پریخان خانم (دختر شاه تهماسب یکم): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
خط ۴۵:
پریخان خانم، دختر [[شاه طهماسب یکم]] دومین پادشاه سلسله [[صفویان]] و خواهر [[شاه اسماعیل دوم]] و [[شاه محمد خدابنده]]، سومین و چهارمین پادشاهان صفوی بود.
 
از آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست، جز آنکه در حوالی اهر یا ابهر از مادری چرکس به دنیا آمد. وی مورد توجه پدر بود و به دلیل کاردانی مشاور بانفوذ او شد. به هنگام بیماری شاه که به مرگ او انجامید، امیران [[قزلباش]] تصمیم گرفتند که [[حیدر میرزا (فرزند شاه طهماسب یکم)|حیدر میرزا]]، برادر ناتنی پریخان خانم، را به جانشینی او برگزینند. اما پریخان خانم از تقربی که نزد پدر داشت سود جست و نظر شاه را نسبت به حیدر میرزا برگرداند تا اسماعیل میرزا، برادر دیگرش را که در [[قلعه قهقهه]] زندانی بود به جانشینی انتخاب کند. [[حیدر میرزا]] شبانه تاج سلطنت بر سر نهاد و گرجیهای طرفدار او درهای حرم را بستند و پریخان خانم در قصر محبوس شد. حیدر میرزا که از مخالفت پریخان خانم با خود آگاه بود تصمیم به کشتن او گرفت اما او برادر را فریفت و از قصر خارج شد. پریخان خانم پس از آزادی کلید درگاه را به سلیمان میرزا و شمخال سلطان، دایی خود که رئیس [[چرکس]]ها بود، سپرد. آنان با سیصد نفر [[چرکس]] در حمله به حرمسرای حیدر میرزا او را کشتند. در عین حال خانهٔ پریخان خانم پناهگاه گرجی‌های طرفدار حیدر میرزا شد و زنان به خانه وی پناه بردند. پریخان خانم نخست یکی از امیران قزلباش را به قلعهٔ قهقهه فرستاد تا اسماعیل میرزا را به قزوین آورده بر سریر پادشاهی بنشاند.
 
پریخان خانم بر این اندیشه بود که چون شاه جدید را در کسب قدرت یاری رسانده می‌تواند در امور سلطنت مداخله کند، اما شاه اسماعیل پس از رسیدن به قزوین از قدرت پریخان خانم کاست و امیران قزلباش را از گرد او پراکند و ملازمانش را جواب کرد. همچنین اموال او را مصادره کرد و شاهدخت از آن پس زندگی محقری در پیش گرفت. [[شاه اسماعیل دوم]]، که نگران حمایت پریخان خانم از برادرش سلیمان میرزا برای جانشینی تخت و تاج بود، سلیمان میرزا را نیز کشت. این کشتارها سبب مخالفت سران قزلباش با او و تماسهای پنهانی آنان با پریخان خانم شد پریخان خانم در اواخر سلطنت برادرش توانست در امور کشور مداخله کند و دوباره به قدرت باز کرده و زمانی که نفوذ و قدرت خود را به دست آورد هر کاری برای برکناری و قتل برادر خود انجام داد که موفق هم شد.
 
همه منابع دربارهٔ نقش پریخان خانم در مرگ شاه سخن گفته‌اند. به نوشتهٔ روملو پریخان خانم به کمک [[حسن‌بیگ حلواچی اوغلی]]، ندیم شاه اسماعیل، شاه را مسموم کرد؛ نیز گفته‌اند که چون پریخان خانم در دورهٔ سلطنت شاه اسماعیل بی‌اعتبار شده بود با کنیزان حرم همزبان شد و شاه را مسموم کرد.
 
پس از مرگ شاه، سلطان قلخانچی اُغلی ذوالقدر، حاکم شیراز، [[ابوالفوارس شجاع‌الدین|شاه شجاع]]، پسر هشت ماههٔ [[شاه اسماعیل دوم]]، را برای سلطنت پیشنهاد کرد تا پریخان خانم عهده‌دار نیابت سلطنت باشد. اما امیران قزلباش به سلطنت محمد میرزا، پسر بزرگ شاه طهماسب، رأی دادند ولی چون محمد میرزا نابینا بود، برخی از کارهای سلطنت در دست پریخان خانم قرار گرفت و نفوذ وی بسیار بیشتر شد.
 
[[میرزا سلمان جابری اصفهانی]]، وزیر شاه اسماعیل، که به پریخان خانم و شمخال سلطان اعتماد نداشت، از قزوین نزد شاه و همسرش، مهدعلیا [[خیرالنساء بیگم]]، رفت و آنان را از قدرت و نفوذ و اختیار پریخان خانم و اطاعت و انقیاد امیران قزلباش از او، آگاه ساخت؛ بلافاصله نیز خبر رسید که پریخان خانم و شمخال سلطان و چرکسها قصد شورش دارند.
 
شاه و [[خیرالنساء بیگم|مهدعلیا]]، ابتدا فرمان حکومت شکی را برای شمخال سلطان فرستادند تا او را از [[قزوین]] دور کنند. سپس مهدعلیا شوهرش را بر آن داشت تا پریخان خانم را به خانه [[خلیل‌خان افشار]]، [[للگی|لَلِ‍هٔ]] پریخان خانم، بفرستد. برخلاف دستور شاه، و به دستور پریخان خانم، او را به خانهٔ خودش می‌بردند که در میان راه ملازمان خلیل‌خان هجوم آوردند و او را به خانهٔ خلیل‌خان بردند و در آنجا خفه کردند. اموال او که ده هزار تومان می‌شد به پاس این خدمت به خلیل‌خان بخشیده شد.
 
جسد پریخان خانم در امامزاده حسین، در کنار سلیمان میرزا و شاه اسماعیل به خاک سپرده شد. پریخان خانم قدرت و اعتبار و نفوذ بسیار زیادی در دربار داشت،داشت و عملا در اداره کشور مداخله زیادی میکرد، چنان‌که برای مثال توجه خاص او به میرزا مخدوم شریفی، مفسر و محدث و واعظ اهل تسنن، سبب شد تا او در عهد شاه اسماعیل دوم عهده‌دار نیمی از امور صدارت شود و زمانی که مخالفت امیران قزلباش با شاه، به زندانی شدن میرزا مخدوم انجامید، بعد از درگذشت شاه، مرحمت پریخان خانم سبب رهایی او و مهاجرتش به عتبات عالیات شد.
 
[[محتشم کاشانی]] اشعار زیادی در مدح پریخان خانم سروده‌است. از بناهای منسوب به وی، مدرسه پریخان خانم در اصفهان در نزدیکی‌های چهار سو مقصود، بوده‌است.