تاریخ گیلان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه، replaced: هم اکنون ← هماکنون ، مهمترین ← مهمترین ، سالها ← سالها با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۶۴:
[[اقرار علیف|اقرار علی اف]]، کادوسیان را در زمرهٔ ساتراپ یازدهم میداند که بیست هزار سرباز سبک اسلحه و چهار هزار سواره نظام داشتند. به نوشتهٔ استرابون آنها در پرتاب نیزه مهارت خاصی داشتند.<ref name="اق">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=علی اف |نام=اقرار |کتاب=تاریخ آتورپاتکان | ناشر=بلخ |سال=1378 |شابک=964-6337-19-8}}</ref>
به نظر میرسد کادوسیان با دولت مرکزی هخامنشی پیوسته مشکل داشتهاند: میدانیم در ۴۰۵ قبل میلاد در اواخر حکومت داریوش دوم قیامی بوده که تا قیام کوروش ادامه داشته و نیز موارد دیگر رخ دادهاست. بهطور خاص در خصوص [[اردوکشی اردشیر دوم علیه کادوسیان]] در جریان قیامهای عظیم ۳۸۰ شواهد موجود است. این اردوکشی شکستی مفتضحانه بود و تنها مذاکرات دیپلماتیک توسط ساتراپ تیریبازوس عقبنشینی را ممکن کرد و خود شاه پیاده راه پیمود. گفته شده [[داریوش سوم]] در پی شکست دادن کادوسیان در نبردی تن به تن در جریان اردوکشی علیه آن قبیله در اولین
کادوسیان در زمرهٔ سپاه داریوش سوم در مقابله با [[اسکندر کبیر]] ذکر شدهاند.<ref name="pi">{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=Piller | نام=Christian Konrad | عنوان=The Cadusii in Archaeology? Remarks on the Achaemenid Period (Iron Age IV) | ژورنال=Iran and the Caucasus | ناشر=Brill Academic Publishers | جلد=17 | شماره=2 | سال=2013 | ماه=jan | صفحه=115–151 | پیوند=http://dx.doi.org/10.1163/1573384x-20130202 | doi=10.1163/1573384x-20130202 | زبان=en | تاریخ بازبینی=2015-06-30}}</ref> اسکندر موفق به تسخیر گیلان نشد.<ref name="books.google.com" /> وقتی اسکندر هیرکانیا را اشغال کرد، با ماردها و کادوسیان که در منطقهٔ غربی تر از آن در کنار ساحل دریا زندگی میکردند، همسایه شد ولی تصمیم گرفت قلمروی آنان را اشغال نکند. [[پارمنیون]]، ژنرال اسکندر تلاش کرد کادوسیان را مطیع سازد ولی آنان بار دیگر توانستند استقلال خود را حفظ کنند.<ref name="pi" />
خط ۹۳:
همچنین دودمان [[بوییان]] در سده چهارم از [[لاهیجان]] برخاستند که نواحی مرکزی و غربی ایران و [[فارس (سرزمین)|فارس]] را از تصرف خلفا آزاد کردند. آنان در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشکر کشیدند و [[خلیفه عباسی]] را شکست دادند.<ref name="EIr Pre">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Madelung|نام=Wilferd |پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ|مقاله={{unicode|GĪLĀN iv. History in the Early Islamic Period}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-iv|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6DJgciYF5 | تاریخ بایگانی = 31 December 2012}}</ref>
[[پرونده:Buyids within the Middle East, ca. 970.png|300px|بندانگشتی|گیلان در نقشهای مربوط به ۹۷۰ میلادی]]
گیلان و دیلمان حتی پس از آوردن اسلام و بسط دیلمی، از نظر سیاسی شبه مستقل و جدا ماندند. [[زیاریان]]، [[بوییان]] و بعدها [[سلجوقیان]] تلاش کردند از خارج تأثیرگذار باشند و در پارهای از زمانها میتوانستند خراج مطالبه کنند، ولی نتوانستند حکمرانی یا مالیات منظم تحمیل کنند؛ و گیلان بهطور اسمی زیر فرمان آنان بود. نتیجتاً گیلان، حداقل در زمانهایی خراج پرداخت میکرد. در پیوند با این تحول اسلام سنی مطلوبیت یافت و گاهی خاندانهایی که در این سرزمین تا آخر [[قرن شانزدهم]] شریک بودند بدان کمک کردند. [[زرتشتی گری]] و مسیحیت هم ناپدید شدند.<ref name="EoI" /> زیدیان شرق گیلان از حکمرانان علوی مستقر در هوسم در قرون دهم و یازدهم میلادی هواداری میکردند. به هر حال، بیشتر کشور همچنان در کنترل سران محلی خانوادگی بود. در قرن دوازدهم لاهیجان جای هوسم را به عنوان مرکز فرمانروایان زیدی علوی گرفت. لاهیجان، که خاندان دیلمی آل بویه که نواحی مرکزی و غربی ایران و فارس را از تصرف خلفا آزاد کردند، از آن نشات میگیرد، در قرن دهم همچنان دیلمی پنداشته میشد.
در [[حدود العالم]] که کتابی فارسی دربارهٔ جغرافیا در سال ۹۸۲ میلادی ست، به گیلان اشاره شدهاست. در دوره [[ملکشاه]]، سومین سلطان سلجوقی، یک فرقه مخفی [[نزاری|اسماعیلی]] که هسته مقاومت شیعی در برابر سلجوقیان بود در گیلان ایجاد شد و نهایتاً با عنوان [[حشاشین]] معروف شد.<ref name="brit" />
خط ۱۲۹:
=== قیامهای مردم گیلان ===
{{اصلی|قیام غریبشاه گیلانی|قیام طالشه کولی}}
پایان این سلسله محلی موجب نشد مردم محلی مستقل-اندیش آن که اینک دیگر با خواستههای روزافزون مسؤولین غیربومی فرستاده شده از دولت مرکزی مواجه بودند بهطور کامل فرمانبردار شوند. خاصه شدن گیلان باعث افزایش فشار مالیاتی بر مردم شد و پس از فرمان شاه مبنی بر انحصار [[ابریشم]] که
=== تالشها و صوفیه ===
|