روش اصلاح یکپارچه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز replaced: میکند ← می‌کند، شده است ← شده‌است، مهمترین ← مهم‌ترین با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱:
'''روش اصلاح یکپارچه''' ({{lang-en|Integrated Modification Methodology}}) یا IMM یک روش‌شناسی طراحی و الگوسازی مبنی بر فرایندی ویژه باهدف اصلی بهبود عملکرد انرژی شهری بواسطهٔ میان سان‌سازی وجرح وتعدیل عناصرسازا وبخش‌های لازم آن وبهینه‌سازی ساختار لیگاندهای آن‌ها می‌باشد. ازایناز این منظر، شهر، به عنوان یک سیستم تطابق پذیر مرکبCAS درنظرگرفته شده‌است که منحصراً یک برافزودهٔ صِرف از مصرف‌کنندگان انرژی ناپیوسته وناهمبند نیست ومیزان مصرف کلی انرژی شهری از مجموع کل میزان مصرفی درساختمان‌ها متفاوت است. این شکاف قابل توجه میان میزان مصرف کلی انرژی شهری ومجموع تمامی مصرف‌کنندگان از چشم ساختارشناسی شهری وقالب شهریِ شهر پنهان مانده‌است. آی اِم اِمIMM روندی ترجیعی وچندگامهٔ بکارگرفته شده دراجزای شهری درراستای بهبود کارایی عملکردهای انرژی ومحیطیِ آنها، که اساساً همادین (وابسته به سازواره‌های همبسته)، چندلایه وچندمقیاسی است، می‌باشد. آی اِم اِمIMM در پی بررسی رابطهٔ میان ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی ازراه تمرکز وتأکید بیشتر زیرسازگان‌هایی که باکاراکترها وترکیب فیزیکی ممایز می‌شوند، می‌باشد. در این متدولوژی، شهر متشکل از تلفیق تعداد بیشماری از اجزای مرتبط به هم، طبقه‌بندی شده درلایه‌ها وزیرسازگان‌های مختلف که بواسطهٔ ترتیب ونظم داخلی وساختارلیگاندهایشان یک سازمان فیزیکی وموقتی مشخصی را بدست می‌دهند، می‌باشد. اجزاوترکیبات سی آ اِس CAS خودرا تطبیق می‌دهند تا به محدودیت‌ها وموانع تحمیلیِ جدید، بمنظوربهبود عملکرد کل سیستم واکنش نشان دهند. سی آ اِسCAS متشکل ازعناصر نامتجانس مرتبط به هم بطورمستقیم یاغیرمستقیم می‌باشدوعملکرد نهایی سیستم از همهٔ عناصر به عنوان یک کل، ناشی می‌شود. این روندتطبیق درون یا بر بخش‌های یک زیرسازگان مجزا موسوم به تطبیق افقی؛ وبین زیرسازگان‌های مختلف موسوم به تطبیق عمودی، بعبارت دیگر، تطبیق بخش هاواجزای موجوددر یک زیرسازگان، یاتطبیق افقی، به عنوان واکنشی به شرایط تحمیلی وموانع جدید، عملکرد زیرسازگان راتغییر می‌دهد ونیز دلیل دگرش کل سیستم درطول زمان می‌باشد، اتفاق می‌افتد.
 
یک سیستم مرکب تطابق پذیرCAS متشکل از چهار یا بیشتر زیرسازگان یا سیستم فرعی می‌باشد. بنظر می‌رسد که این فوق وضعیتی از نتایج وتأثیرات حالات در زیرسازگان‌ها باشد. منطبق‌سازی فرایندی است از ادغام دو یاچند زیرسازگان. هرگاه زیرسازگان‌ها دچار برهم‌کنش و تأثیرات نتقابل شوند، وضعیت آن‌ها دیگربصورت مستقل وخودایستا نخواهدبود.
خط ۱۳:
حرارت) درسال ۲۰۰۶، درسال ۲۰۱۵ به ۵۵۲ کادریلیون [[بی تی]] یو و۶۷۸ کوادریلیون بی تی یو درسال ۲۰۳۰ می‌رسد که دربردارندهٔ افزایش کلی ۴۴ درصدی در طول دورهٔ پیش‌بینی شده می‌باشد. همچنین درتمام ایالت‌های عضو ای یوEU، مصرف داخلی ودرون مرزی ناخالص انرژی اولیه درطول دوره ازسال ۱۹۹۹ تاسال ۲۰۰۹ بجز ممالک متحدهٔ بریتانیا (انگلیس، اسکاتلندوایرلند شمالی) افزایش یافته‌است(۱٪/۱۰-).
