سدهٔ چهارم هجری از درخشانترین و پرفروغترین روزگاران تاریخ و تمدن [[ایران]] و [[اسلام]] است. این سده بخشی از [[دوران طلائیطلایی اسلام]] است. در این قرن، هنرمندان، دانشمندان، سخنوران، پژوهندگان، فقیهان، نویسندگان، فیلسوفان و پزشکان بزرگی پدیدار شدند که نگاهها و نظرهایشان- تا چند سده پس از ایشان- بر جامعهٔ علمی سایه افکنده داشت. همچنین کشاورزی، صنعت و بازرگانی نیز در بسیاری از سرزمینهای اسلامی رونق داشت و از کرانههای [[دریای چین]] تا دروازههای [[امپراتوریِ رومِ شرقی|بیزانس]]، جولانگاهِ بازرگانانِ مسلمان بود.
با این همه، جنگ و خونریزی و کشاکشِ قدرتها و دولتهای محلی در کنارِ همهٔ رویدادهای دیگر، در جریان بود و حکومتهای پرشماری در سراسرِ سرزمینهای اسلامی، بر گروهی از مسلمانان فرمان میراندند.
خط ۱۰۶:
}}
در هر [[مسجد جامع]] شهرِ اسلامی در این سده، یک [[کتابخانه]] هم بود و علما معمولاً کتابهای خود را [[وقف]] این مسجدها میکردند<ref>ابن خلکان، 1/55</ref> در اواخر این سده، هر یک از سه فرمانروای مهم اسلامی در [[بغداد]] و [[قاهره]] و [[قرطبه]] گرایش سختی به گردآوری [[کتاب]] داشتند. [[حکم دوم|الحکم دوم]] سفیرانی به سرزمینهای شرق اسلامی میفرستاد که از کتابهای تازه برای او نسخه فراهم آورند و فهرست کتابخانهاش چهل و چهار دفتر بیست ورقی میشد که فقط نام کتابها در آن ثبت شده بود.<ref>Hitchcock, Richard (2014). Muslim Spain reconsidered. Edinburgh: Edinburgh University Press. pp. 91–92. {{ISBN|978-0-7486-3960-1|en}}.</ref>[[ابومنصور نزار العزیزبالله|العزیز بالله فاطمی]] در [[قاهره]]، خزانهٔ کتاب بزرگی با دویست هزار کتاب داشت.<ref>Libraries and Information in the Arab World: An Annotated Bibliography</ref>{{سخ}}
جز این فرمانروایان، [[جاحظ]]، [[فتح بن خاقان]] و [[اسماعیل بن اسحاق قاضی]] از ادیبان کتابدوست بودند. جاحظ گفته که «یکماهه، از کتاب چندان دانش میآموزی که از دهان مردمان، به روزگاران دراز هم نمیآموزی.»<ref>http://www.cgie.org.ir/fa/article/83591/جاحظ---آذرتاش-آذرنوش</ref>
=== مدرسهها ===
بنا به گفته ی [[تقیالدین مقریزی]] در «الخُطَط»، [[نیشابور (شهر کهن)|نیشابور]] نخستین شهر اسلامی بود که از مدرسهسازی در آن در تاریخنگاریها یاد شده است: «[[مدرسه (اسلام)|مدرسههایی]] که در سرزمینهای اسلامی برپا شدهاند، به هنگام صحابه و تابعین این چنین شناخته نشده بودند، اینها نوبنیادند و چهارصد سال پس از هجرت ساخته شدند. نخستین کسانی که در سرزمین اسلامی بدین کار همت گماشتند، مردم نیشابور بودند؛ [[مدرسه بیهقیه|مدرسهٔ بیقهیه]] را آنجا بنیان نهادند.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مقریزی | نام =تقیالدین | پیوند نویسنده = تقیالدین مقریزی| عنوان = الخطط (المواعظ والاعتبار بذكر الخطط والآثار) | ترجمه عنوان = | پیوند = https://ar.wikisource.org/wiki/تصنيف:خطط_المقريزي:مطبوع| تاریخ بازبینی = ۱۷ اوت ۲۰۱۶ | جلد = ۴ | تاریخ = | سال = [[۱۹۹۷]] | ناشر = دار الكتب العلمية | مکان = [[بیروت]] | زبان = [[عربی]] | صفحه =۱۹۲ | گفتاورد = والمدارس مما حدث في الإسلام ولم تكن تعرف في زمن الصحابة ولا التابعين وإنما حدث عملها بعد الأربعمائة من سني الهجرة، وأول من حفظ عنه أنه بنى مدرسة في الإسلام أهل نيسابور،}}</ref> مهاجرتهای دانشمندان از سراسر جهان اسلام در سدههای میانه به نیشابور، سبب شد که مدرسههای آن «کانون گسترش ایدهها» و «قطب علمی دنیای اسلامی» شود.<ref name="ReferenceA">مقدمهٔ «مدارس علمیه قبل از نظامیه». ناجی معروف.</ref> پیش از ساخت [[نظامیه نیشابور|نظامیه در نیشابور]]، مدرسههایی در آن برپا بوده است:<ref name="ReferenceA"/>