واژه‌سازی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
متنبخش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳:
:[[فرایند]] '''واژه‌سازی'''، '''کلمه‌سازی'''، '''ساخت کلمات تازه''' یا '''ساخت واژه‌های نو''' (Word-making) در [[زبان‌ها]] و [[فرهنگ|فرهنگ‌های]] گوناگون بشری از اهمیت و جایگاهی حیاتی برخوردار است. چند راه برای واژه‌سازی وجود دارد:
** پیوستن پيوند [[بن‌واژه]] با كلمه تكواژه [[وند]] (کارگار، باعقل، بی‌ضرر، همکاری، نابرابری) كه بيشتر در [[زبان لري|لرها]] و در زبان [[فارسي سره|فارسى سره]]، درى، أفغانستان و پشتو و بيشتر زبان هاى ايرانى از آن استفاده مى كنند.
** همراه براى تركيب کردن چند [[بن‌واژه|تكواژه يا كلمات كوچك]] (واژه‌همراه‌کردن) از برای ساختن [[واژه مرکب|واژه‌های مرکب]] (مادرزن، خوب‌روی، همیشه‌بهار، کیهان‌نورد، دریانورددریانورد، ساده لو، على پور، سجده خواه، جمهورى خواه، دموكرات طلب)
** قاعدهٔ [[ریخت‌شناسی]]-[[نحو|نحوی]]<ref>Morphology-syntactic</ref> واژه‌سازی: تغییر یافتن وظیفهٔ [[دستور زبان|دستوری]] و گذر کردن واژه از یک جنبهٔ بیان به دیگر جنبه (برای نمونه، «گدا» از [[صفت (دستور زبان)|صفت]] به [[اسم (دستور زبان)|اسم]] و «[[پرنده]]» و «دیده» (چشم) از [[صفت مفعولی]] به اسم گذر کرده‌اند). صفت‌های مفعولی‌ای چون [[خواننده]]، [[گوینده]]، بافنده و [[نویسنده]] کمتر در نقش اصلی خود و بیشتردر نقش اسم به کار گرفته می‌شوند؛ این رویداد زبانی «به صورت اسم درآوردن»<ref>Substantivisation</ref> نامیده می‌شود.
** قاعده لغوی-معنایی<ref>Lexical-Semanic</ref>: به‌عمل [در آثار ادبى] آمدن واژه‌هایی را اداره می‌نماید که در نتیجهٔ آشکار گشتن معنا (بیشتر [[معنای مجازی]]) به شکل‌های [[همنام|همنام [يك نوشت] ]]<ref>Homonym</ref> صورت گرفته‌اند، برای نمونه: «مهر» ([[خورشید]])، باميه مهر (محبت، دوستداری)، زمین ([[سیاره]])، زمین (جایگاه کشت و کار، مثلاً زمین [[پنبه]]) و مانند آن. واژه‌سازی یکی از منبع‌های ادبى مهم پربار گشتن ترکیب لغوی زبان و یکی از راه‌های به میان آمدن اصطلاحات می‌باشد. در [[زبان فارسی|زبان فارسى سره و درى]] هر یک خصیصهٔ بیان طرز واژه سازى و ابزارهاى وسايل واژه سازى مخصوص خود واژه‌سازی خویش را دارد.