علاوه براین، گزارش [[بانک جهانی]] نشان می‌دهد که الگوهای مدرن رشد شهری به صورت فزاینده از لحاظ زمین و مکانی فشرده هستند. «میانگین تراکمات شهری (یعنی، تعداد ساکنین به ازای هر [[کیلومتر مربع]] در ناحیهٔ پر از ساختمان)، در طول دو قرن اخیر در حال کاهش بوده‌است همان‌طور که بهبود ترابری و [[حمل و نقل]] ادامه می‌یابد، روند استفاده از زمین در شهرها روز به روز به ازای هر فرد در حال افزایش است. نواحی ساختمانی در شهرها با جمعیت یک میلیون نفر یا بیشتر اکنون کلاً حدود km۲ ۴۰۰۰۰۰ را اشغال می‌کند که نیمی از آن در جهان در حال رشد و توسعه‌است. شهرها در [[کشورهای در حال توسعه]] دارای جمعیت بیشتری هستند امابازای هر نفر یا شهروند فضای کمتری را اشغال می‌کنند. در [[کشورهای صنعتی]] و کشورهای در حال توسعه میانگین تراکم شهرها به سرعت در حال کاهش بوده‌است؛ در یک رتبه‌بندی سالانه ۷/۱ درصد در طول دههٔ اخیر در کشورهای در حال توسعه و ۲/۲ درصد در کشورهای صنعتی». تأثیرات فرم و قالب شهری بر عملکردهای انرژی در شهر، علاوه بر میزان مواد آلایندهٔ منتشر شده، در پژوهشها و تحقیقات مختلف نشان داده شده‌است. بخش مهمی از مطالعات صورت گرفته بیانگر تشابه کاهش میزان تراکم مسکونی، با افزایش مداوم وپیوسته درمیزان نیاز به انرژی می‌باشد. در این سناریو، واضح است که چگونه نواحی شهری علاوه برطراحی شهری نقش بسزایی در تعریف وتعیین استراتژی بلندمدت جهت توسعهٔ پایدار، علی‌رغم دیگر راه حلهای موقتی وناپایدار ایفا می‌کنند. «اگرچه شهرها مظهر آسیب‌های محیطی، یعنی افزایش انتشارآلودگی‌های مربوط به حمل ونقل، مصرف انرژی ودیگر عوامل، هستند، ساست گذاران ونظریه پردازان وکارشناسان بطور فزاینده ارزش بالقوهٔ شهرها به منظور پایداری بلندمدت را تشخیص می‌دهند. با این همه، بیشترین میزان انرژی درشهرها صرف می‌شود؛ بنابراین، پایداری یک مبحث شهری است.» متعاقباً نیازوتقاضاهای جدید وسؤالات بنیادی واساسی که درآن‌ها می‌بایست به مسائل شهری پرداخته شود، مطرح می‌شوند. نظیر: شهرچگونه می‌تواند درپایداری شهری بطورکلی تأثیرگذارباشد؟ آیا [[طراحی شهری]] می‌تواند بایک رویکردمناسب درخصوص کاهش شرایط جوی واقلیمی وکاهش میزان انتشاروپخش آلودگی (گازها وموادآلاینده) مؤثرباشد؟ آیا فرم وقالب شهری با این مباحث وموضوعات همبستگی دارد؟ ودرپایان، چگونه می‌توان ترانسفورماسیون ودگردیسی شهری را به منظور نیل به یک فرم شهری پایدار اجراکرد؟ و از این گذشته، چگونه یک شهر می‌تواند هم [[وضعیت رقابتی]]، توسعه و هم سرپرستی اکولوژیکی وزیست محیطی را مورد ملاحظه قراردهد؟
تئوری آی ام امIMM شهر رابعنوان یک سیستم پیچیدهٔ تطابق پذیر درنظر می‌گیرد. وانگهی خطوط کلی از روابط بین ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی را ترسیم می‌کندوبرخیمی‌کند وبرخی اصول طراحی پایه وبنیادی جدیدی را درراستای دگردیسی ارزیابی و سنجش شهری علاوه برطراحی محله‌های پایداروجدید به عنوان بخش لاینفک شهررابدست می‌دهد. ساختارشناسی نقش بسزایی در خط مشی ذخیره‌سازی انرژی بازده وراندمان شهری، زیست‌پذیری وبطورکلی، محیط ه‌های شهری پایدارجهت کسب موفقیت ایفا می‌کند. لازم است که اصول جدید ومتدولوژی‌های طراحی شهری جدیدی اتخاذ کرد. یکی از مهم‌ترین اهداف این پژوهش یافتن متدولوژی‌های جدیدی است که بتوان به کمک آن‌ها به شکل‌گیری ودرک بهتر عملکردها، سنجش وارزیابی‌های مختلف شهری، و سپس جهت کاربست اصول طراحی جدید بمنظوربهبود عملکرد سیستم؛ بواسطهٔ یک رویکرد همادین وچندزمینه‌ای، نائل آمد. یک سیستم مرکب، بطورخلاصه دریک کلمه، ترتیب واقتباسی از عناصر نامتجانس بهم پیوسته‌است که نشانگریک یاچندعملکرد می‌باشد ونتیجهٔ نهایی کل سیستم تماماً متفاوت ازهرعملکرد هربخشِ لازمِ مجزا می‌باشد.
