بازی‌های مسخره (فیلم ۱۹۹۷): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز replaced: درباره ← دربارهٔ ، آنها ← آن‌ها (10)، می خواهد ← می‌خواهد با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۶:
| جایزه‌ها =
}}
'''''بازی‌های مسخره''''' {{انگلیسی|Funny Games}} فیلمی در ژانر [[مهیج روان‌شناسانه]] به کارگردانی [[میشائیل هانکه]]، کارگردان اتریشی است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد. داستان فیلم دربارهدربارهٔ دو مرد جوان است که پدر و مادر و کودکی را گروگان می‌گیرند و برای تفریح آنهاآن‌ها را به انجام بازی‌های [[سادیسم|سادیستی]] وا می‌دارند.<ref>HOLDEN</ref>
 
== خلاصه داستان ==
داستان از جایی آغاز می‌شود که یک خانواده ثروتمند آلمانی، [[سوزان لوتار]]، در نقش آنا، به همراه شوهرش گئورگ (با بازی [[اولریش موهه]]) و پسر کوچکشان گئورگی خیال دارند تعطیلات خود را در ویلای زیبای تابستانی‌شان که در کنار یک دریاچه قرار دارد بگذرانند. وقتی پدر و پسر به قایق‌سواری می‌روند، مرد جوان مودبی به نام پیتر (با بازی [[فرانک گیرینگ]]) دم در خانه ظاهر می‌شود و از آنا می‌خواهد چند تخم‌مرغ به او قرض بدهد. دقایقی بعد دوباره برمی‌گردد و ادعا می‌کند در راه تخم‌مرغ‌ها شکسته‌اند و چند تخم‌مرغ دیگر می‌خواهد. آنا خیال دارد چند تخم‌مرغ دیگر به او بدهد اما مسیر گفتگو به سرعت تغییر می‌کند. لحن دلپذیر پیتر کم‌کم خصمانه می‌شود. سر و کله دوست پیتر، پل (با بازی [[آرنو فریش]]) پیدا می‌شود. وقتی گئورگ برمی‌گردد از آنهاآن‌ها می خواهدمی‌خواهد بروند. اما پل و پیتر ویلا را ترک نمی‌کنند. به زودی روند داستان تغییر می‌کند. آنهاآن‌ها دست و پای خانواده را می‌بندند و خشونت و شکنجه آغاز می‌شود. آنهاآن‌ها به شیوه‌ای که یادآور [[برتولت برشت]] است گاهی خطاب به دوربین حرف می‌زنند و در یک جای فیلم، صحنه‌ای را به عقب برمی‌گردانند تا خشونت بیشتری بر قربانیانشان اعمال کنند.<ref>Deming</ref>
 
== درونمایه ==
فیلم ''بازی‌های مسخره'' به رابطه تماشاگر با خشونت و خشونت بصری‌ای که تماشگر فیلم مصرف می‌کند می‌پردازد. در این فیلم، قواعد ژانر [[تریلر]] به چالش کشیده می‌شود. بخش بزرگی از خشونت فیلم در واقع دیده نمی‌شود، بلکه بیننده از طریق صداهایی که می‌شنود یا واکنش بازیگران، به اتفاقی که در صحنه رخ داده پی می‌برد. شخصیت‌های شرور فیلم شباهتی با شخصیت بد کلیشه‌ای فیلم‌های دیگر ژانر ندارند. فاجعه یا اتفاق ناگواری در کودکی آنهاآن‌ها را به سمت خشونت سوق نداده‌است. آنهاآن‌ها خشونت می‌کنند چون حوصله‌شان از زندگی معمولی کسالت‌بار طبقه متوسط سر رفته و چون قادر به خشونت‌اند. فیلم به شیوه‌ای واقع‌گرایانه واکنش‌های خانواده قربانی را نمایش می‌دهد. در جایی از فیلم، که پسر کوچک کشته شده و مردان جوان ظاهراً خانه را ترک کرده‌اند، زن و شوهر قاعدتاً می‌توانند فرار کنند، اما بر خلاف انتظار آنهاآن‌ها مدتی طولانی به حال خود باقی می‌مانند. آنهاآن‌ها بیش از آن آسیب‌دیده و تحقیر شده‌اند که بتوانند حرکتی بکنند. در جایی دیگر فیلم‌ساز درک مخاطب از واقعیت را مورد پرسش قرار می‌دهد و به او یادآوری می‌کند چیزی که در حال تماشای آن است صرفاً یک فیلم است. مردان جوان رو به دوربین از مخاطب می‌پرسند که آنهاآن‌ها چه فکر می‌کنند؟ آیا به نظر مخاطب، این خانواده شانسی برای زنده ماندن دارد؟ وقتی آنا تفنگ را می‌قاپد و به پیتر شلیک می‌کند، پل صحنه را به عقب برمی‌گرداند و سیر اتفاقات فیلم را عوض می‌کند.<ref>Patterson</ref> وقتی آنا می‌پرسد چرا یک‌باره آنهاآن‌ها را نمی‌کشند؟ پل جواب می‌دهد که در آن صورت لذت همه ما زایل خواهد شد. پاسخی که پل درمورد خشونت فیلم می‌دهد «لذت» است. که به اندازه هر پاسخ دیگری پوچ است اما در واقع فیلم‌هایی از این دست دقیقاً به منظور سرگرمی، لذت و تفریح مخاطب ساخته می‌شوند. هدف غایی سرگرمی در رسانه‌های جمعی همین لذت است.<ref>Laine</ref>
 
== جوایز ==