اکسپرسیونیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اشتباه تایپی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۹:
اکسپرسیونیسم به نوعی اغراق در رنگها و شکلهاست، شیوه‌ای عاری از [[طبیعت‌گرایی]] که می‌خواست حالات عاطفی را هرچه روشنتر و صریح تر بیان نماید. دوره شکل‌گیری این مکتب از حدود سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بود ولی در کل این شیوه از گذشته‌های دور با [[هنرهای تجسمی]] همراه بوده و در دوره‌های گوناگون به گونه‌هایی نمود یافته‌است.
عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دههٔ اول سدهٔ بیستم بنای کارشان را بر باز نمایی حالات تند عاطفی، و عصیان گری علیه نظامات ستمگرانهٔ حکومت‌ها، مقررات غیرانسانی کارخانه‌ها و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند.
این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگ‌های تند و مهیج و ضربات مکرر و هیجان زدهٔ قلم مو و شکل‌های اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با اینجاد ژرفانمایی و بدون هیچگونه سامانی ایجاد می‌کردند و هر عنصری را که آرامش بخش و چشم نوازچشم‌نواز بود از کار خود خارج می‌کردند.
 
== هنرمندان این سبک ==
خط ۳۱:
فیلم- [[دانشجوی پراگ]]- نسخه اول به سال ۱۹۱۹ که یکی از پیش زمینه‌های مهم سینمای اکسپرسیونیستی آلمان هست موضوع جدیدی را وارد سینما کرد:شعبده بازی که دانشجویی را به کار می‌گیرد و او را وادار می‌کند تا دست به قتلی زند سپس گناه قتل را به گردن دانشجو می‌اندازد او ناچار به خودکشی می‌شود. انسانی توسط نیروهای نامرئی کنترل می‌شود و دست به اعمالی می‌زند که خود را در قبال آن‌ها مسئول نمی‌داند. حکایتی از مردم کشور آلمان در خلال جنگ جهانی دوم و نمادی از سایه یا شر درون وجود انسان.
«اکسپرسیونیسم» که اساساً درونگرایی و پرداختن به روحیات درونی بشر از ویژگی‌های آن به حساب می‌آید، با نوع سینمای هراس عجین گشت و از آنجا که فیلم‌های این سبک به ابعاد ناشناخته آفاق و انفس انسان نظر دارد و این ابعاد معمولاً برای اغلب افراد، وجهٔ هراسناک و رعب‌آور ایجاد کرده (هر عنصر ناشناخته‌ای بطور طبیعی برای آدمی وحشت‌آور می‌باشد) نخستین آثار اکسپرسیونیستی سینما در وادی سینمای ترسناک قرار گرفت.
فیلم‌هایی مانند :[[گولم]] داستانی متعلق به افسانه‌های یهودیان که در آن موجودی سفالی با کمک اورادی زنده می‌شود وگرایشاتی غیرمجاز نسبت به دختر صاحب خود پیدا میکندومی‌کند و سرانجام دچار جنون می‌گردد، در اینجا نیز موضوع رهایی از موجودات ناشناسی مطرح است که بطور ناشناخته به شکل نیروی ضمیر ناخود آگاه ظهور می‌کنند، [[دانشجوی پراگ]] در دهه دوم قرن بیستم و بعد از آن [[مرگ خسته]] و [[مطب دکتر کالیگاری]] از معروفترین فیلم‌های اکسپرسیونیستی به‌شمار می‌آیند.
مطب دکتر کالیگاری داستانی شبیه به دانشجوی پراگ- سری فیلم‌های ''دکتر مابوزه'' و ''نوسفراتو'' به همراه فیلمسازانی مانند :''فریتس لانگ'' و ''مورنائو'' و ''روبرت وینه'' و… اولین پدیده‌ها و خالقان اکسپرسیونیستی سینما به عنوان پدران سینمای هراس شناخته شدند.
تصویر مخلوقات کریه و قدرتمند که آسایش و امنیت جامعه را برهم می‌زنند، پدیده‌های متافیزیکی که باعث اختلال روحیات بشری می‌گردند و انسان‌های با قدرت‌های مافوق که برای تحت انقیاد درآوردن انسان‌ها به اعمال خشونت بار و مشمئزکننده دست می‌زنند، از جمله مهمترینمهم‌ترین سوژه‌هایی بود که در آثار فوق به کار گرفته می‌شد.
با ورود سینمای اکسپرسیونیستی به سینمای هالیوود، این سینما وجه روشنفکرانه خود را تاحدی از دست داد و به سلیقه عامه مردم روی آورد و کم‌کم ژانر سینمای وحشت با ساخت فیلم‌هایی چون فرانکشتاین، دراکولا و… شکل گرفت ولی آنچه در طول سالیان دراز این سینما را به پیش راند وحشت انسان از پدیده‌های مختلفی که در زندگی برای او رخ می‌داد و ترسهایی چون گرسنگی، مرگ، فقر، ترس از برخورد با ناملایمات و… بود که بن مایه‌های سینمای وحشت را از ابتدا تاکنون ساخت و در شکل موجودات عجیب، انسانهایی که تحت شرایط مختلف تغییر می‌کنند و… بر پرده آمد و در واقع ابعاد مختلف ترسهای درونی انسان به شکلهای مختلف بر پرده سینما جان گرفت.