 
== تئوری ==
قانون گروهی سیستم مرکب تطابق پذیر:قوانین بسیاری وجود دارد که عوامل وسازه‌ها وسیستمو سیستم را بهم پیوند می‌زنند؛ درحالی که هرسازنده یا عامل منافع خودرا دنبال می‌کند رابطهٔ بین سازه‌ها بواسطهٔ این هنجارها تعریف می‌شود. بخش‌ها همواره وظایف، رفتارها وعملکردهایشان راتطبیق وتغییر می‌دهندتا تحت لوای این قوانین بنیادین باقی بمانند. همهٔ اینها موسوم به قوانین گروهی می‌باشند ومحصول نهایی سیستم ازطریق این روابط و فعل وانفعالات ناشی می‌شوند.
همان‌طور که دربالا اشاره شد آی ام امIMM یک طرح متدولوژی با هدف بهبود عملکرد سی آ اِس CAS می‌باشد؛ ویژگی‌های اصلی آی ام امIMM مبنی برسه رویکرد بنیادین می‌باشد؛ همادین، چندلایه‌ای وچند مقیاسی. سیستم تطابق پذیر مرکب متشکل از عناصر متجانس مرتبط بهم بطور مستقیم یاغیرمستقیم می‌باشد وعملکرد نهایی سیستم بطورکلی ناشی از ترکیب همهٔ عناصر می‌باشد. این سازگاری وتطبیق پذیری، در یا بر بخش‌های یک زیرسازگان واحد ومجزا، ازین پس موسوم به تطبیق افقی، وبین زیرسازگان‌های مختلف، ازین پس موسوم به تطبیق عمودی اتفاق می‌افتد. بعبارتی دیگر، تطبیق‌پذیری اجزاء وبخش‌های موجود دریک زیرسازگان یا تطبیق افقی، به عنوان پاسخ وواکنشی به شرایط تحمیلی وموانع جدید عملکرد زیرسازگان رادچار تحول می‌کند، که علت دگردیسی کل سیستم درطول زمان خواهدبود. عملکردهای کل سیستم مرکب با بکارگیری کنش و اعمال تطابق پذیر سی آ اس CAS، هم افقی و هم عمودی را می‌توان شدت بخشید. کل سیستم مرکب با کنش و اعمال تطابق پدیر هم زیست بین عناصر و زیر سازگانها به واسطه جرح و تعدیل و ترکیب در طول زمان تغییرشکل خواهد داد. با ارتقاء عملکرد یک زیرسازگان به کمک [[تغییر شکل]] و دگرش یک زیرسازگان دیگر، می‌توان یک ابطه گروهی و مشترک که در نهایت منجر به تغییر شکل و دگرش کل سیستم مرکب به مطلوبترین شیوه را ایجاد کرد. جهت تکرار مطلب، جرح و تعدیل، که اجزاء و بخش‌های یک لایه یه منظور بهبود عملکرد لایه‌های مربوط به خود کامل و بهینه‌سازی شده باشد. از طرف دیگر، عمل ترکیب وادغام یک رابطهٔ هم زیست بین لایه‌های مختلف درراستای عملکردبهتراست، که در نهایت منجربه بهبود عملکردکل سیستم خواهدشد. طبق این امرکه آی ام امIMM در پی بررسی روابط بین ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی است، تئوری مذکور بیشتر بر «زیرسازگان‌هایی» که مشخصهٔ اصلی آن‌ها ترتیب سازه‌ای وکاراکترهای فیزیکی است، تأکید می‌کند.
