اسطورهشناسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←پیشینه پژوهش در حوزه اسطورهشناسی: افزودن دیدگاه کارل گوستاو یونگ |
|||
خط ۱۴:
نخستین نظریههای انتقادی در باب اسطوره طی سده نوزدهم میلادی ارایه گردید. در این سده پژوهشگران، اسطورهها را بهعنوان نمونههای منسوخ و ناکارآمد اندیشه انسانی معرفی مینمودند و باور داشتند که اسطوره چیزی بیش از همتای ابتدایی دانش مدرن نیست. <ref>{{cite book|first=Robert |last=Segal|title=Myth: A Very Short Introduction|url={{google books |plainurl=y |id=wJu9CQAAQBAJ|page=19}}|date=2015|publisher=OUP Oxford, p.19.}}</ref>
اما در سده بیستم میلادی بسیاری از پژوهشگران اسطورهشناس این دیدگاه را ناقص دانسته و رد کردند. در اصل امروز دیگر به اسطوره بهعنوان سویه متضاد یا مخالف دانش نگاه نمیشود. از دید اسطورهشناسی مدرن، بررسی و تفسیر اسطورهها به معنای کنار نهادن دانش نیست.<ref>{{cite book|first=Robert |last=Segal|title=Myth: A Very Short Introduction|url={{google books |plainurl=y |id=wJu9CQAAQBAJ|page=19}}|date=2015|publisher=OUP Oxford, p.3.}}</ref>
[[یونگ]] تلاش کرد روانشناسی پنهان در پس جهان اسطورهها را دریابد. او بر این باور بود که همه انسانها یک سری از نیروهای ذاتی ناخودآگاه با یکدیگر شریک هستند، که نامشان را کهالگو نهاد<ref>{{cite book|first=Steven |last=Walker|title=Jung and the Jungians on Myth|url={{google books |plainurl=y |id=VNhQAwAAQBAJ}}|date= 2014|publisher=Taylor & Francis}}</ref>
== تعریف افسانه ==
|