دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳:
'''نفرین مروارید سیاه''' اولین فیلم سری [[دزدان دریایی کارائیب]] میباشد. کارگردانی این فیلم بر عهده [[گور وربینسکی]] بوده و [[شرکت والت دیزنی]] از این فیلم تخیلی-ماجرایی حمایت بسیار کرده بهطوریکه قسمتی از پارک [[دیزنیلند]] را به این فیلم اختصاص دادهاند. این فیلم تا الان بیست و نهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما بودهاست.این فیلم با استقبال بسیار خوب از سوی مردم ومنتقدین مواجه شد و نقد های خوب و مطلوبی را از منتقدین و مردم دریافت کرد و فروش بسیار بالایی داشت که این راه را برای ادامه های فیلم باز کرد هرچند هیچ کدام نتوانستند موفقیت فیلم اول را بدست آورند.
بازی جانی دپ در نقش کاپیتان [[جک اسپارو]] با استقبال مواجه شد و او را نامزد جوایز معتبری از جمله اسکار و گلدن گلوب و بفتا کرد.
این فیلم هم اکنون جز 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت imdb است.
خط ۵۰:
== داستان فیلم ==
فرماندار انگلستان همراه با دخترش
فرمانده
ناگهان در آن سوی دریا چیزی از دور دیده میشود، کشتیها در حال غرق شدن و سوختن هستند.... بلی انگار دزدان دریایی به آنها حمله ور شده و همه چیز را نابود کردهاند.
اما پسرکی را نجات میدهند، الیزابت به دستور پدرش مسئولیت نگهداری از او را بر عهده میگیرد.
الیزابت در حال مراقبت از پسرک است که ناگهان او بیدار میشود و اسم خود را به زبان میآورد. [["ویل ترنر"]]
الیزابت به گردنبندی که به گردن ویل است توجه میکند و میبیند یک سکه طلاست و نشانی از دزدان دریایی است. آن را پنهان میکند چون میداند اگر فرمانده نارینگتون بفهمد، پسرک را به این جرم اعدام خواهد کرد.
سالها بعد الیزابت رویایی از زمانی که ویل ترنر را نجات داده بود میبیند.
خط ۶۸:
"اسم کاپیتان جک اسپارو رو هرگز فراموش نخواهید کرد چون او به راحتی از دستان شما فرار میکند."
جک در حال فرار به کارگاه آهنگری ویل ترنر میرسد و در حال آزاد کردن دستان خود از زنجیر است که ویل سر میرسد. جک فکر میکند ویل یک جوان بی فکر و ترسو است اما ویل با برداشتن شمشیر نشان میدهد که میخواهد جلوی جک را بگیرد و به جک میگوید تو به خانم الیزابت صدمه وارد کردی باید تاوان کارت را بدهی.
میان جک و ویل درگیری بوجود میآید که در نهایت با کمک رییس ویل که فردی تنبل و مست بود جک گیر میفتدو فرمانده
قرار بود فردا در زمان طلوع افتاب جک اسپارو را اعدام کنند اما در همان شب اتفاقی می افتد. دزدان دریایی عجیبی به شهر حمله میکنند و دست به غارت و کشتار میزنند. شهر در آشوبی کامل فرو میرود. فرمانده نورینگتون با سربازانش از شهر دفاع میکنند. ناگهان دزدان دریایی به خانه فرماندار سوان حمله میکنند و الیزابت را میبینند و او را دستگیر میکنند و به پیش کاپیتان خود که کاپیتان هکتور باربوسا نام دارند میبرند. آنها در کشتی اسرارآمیز مروارید سیاه هستند. شاید برترین کشتی آن زمان که با سرعتی باور نکردنی همیشه از چنگ مأموران دریایی میگریخت.
|