 
خط ۲۶:
* لایهٔ ترابری وحمل ونقل
جرح وتعدیل افقی وعمودی در آی ام امIMM
زیرسازگان‌ها (لایه‌ها) ازلحاظ ساختاری دریک ساختار فیزیکی وموقتی، ازطریق ایجاد طرح کلی یک ساختارشناسی ویژه ومتمایز سازماندهی شده وهمبست می‌شوند. درحقیقت این ساختاری لیگاندی است که یک ترتیب سازمانی فیزیکی وموقتی از سی آ اِسCAS هربار بشکل متفاوت بدست می‌دهد. ازایناز این گذشته سی آ اِس CAS یک تمامیت انرژی منفرد ومجزاست. طبق این میزان مصرف، قالب وفرم شهری پایدارتر وکارآمدتر برپایهٔ جرح وتعدیل عناصرآن وادغام وترکیب زیرسازگان‌های آن درطول زمان شکل می‌گیرد. در متدولوژی‌های همادین آی ام امIMM عملکردنهایی سیستم از کل عناصر حاصل می‌شود؛ از این گذشته شهر بواسطهٔ روند پویا ومداوم تطبیق، موجود در ساختارها، شکل وقالب خودرا تغییر می‌دهد. فرایند آی ام امIMM تغییرشکل ودگرش نواحی (دارای مقیاس) متوسط که محیطی است تعیین شده وبعنوان پل ارتباطی بین مقیاس محلی ومقیاس جهانی عمل می‌کند، را مورد تأکیدقرار می‌دهد. با این وجود محدودهٔ این ناحیه می‌بایست به عنوان مداخله ومحل پروژه بوسیلهٔ طراحان وبرنامه ریزان به دقت نقشه‌برداری وطراحی شود. معیاراصلی جهت محدودسازی مرز وحدود مداخله به ویژگی‌ها وجنبه‌های بافتاری وزمینه‌ای وسیع، نظیر جنبه‌های ساختارشناسی، لایه‌های کنشی وکارکردی واجتماعی بستگی دارد. درتئوری آی ام امIMM جرح وتعدیل عناصر سی آ اِسCAS که موجب تغییرشکل ودگرش نهایی سیستم می‌شود، در مقیاس‌های مختلف اتفاق می‌افتد. بطورمساوی، مداخلات شهری درمقیاس‌های مختلف صورت می‌پذیرد. به این دلیل که جرح وتعدیل سی آ اِسCAS درمقیاس جهانی، متوسط (میانی) ومحلی طبقه‌بندی می‌شود، هریک ازتأثیرات مداخله می‌بایست درسه مقیاس مذکور درنظرگرفته شود. مداخلات مرحلهٔ متوسط یا میانی شکاف بین مقیاس‌های جهانی و محلی را پر می‌کند. ازایناز این اصل، آی ام امIMM (متدولوژی جرح وتعدیل منسجم) به منظور تغییر ودگرگون‌سازی یک محله بطور موضعی درراستای ایجاد و آغاز یک واکنش دارای بافت شهری وتغییر ساختاری سی آ اِسCAS عمل می‌کند.
