برخوردار بودهاند، تا بدین طریق بتواند نفوذ و مقبولیت خود را در جامعه تقویت کند.
* او در راستای هدف خلفای پیش از خود که خارج شدن از نفوذ سلاجقه بود نیز گامهای مؤثری برداشت و سرانجام در زمان همین خلیفه بود که خلافت عباسی با کشته شدن [[طغرل سوم سلجوقی]] به دست [[علاء الدین تکش خوارزم شاه]] در سال ۵۹۰ ه.ق استقلال واقعی خود را بدست آورد و کاملاً خودمختار شد و پا در عرصه ای جدید نهاد.
* ناصر در دوره خلافت خویش اقدامات زیادی در جهت جلب نظر شیعیان که در آن زمان دارای قدرتی در خور بودند، انجام داد و آنها را به خود نزدیک ساخت. او به محلات شیعه نشین سر و سامانی دوباره داد و اقداماتی نیز در جهت ترمیم قبور ائمه شیعه انجام داد و بسیاری از شیعیان را وارد دستگاه خلافت کرد و حتی وزارتش را نیز به تنی چند از آنان سپرد.
=== اقدامات خارجی ===
دوران خلافت الناصر لدین الله مقارن شده بود با زمانی که ممالک اسلامی از همه سو مورد حمله سخت کفار قرار گرفته بود و سلاطین اسلامی درگیر نبردی سخت برای جلوگیری از تعرض دشمنان اسلام بودند اما سیاست خلیفه ناصر نه تنها کمک به آنها نبود بلکه ایجاد نفاق بین سلاطین اطراف بود تا با از میدان به در کردن رقبایش حکومت خود را تحکیم بخشد.
یکی از علل دوام خلافت ناصر در این دوره پر آشوب و با وجود رقیبان قدری همچون سلطان علاء الدین تکش خوارزمشاه و سلطان طغرل سوم سلجوقی و [[سلطان محمد خوارزمشاه]] و [[قزل ارسلان سلجوقی]] القای نفاق بین پادشاهان مسلمان و انداختن ایشان به جان یکدیگر است. به عنوان مثال ناصر به اتابک قزل ارسلان کمک کرد تا طغرل سوم سلجوقی را مغلوب کند و این آغاز دخالت آشکار ناصر در مسائل ایران بود بعدها نیز ناصر نقش مهمی در تحریک [[غورها]] علیه [[خوارزمشاهیان]] داشت و او که از دیرباز با تکش خوارزمشاه نزاع داشت با تحریک غورها علیه جانشینان تکش زمینهساز سقوط خوارزمشاهیان شد و به نوعی شرایط را برای استیلای [[مغولان]] در آینده بر جهان اسلام مهیا ساخت. خلیفه ناصر وقتی که اختلاف میان او و محمد خوارزمشاه شدت گرفته بود از مغول تقاضای کمک کرد تا خورزمشاه با آنان مشغول شود و خلافت در امان بماند از این رو به [[چنگیزخان]] نامه نوشت و
== تشیع ناصر ==
اکثر منابع خلیفه ناصر را شیعه دانستهاند که این امر یک دلیل بزرگ دارد و آن هم ارادت و حرمت خاصی است که این خلیفه برای ائمه معصومین و شیعیان قائل بود. چنانکه دستور داد در و شبکه ای از چوب ساختند و در سرداب [[سامرا]] و بر قبه هر امام مدفون در آنجا نصب کردند. او به محلههای شیعه نشین نیز توجه خاص داشت و در محله [[کرخ]] که گفته میشد محل دفن دو تن از فرزندان [[امام علی
== وزرای شیعه ناصر ==
* [[ابوالفضل محمد بن علی بن احمد قصاب]]: اصالتاً اهل ایران و از اهالی شیراز بود، چون پدرش قصاب بود ابن قصاب نامیده میشد. وی فردی باهوش بود که در مدت وزارتش توانست نقش پر رنگی در احیای قدرت خلافت عباسی بازی کند. پس از مرگش، خلیفه ناصر پسرش [[ابوالفضل احمد]] را وزیر کرد اما پس از مدت کوتاهی او را عزل کرد. پس از آن [[ابن قُنبر]] را که او هم شیعه بود به وزارت برگزید اما پس از چندی او را هم از کار برکنار کرد.
* [[نصیرالدین ناصر بن مهدی علوی رازی]]: ابن مهدی از نسل [[قاسم بن حسن بن علی]] از سادات حسنی بود. زادگاه وی مازندران و اصلیتش به ری برمیگشت. ابن مهدی در دوران وزارتش از شیعیان حمایت میکرد و قصد داشت آنها را در امور دخالت دهد. او به درباریان بسیار سخت میگرفت که همین امر عامل برکناری اش شد.
* [[محمد بن احمد بن علی]]: وی که معروف به [[ابن امسینیا]] بود از کاتبان شیعه بود که به مقام وزارت رسید او برعکس ابن مهدی تندرو و سختگیر نبود و به دنبال ایجاد آرامش بود اما به دلایل نامعلومی از وزارت خلع شد.
* [[مؤیدالدین محمد بن محمد بن عبدالکریم بن برزقی]]: مؤیدالدین قمی که اصالتاً ایرانی، اهل قم و شیعه بود. او نقش پر رنگی در اقتدار عصر خلافت ناصر بازی کرد و شاید بتوان گفت مهمترین وزیر خلیف ناصر بودهاست. در دوره مؤیدالدین است که حمله سلطان محمد خوارزمشاه دفع میشود.
== سرانجام ناصر ==
در حالی که خلیفه ناصر تا لحظات آخر عمرش از تکاپو برای احیای قدرت خلافت از هیچ تلاشی فروگذار نکرده بود در اواخر عمر خویش گرفتار امراض عدیده ای شد، از آن جمله سه سال به دلیل بیماری قادر به حرکت کردن نبود و چشمانش آب آورد که سبب نابینایی یکی از چشمانش شد. بعد از آن نیز گرفتار سنگ مثانه شد که مجبور به عمل جراحی گردید. در آخر هم [[ذوسنطاریا]] بر مزاج او مستولی شد و پس از بیست روز در شب آخر رمضان ۶۲۲ ه.ق او را از پا درآورد و بدین سان حیات آخرین خلفه مقتدر عباسی به پایان رسید.
|