دانته آلیگیری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست Fatemi از رده:سیاستمداران اهل ایتالیا به رده:سیاستمداران اهل ایتالیا |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۹:
== زندگانی ==
او در شهر فلورانس بهدنیا آمد.<ref>{{یادکرد ویکی|عنوان = Dante Alighieri|پیوند = http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Dante_Alighieri&oldid=380984815|زبان =En| بازیابی = ۳۰ آگوست ۲۰۱۰}}</ref> تاریخ تولد دانته به درستی مشخص نیست، اما باور عمومی بر این است که این تاریخ در حدود سال ۱۲۶۵ میلادی بودهاست. این تاریخ استنتاجی است بدست آمده از اتوبیوگرافی دانته در کتاب کمدی الهی-دوزخ که به صورت
در دوران کودکیش شهر فلورانس مدام بین دستههای رقیب یعنی [[گیلیبینی]]ها و [[گوئلفها]] دست به دست میشد. تا سرانجام [[گوئلفها]] (که خانواده دانته هم از آنان بودند) بر شهر چیره شدند. طولی نکشید که بین خود گوئلفها نیز اختلاف افتاد و خود به دستهٔ سیاهها و سفیدها تقسیم شدند.
خط ۶۱:
در سال ۱۳۰۰ میلادی بین دو دسته سیاسی سفیدها که نماینده ثروتمندان شهر و دسته سیاهها که از طبقات عامه طرفداری میکردند زد و خورد شدیدی روی داد که بر آتش کینهتوزیهای گذشته دامن زد. پاپ ظاهراً برای آرامش و به راستی برای گسترش نفوذ خود کاردینال «آکوئاسپارتا» را به فلورانس فرستاد ولی وی نتوانست کاری انجام دهد، این بار پاپ از «[[شارل دو والوا]]» برادر «[[فیلیپ لوبل]]» پادشاه فرانسه کمک گرفت. این مسئله فلورانسیان را بسیار نگران کرد و دسته سفیدها که در آن وقت روی کار بودند سه نفر را به عنوان سفیر فوقالعاده نزد پاپ فرستادند تا او را از این فکر منصرف سازند، دانته یکی از این سه نفر بود. اندکی پس از آغاز این سفر بود که شارل دو والوا و نیروهای پاپ پیروزمندانه وارد فلورانس شدند و دسته سفیدها را از آنجا راندند و زمام امور را به دست سیاهها سپردند. این تغییر مقدمه تصفیهای شد که بزرگترین قربانی آن دانته بود.
روز ۲۷ ژانویه ۱۳۰۲ نخستین حکم از سوی دادگاه فلورانس به زیان دانته صادر شد و او را غیابی به سوء استفاده از اموال دولتی متهم نموده و به پرداخت پنج هزار [[فیورینو]] جریمه و دو سال تبعید از فلورانس و محرومیت همیشگی از حقوق مدنی محکوم کرد. چهل روز بعد حکم دیگری به زیان وی صادر شد و وی محکوم بدان شد که اگر به دست مقامات امنیتی و قضایی فلورانس بیفتد زنده زنده در آتش سوزانده شود. از آن پس یک دوران ممتد آوارگی و دربدری برای شاعر آغاز شد که تا پایان زندگی او ادامه داشت. از این تاریخ او دیگر همسر و دو دخترش را ندید چرا که به
یکی دو سال در شهر [[سیه نا]] (Sienna) گذراند. از آنجا به سن گودینو و [[ورونا]] (Verona) و سپس به [[پادووا]] (Padova) رفت و در همه جا با استقبال گرم زمامداران و بزرگان روبرو شد و دربارها و کاخها بر او گشوده بود.
|