 
== فرایند مرحله‌ای ==
خط ۴۰:
 
=== مرحلهٔ ۱. تحقیق وبررسی/تجزیه وتحلیل ===
این مرحله پیکره بندی حقیقی سیستم شهری سی آ اِسCAS دریک حالت موقتی وتأثیرات مداوم و طولانی مدت فرآین تغییرشکل ودگرش راموردبررسی قرار می‌دهد. این مرحله به بررسی وژوهش رابطهٔ بین ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی در سی آ اِسCAS، شامل زیرسازگان‌های خاص خود وهمبستگی وارتباط بین آن‌ها با قابلیت تأثیرگذاری برفرم وقالب شهری علاوه بر میزان مصرف انرژی، اختصاص دارد. درحقیقت درک پیکره بندیِ زیرسازگان‌های دست اند کار وارتباط آن‌ها نقش بسزایی در نتیجهٔ نهایی آی ام امIMM ایفا می‌کند. ازایناز این گذشته، ساختارکنونی سیستم را می‌توان تنها به عنوان یک پیکره بندی موقت تولید شده بوسیلهٔ فرایندپیشین ادغام دو یاچندزیرسازگان به نام فرایند منطبق‌سازی درنظرگرفت. هرگاه که زیرسازگان‌ها [[برهم کنش]] داشته باند یادچارفعل وانفعال وتأثیرمتقابل شوند، وضعیت آن‌ها دیگر مستقل نخواهد بود وبسته به شرایطی نظیر:کالیزور (کنش یار) یا واکنا (کنش واکنشی؛ یعنی مادهٔ شرکت‌کننده در فعل وانفعالات شیمیایی)، شروع بکار می‌کنند. درخلال مرحلهٔ تحقیق وبررسی طراح، پردازهٔ ازهم باز کردن اجزای سی آ اِسCAS (تحقیق وزمینه یابی افقی) را به اجزاء اصلی فیزیکی تشکیل دهنده ویا زیرسازگان‌ها نظیر فضاهای خالی، حجم وتراکم (فضاهای ساخته شده)، کارکردها وحمل ونقل را راه‌اندازی می‌کند. هرزیرسازگان درآغاز بدون کمک دیگری جهت توصیف ساختار وویژگیهای منحصر به خود به ترتیب از دیدگاه سازه شناسی، [[گونه شناسی]] و فن‌شناسی توصیف خواهد شد.
 
پردازهٔ از هم باز کردن (اوراق کردن) سیستم سی آ اِس CAS
سپس همبستگی روابط یا ساختارلیگاندهابین زیرسازگان‌ها به یک شیوهٔ خاص تر ازطریق بررسی موشکافانه تر موسوم به بررسی وزمینه یابی عمودی که ازطریق مشخصه وویژگی‌های خاص معروف به گروه‌های اصلی کار می‌کندومی‌کند و تجزیه وتحلیل خواهدشد؛ که به ترتیب عبارتنداز: روزن داری، مجاورت، تنوع وچندسانی، کنشگاه یا فاصل (مکان یا وسیلهٔ فعل وانفعال در سیستم)، قابلیت دسترسی وکارآیی. پیامدهای اصلی تحقیق وبررسی در این مرحله عبارتنداز:
* درک ترتیب فیزیکی سیستم سی آ اِسCAS
* ارزیابی نقش و ارزش گروه‌های اصلی
خط ۶۶:
 
==== نقش دی اُ پیDOP (اصل سازمانی طراحی) ====
دراین مرحلهٔ دوم دی اُ پیDOP نقش مهمی را ایفا می‌کند. این ابزارها جهت تنظیم ساختار سی آ اِسCAS وعملکردآن کاربرد دارند. بکارگیری دی اُ پیDOP یک گام بنیادین درفرایند مرحله‌ای آی ام امIMM وشیوه‌ای جهت هدایت ومعطوف‌سازی فرایندجرح وتعدیلCAS به یک فرم وقالب کارآمد وپایدارتر می‌باشد. واقعاً همه‌است که بخاطر بیاوریم که ۱۲ دی اُ پیDOP با ۱۲ شاخص یا شناسگر که قبلاً استفاده شده‌اند جهت برآورد وارزیابی عملکرد حقیقی انرژی در سی آ اِسCAS (جمع‌آوری داده‌ها گام اول) علاوه برفرایند بازجورسازی در سی آ اِسCAS (گام ۴، مقیاس سنجه‌ای دوم) با یکدیگر مرتبط هستند. نقش وتأثیردی اُ پیDOP برفرایند طراحی به منظور درنظرگیری و توجه به پیامدهای مرحلهٔ تحقیق وبررسی/تجزیه وتحلیل حائز اهمیت است. به عنوان بازیگر اصلی درمرحلهٔ طرح‌ریزی و [[صورت بندی]] به آن‌ها مانند دستورات یا رهنمودهای فعال عمل می‌کنند واگر ترکیب شوند، آن‌ها کنشی ترکیبی وادغام شده را درجهتدر جهت نیل به نتیجهٔ نهایی در پی خواهند داشت. دی اُ پی DOPها به ترتیب عبارتنداز:
* ترازمندی ومتعادل‌سازی بهره‌وری از زمین (خاک)
* ترویج تولید انرژی محلی؛ ساختمان به عنوان اجزاء ترکیبی در سیستم انرژی