علی بن موسی الرضا: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏مرگ: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه، replaced: ها ← ‌ها با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز replaced: ه اند ← ه‌اند (2)، شده است ← شده‌است، درباره ← دربارهٔ ، کرده است ← کرده‌است با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۳۶:
 
== القاب و کنیه‌ها ==
از کنیه‌های خاص وی می‌توان به ابو علی و ابو محمد اشاره کرد. برای تمایز روایت‌های وی از پدر، نزد شیعیان به وی ابوالحسن ثانی نیز گفته‌اند. لقبی که وی بدان مشهور است همان «رضا» است. دربارهدربارهٔ رضا نامیدن وی اختلاف است. برخی-که همان مخالفان اهل بیت بوده‌اند- بر این باورند که مأمون وی را به نام رضی از آل محمد نامیده است. در مقابل گفته می‌شود که امام جواد در باب این نوع نام‌گذاری چنین گفته‌اند که مقصود از رضا کسی است که خدا و پیامبر و امامان شیعه از او راضی و خشنودند و دشمنان و دوستان نیز به وی راضی بودند.<ref>http://rch.ac.ir/article/Details/13362</ref>
 
== وضعیت سیاسی ==
خط ۸۳:
* دوست هر کسی عقلش می‌باشد و دشمنش جهلش.<ref name="al-Qarashi"/>
* پرستش به زیادی نماز و روزه نیست، بلکه فراوانی تفکر در امر خداوند بلند مرتبه است.<ref name="al-Qarashi"/>
* ایمان یک مرتبه از اسلام بالاتر است؛ خداترسی یک درجه از ایمان بالاتر است؛ و هیچ چیز کمتر از خداترسی در بین مردم توزیع نشده استنشده‌است.<ref name="al-Qarashi"/>
* ایمان چهار رکن دارد: اعتماد به خدا، راضی بودن به حکم خداوند، تسلیم حکم خدا بودن و واگذاری کارها به خداوند.<ref name="al-Qarashi"/>
* کسی که این پنج صفت را ندارد هیچ خیری از او برای دنیا یا آخرتت انتظار نداشته باش: کسی که اصالت خوبی ندارد، کسی که سخاوتمند نیست، کسی که خلق و خوی درستی ندارد، کسی که رفتارش درست نیست، کسی که خداترس نیست.<ref name="al-Qarashi"/>
خط ۹۲:
مأمون گمان می‌کرد با انتصاب رضا به جانشینی اش، مشکل شیعه را حل خواهد کرد. اما پس از اینکه بالاخره توانست رضا را برای قبول جانشینی متقاعد کند، دید که شیعه محبوبیت بیشتری هم از قبل کسب کرده‌است. به‌علاوه حزب مخالفش در [[بغداد]] از اینکه می‌دیدند نه تنها مأمون رضا را به جانشینی اش انتصاب کرده، بلکه رنگ پرچم عباسیان را هم به سبز تغییر داده، عصبانی بودند. آن‌ها نگران بودند که امپراتوری اسلامی از چنگشان رها شده به دست ایرانی‌ها بیفتد. این بود که در بغداد گرد هم جمع شده تا مأمون را از خلافت خلع کرده، با عمویش، [[ابراهیم بن مهدی]]، بیعت کنند.<ref name="Donaldson"/> وقتی این خبر به خراسان رسید، رضا مأمون را نصیحت کرده تا او را از جانشینی خلع کند. مأمون اما در عوض تصمیم گرفت به بغداد برگشته و از حقش دفاع کند.<ref name="Donaldson"/> با این حال وقتی مأمون و همراهانش به [[سرخس]] رسیدند، وزیر مأمون ترور شد و دو روز بعد وقتی به [[توس]] رسیدند، رضا مسموم شده از دنیا رفت. مأمون دستور داد او را در کنار مقبره پدرش [[هارون الرشید]] دفن کنند. مأمون در مراسم تشییع رضا بی تابی زیادی از خود نشان داد و دستور داد برای سه روز آنجا بمانند. به نوشتهٔ [[ویلفرد مادلونگ|مدلانگ]]، مرگ نابهنگام هم وزیر و هم جانشین مأمون، که حضورشان درهای آشتی مأمون با حزب مخالف نیرومندش در بغداد را به رویش می‌بست، را می‌بایست به عنوان دلیلی بر این نظریه که مأمون در قتل آن‌ها دستی داشته‌است، تلقی کرد.<ref name="madelung"/><ref name="al-Qarashi"/>
 
محمد بن جریر طبری هیچ اشاره‌ای به مسموم شدن علی بن موسی کرده استکرده‌است. طبری می نویسد: گویند: مامون از سرخس برفت تا به طوس رسید. وقتی آنجا رسید چند روزی به نزد قبر پدرش بماند. مامون بگفت تا او را به نزد قبر رشید به خاک کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری جلد سیزدهم ابوالقاسم پاینده|نام خانوادگی=محمد بن جریر طبری|نام=|ناشر=اساطیر|سال=1380|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> مامون در سال 202 هجری "ام حبیب" دختر خویش را زن "علی بن موسی" و "ام‌الفضل" را زن محمد بن علی بن موسی (امام محمد تقی) کرد. بسیاری از علما و روحانیون شیعه و تاریخدان‌ها اعتقاد دارند که امام رضا توسط مامون ملعون مسموم شده و واین اتفاق درست است ولی در شیعه بودن یا نبودن آن سخن زیاد است لیکن شهید مطهری نوشته او شیعه امامکش بود ولی روزی گفت مامون پدرم هارون به من شیعه بودن را آموخته و خود شیعه بود همه از تعجب گفتند مگر داریم پدرت شیعیان را شکنجه و قبر امامان و اجساد آنان را تکه تکه کرد و چند امام را به شهادت رساند گفت پدرم شیعه امامکش بود او میدانست این امامان که دوازده تن اند و بعضی مرده اندمرده‌اند و دو تن زنده یعنی علی بن موسی و محمد بن علی و بقیه هنوز به دنیا نیامده اندنیامده‌اند حق جانشینی رسول الله را دارند و تنها راه رستگاری پیروی از آنان است و آنان نورهای بهشت اند ولی پدرم هارون میخواست خود در جایگاه خلاف باشد تا این دوازده نور
 
== سال‌شمار امامت امامان دوازده‌گانه شیعه ==